بدیهی است که مقاومت و ایستادگی روی یک آرمان یا ایده، ناشی از نوعی اطمینان به حقانیت و مشروعیت آن ایده بوده و بعید است که بتوان بدون برخورداری از نوعی اعتماد به نفس و اطمینان از صحت یک راه یا یک هدف، بر ادامه آن پای فشرد. در همین خصوص مقاومت نه براساس نتیجه که با توجه به وجود همین اطمینان دارای ارزش است و حتی به شکست رسیدن فرجام مقاومت، نمیتواند به خودی خود از بین برنده ارزش مثبت ماهیت انجام آن در دیدگاه افکار عمومی باشد. چنین است که در فرهنگ ایرانیان، گاه مقاومتهای جانانه با وجود نرسیدن به نتیجه مشخص، ستوده شده و در مقابل آن، پرهیز از این منش با فرض پیروزی مورد سرزنش قرار گرفته است.
البته معطوف به نتیجه نبودن مقاومت به این معنا نیست که این کنش ارزشمند فارغ از هر گونه عقلانیت و توجه به نتیجه است. تاریخ ایران شهادت میدهد که مقاومت ایرانیان چه در سطوح فردی و چه ملی معمولا با نوعی حسابگری و در نتیجه، رسیدن به پیروزی همراه بوده است و از همین رو ایرانیان دارای نمادهای بسیاری هستند که هر یک حکایت از نوعی مقاومت منجر به پیروزی داشته است.
شاید بتوان یکی از مصادیق معاصر مقاومت ملی را در فتح خرمشهر بهعنوان یک نقطه عطف مهم در تاریخ دفاع مقدس به تماشا نشست. هرچند همه فراز و فرودهای هشت سال جنگ تحمیلی ریشه در روحیه مقاومت ملی ایرانیها داشت، اما سوم خرداد 1361 از این نظر برجستگی بیشتری دارد که توانست نقش مهمی را در تقویت روحیه ایرانیان در اوج دفاع مقدس، ایفا کرده و نه فقط از منظر کنش که براساس نتیجه نیز شیرینی درخور تحسینی به دنبال داشته باشد. سوم خرداد از آن جهت هنوز پس از گذشت بیش از 3 دهه گرامی داشته میشود که گویی ناخودآگاه ملی ایرانی علاقه دارد نشان دهد مقاومت به پیروزی میرسد و فتح خرمشهر در سال 1361 نیز هرچند برآمده از جانفشانیهای بسیار رزمندگان کشورمان در سالهای پیش و پس از این حماسه بود، اما در آن مقطع توانست به فرجامی روشن برسد که تائیدکننده اسطورههای ایرانی برای پیروزی حق بر باطل در طول تاریخ بود.
با وجود این که معمولا مقاومت، ایستادگی و پایداری با نشانههایی روشن از نظر فیزیکی و قابل درک برای افکار عمومی همراه است، اما در تاریخ ایران و بویژه در جامعه پیچیده و چندوجهی امروز، گاهی این مقاومتها در لایههای پنهان و نه آشکار قابل بروز و ظهور است. این قهرمانیها اگرچه مانند آنچه در جنگها یا رویاروییهای علنی قابل رویت است، چندان در منظر اذهان عمومی نمیدرخشد، اما از نظر راه و نتیجه، قابل انطباق با همان مقاومت آشکار است و نباید به دلیل قرار نگرفتن در قالبهای سنتی از نظرها دور نگه داشته شود.
شاید در مقام تطبیق گاه بتوان فعالیتهای دیپلماتیک پشت درهای بسته را هم مصداقی از همین روند ارزیابی کرد، چنان که پایداری بسیاری از زندانیان سیاسی در رژیم گذشته پشت میلههای آهنین زندان پهلوی نیز نمادی از همین روحیه مقاومت بود و پایمردی آزادگان ایرانی در زندانهای رژیم بعث نیز خود نشانههای بسیاری از مقاومت در دل نهفته داشت اگرچه در مقاطع محدودی، هر یک فاقد عناصر قابل رویت از مقاومت بود. در چنین رهیافتی نمیتوان پیشرفتهای علمی کشور را با وجود تحریمهای اعمال شده فاقد ماهیتی مقاومتمدارانه ارزیابی کرد یا به فعالان عرصه اقتصاد مقاومتی گفت که به دلیل شکل متفاوت فعالیتشان، نمیتوان کنشهای روزمرهشان را مقاومتی دانست. به عبارت دیگر، مقاومت در عرصههای ملی برخلاف مقاومت در ساحت زیست فردی، میتواند دارای عناصری پنهان و در ظاهر غیرمتداول و گاه حتی ظاهرا در تضاد با کلیشههای مرسوم مقاومت باشد، اما از حیث فلسفه انجام کنش، هدف و مسیر طی شده، کاملا میتواند مقاومتی ملی نام گرفته و به حفظ منافع کشورمان بینجامد.
بنابراین از آنجا که در فرهنگ ایرانی، مقاومت مفهومی کلیدی و ارزشمند برپایه نوعی عقلانیت و نه شعارپردازی و داستانسرایی است، در جهان امروز میتواند در قالب کنشهای متنوعی ظاهر شود که شرط شناخت آن، شکستن کلیشههای رایج و درک مناسبات بینالمللی در جهان امروز است. افکار عمومی باید این نکته را بخوبی درک کند که هرچند برخی اشکال مقاومت بهسان تجربههای تاریخی دارای مولفههای عینی، آشکار و بعضا نمایشی از مقاومت نیستند، اما نمیتوان این تفاوتهای ظاهری را به معنی فاصله گرفتن از مفهوم مقاومت دانست.
این نکته را نیز باید یادآوری کرد که در فرهنگ ایرانی، مقاومت به معنی پای فشردن بر اصول انسانی و منافع حقی است که باوری نسبت به آن وجود دارد و این پایداری را نمیتوان با لجبازی و انزوا و قهر بینالمللی یکسان گرفت. از این منظر، مقاومت میتواند با حفظ اصول، دارای وجوهی از انعطاف و نرمش نیز باشد که بر حسب موقعیت معنا پیدا میکند. این نوع چرخشها درست بهسان موقعیت رزمندهای که برای هدفگیری بهتر گاه دست از شلیک کردن میکشد و در مواقعی در خاکریز خود پناه میگیرد، ضروری است و نباید بدون درک شرایط هر کنشی، تصمیمات مقطعی را بیتوجه به مسیر و چارچوب کلان یک حرکت، نفی مقاومت ارزیابی کرد.
در شرایط موجود کشور، سوم خرداد ـ روز مقاومت، ایثار و پیروزی ـ امسال برای ایرانیان معانی بیشتری دارد چراکه روند مقاومت در عرصههای مختلف ادامه پیدا کرده و هرچند شکل ایثارگریها دچار تغییر شده، اما روحیه مقاومت خارج از ظواهر ادامه دارد. اوج این مقاومت در حرکت علمی جوانان ایرانی قابل مشاهده است و در ساحتهای دیگری چون اقتصاد متکی بر تولید داخلی و نیز مذاکرات سیاسی و رویاروییهای دیپلماتیک نیز جریان دارد. برای شناخت این عرصههای جدید باید کلیشههای ذهنی را تغییر داد و مولفههای مقاومت را ورای اشکال پیشین ایثارگری به بررسی نشست. در این صورت خواهیم دید که راه شهدای سوم خرداد 1361 ادامه پیدا کرده و دلاوریهای ملت ایران همچنان تاریخ را مدهوش خود کرده است.
یوسف آبشاریان / جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد