
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
صاحبنظران، نقشآفرینی احزاب در عرصه سیاست را به دورههای مختلفی تقسیم میکنند که از میان آنها میتوان به دوره مشروطیت تا استقرار حاکمیت رضاخان 1304- 1285، سالهای 1320 تا 1332 (از سرنگونی رضاخان تا کودتای 28 مرداد 1332) و سالهای 1339 تا 1342 و در فرجام، دوره انقلاب اسلامی اشاره کرد.
هر چند تاریخچه حزب به مفهوم جمعیتی سنتی در ایران قدمت طولانی دارد، اما کارنامه کنش حزبی در قامت حزب مدرن سیاسی از حدود یک قرن تجاوز نمیکند و به دوره مشروطه یا کمی پیشتر از آن باز میگردد.
تجلی این ادعا را میتوان در دو حزب دموکرات عامیون و اجتماعیون اعتدالیون یافت که یکی از آنها انقلابی و دیگری داعیه اعتدالگری داشت. به این ترتیب دوره مشروطیت را میتوان دوره احزاب پارلمانی نام نهاد؛ زیرا در اوضاع و احوالی که هنوز صحنه سیاست بر مردم عادی گشوده نشده بود و فرهنگ مشارکت سیاسی نیز ریشه نداشت، فعالیت احزاب از حوزه پارلمان و داشتن دفاتری در تهران و شهرهای بزرگ با نقشآفرینی طیفی محدود از اشراف و نخبگان فراتر نمیرفت و همین وضع نیز دوام زیادی نیافت.
پس از استبداد صغیر و سپس کودتای سیدضیاء و روی کار آمدن رضاخان، عملا فعالیت حزبی نیز به محاق رفت و با این حال در دوره دوم با سقوط رضاشاه در شهریور1320 در کشور فضای باز سیاسی بهوجود آمد و دهها حزب از گوشه و کنار سر برآوردند، هرچند احزاب این دوره چهار شرط اساسی یک حزب را نداشتند و اغلب آنها فاقد تشکیلات سراسری بوده و وابستگیشان به موسسان و بنیانگذارانشان چنان بود که دوامی نداشتند.
بسیاری از این احزاب (بجز حزب توده) از نوع احزاب نخبهگرای موسوم به کادر و برجستگان بودند و تنها حزب توده بود که با تبعیت از ساختار حزب کمونیست، تشکیلاتی سراسری داشت و فعالیتهای حزبی را جدی گرفته بود. از آنجا که آزادی حزبی در این دوره ناشی از ضعف و نه اراده پهلوی دوم و نیز شرایط خاص بینالمللی بود، دیری نپایید که با کودتای 28 مرداد، بار دیگر احزاب چه اسلامی و چه مارکسیستی و چه غربی، در فراموشی و سکوت فرو رفتند و پس از آن احزابی فرمایشی بین سالهای 1332 تا 1357 به صحنه آمدند که آنها را به هیچ روی نمیتوان حزب به معنای دقیق کلمه نامید.
نکته جالب توجه اینجاست که همین احزاب درباری هم با قدرت گرفتن محمدرضا پهلوی برتابیده نشده و در حزبی به نام رستاخیز ادغام شدند و با آن که بهطور غیررسمی بسیاری از جریانات سیاسی در کشور فعال بودند، اما الگوی نظام حزبی در ایران به نظام تکحزبی تبدیل شد.
دوره انقلاب اسلامی دوره تعارضهای جدید بود که از یک سو مناسب حال تحزب و از سوی دیگر برای آن زیانآور بود. در این دوره احزاب ایران را میتوان براساس گونهشناسی موریس دوورژه به دو گروه عمده تقسیم کرد؛ یکی احزاب کادر مانند تمام احزابی که در دهه 20 شکل گرفتند و اعضای آنها اغلب تحصیلکردگان بودند و ساختار منسجم نداشتند و دیگری احزاب تودهای و متمرکز که جنبه کیش شخصیتی داشتند.
در سالهای ابتدایی پس از پیروزی انقلاب، گشایشی کمنظیر در فعالیت تشکلهای سیاسی حاصل شد، اما با آغاز جنگ تحمیلی و نیز سوءاستفاده برخی احزاب از فضای باز حاصل شده، بار دیگر فضای کنش حزبی محدود و فقدان پایگاه مردمی بسیاری از احزاب موجود، باعث تعطیلی آنها شد.
سابقه تاریخی صد ساله کنش حزبی در کشورمان نشان میدهد عواملی چون سوءاستفاده خارجی، وجود نظامهای خودکامه، گسیختگیهای اجتماعی، شخصی شدن قدرت، فرهنگ سیاسی توسعهنیافته و ضعف نخبگان ازجمله مهمترین دلایل پانگرفتن احزاب بوده است.
به دلیل همین محدودیتها، تقسیمبندی احزاب و محافل سیاسی در ایران هیچگاه منطبق با تقسیمبندیهای معمول در کشورهای غربی نبوده و بویژه مفهوم راست و چپ ظرفیت توصیف آرایش نیروهای سیاسی در تاریخ ایران را نداشته است.
گفته میشود اصطلاح چپ و راست برای گروههای سیاسی به مجمع ملی فرانسه که پس از انقلاب کبیر فرانسه تشکیل شده بود، مربوط میشود. در آن مجمع، نمایندگان تندرو در طرف چپ و محافظهکارها، در طرف راست مجلس مینشستند که البته این سنت، بعدها در دیگر پارلمانهای اروپایی نیز بهکار گرفته شد. بنابراین راستگرایان، محافظهکاران بودند و مفهوم چپ به گروههایی اطلاق میشد که خواستار اصلاح دستگاه حاکم و حفظ روحیه انقلابی در جامعه بودند.
تحولات شتابان سیاسی در ایران باعث شد تا در دهه 70، دوتایی چپ/راست به چهارتایی چپ سنتی، چپ مدرن و راست سنتی و راست مدرن تبدیل شده و کمی بعد به تقسیمات ششتایی چپ سنتی، چپ مدرن (اصلاح طلب)، چپ میانهرو و راست سنتی، راست مدرن و راست میانهرو افزایش یابد.
با این همه همانطور که گفته شد، بسیاری از صاحبنظران، الگوی مبتنی بر چپ/راست را برای توصیف وضع احزاب در ایران مناسب ندانسته و از چارچوبهای طبقاتی، ایدئولوژیک و گفتمانی بهره میگیرند. با این حال، تکثر احزاب در ایران و تعدد شکافهای سیاسی - تاریخی و مقطعی باعث شده هنوز نظام حزبی کشورمان فاقد یک صورتبندی مشخص براساس مدلهای نظام تکحزبی، دوحزبی یا چند حزبی باشد.
هرچند در کشورمان نظام تکحزبی به دلیل تکثر نخبگانی کارگشا نبوده اما شاید بتوان چندگانگیهای موجود را در نظامی دوحزبی صورتبندی کرد. البته بهشرطی که احزاب سیاسی بتوانند بدنه اجتماعی فراگیری برای خود ایجاد و تثبیت کنند که این خود به نهادینهسازی نظام حزبی کمک میکند.
عبدالله احمدی / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد