از این رو همیشه از تاریخ گذشته به عنوان عبرت یاد میشود. واژه تاریخ گرچه در قرآن کریم نیامده، اما سرگذشت پیشنیان به صورت فراوان در قرآن ذکر شده است. در قرآن کریم، تاریخ گذشتگان به خاطر دستیابی به تجربیات گرانقدر انسانی بهصورت گسترده مطرح و از تاریخ به عنوان منبع مهمی برای کشف قوانین حاکم بر جامعه بشری و گرفتن «عبرت» استفاده شده است:
همانا در داستانهای آنان «عبرتی» برای خردمندان است. (سوره یوسف، آیه111)
در قرآن بارها از کلماتی چون قصص، حدیث، نبا و مثل آن برای بیان حکایت تاریخی استفاده شده و در این کتاب آسمانی، منظور از بیان قصص و داستانهای گذشتگان تفکر و تامل بندگان خدا دانسته شده و میفرماید:
این داستانها را تعریف کن تا آنها تفکر کنند. (سوره اعراف، آیه 176)
قرآن کتاب تدبیر و تدبر است و از این رو، برای اینکه مخاطب را به اندیشیدن وادارد از ابزارهای مختلفی بهره میگیرد. گاه به حوادث طبیعی اشاره دارد و گاه ماجراهایی از گذشتگان نقل میکند. بنابراین نمونههای مختلف تاریخی را میتوان از قرآن مثال زد. درباره برخی از این حوادث به اجمال توضیح داده شد و به برخی دیگر نیز به صورت مفصل پرداخته شده است.
این همه اخبار پیامبران را بر تو حکایت میکنیم تا قلبت را با آن استوار سازیم و در آن حق و موعظه و تذکر برای مومنان به سوی تو آمده است. (سوره هود، آیه 120)
نکته دیگر اینکه در این کتاب آسمانی گرچه روایتهای مختلف تاریخی نقل شده، اما از این کتاب نباید انتظار داشت مانند مورخ و تاریخنگاری که از سرگذشت پیشینیان مینویسد، بینظر باشد. از یک مورخ همواره انتظار داریم موقع بیان روایت اقوام گذشته، نگاه بیطرفانه داشته باشد، اما روایت تاریخ در قرآن شکل دیگری دارد. از آنجا که قرآن از سوی قادر متعال نازل شده و جنبه الهی دارد، به حقیقت و کنه ماجرا نیز آگاه است. بنابراین قرآن مانند یک قاضی بر موضع حکم صادر کردن نشسته و آشکارا جانب حق را میگیرد و منتقد سرسخت جناح باطل است.
داستان پیامبران
داستان پیامبران، بخش مهمی از نکات تاریخی قرآن را دربر میگیرد. روایت زندگی برخی انبیا مثل حضرت موسی و قوم او به صورت مفصل در قرآن ذکر شده و حتی این روایات از دوران تولد حضرت موسی شروع میشود. برخی روایات نیز به صورت کوتاه و در حد یک اشاره به آن بسنده شده؛ مانند داستان قوم عاد.
در قرآن به داستان زندگی این پیامبران برمیخوریم:
حضرت آدم، حضرت ادریس، حضرت نوح، حضرت هود، حضرت صالح، حضرت ابراهیم، اسماعیل و اسحاق، حضرت لوط، حضرت یعقوب، حضرت یوسف، حضرت ایوب، حضرت ذوالکفل، حضرت شعیب، حضرت موسی، حضرت هارون، حضرت داوود، حضرت سلیمان، حضرت یونس، حضرت الیاس، حضرت یسع، حضرت عزیر، حضرت خضر، حضرت زکریا، حضرت یحیی، حضرت عیسی و حضرت محمد(ص).
همچنین از وقایع و اتفاقاتی که برای برخی اقوام پیشین و اشخاص افتاده، خداوند در قرآن خبر میدهد. مثل سرگذشت اصحاب اُخدود، اصحاب اَیکه، اصحاب حِجر، اصحاب رَس، اصحاب رقیم، اصحاب سَبت، یاران فرعون، اصحاب فیل، اصحاب کهف، اصحاب مَدین، قصه ذوالقرنین، قصه قارون، قومالیاس، قوم تُبع، مومن آلفرعون، یأجوج و مأجوج و داستان هابیل و قابیل.
پیشگوییهای قرآن
برخی آیات نیز حالت پیشگویی دارد؛ یعنی از اتفاق مهمی خبر میدهند که در آینده رخ خواهد داد. یکی از نمونههای مهم این پیشگویی، نازل شدن سوره روم است.
زمان بعثت پیامبر، جهان شاهد رویارویی خونین میان ایران و روم به عنوان دو ابرقدرت بزرگ دنیا آن روز بود. این دو کشور بارها بر سر منافع خود در مناطق متصرفی بویژه در منطقه بینالنهرین با یکدیگر درگیر بودند. سال 604 به واسطه ضعفی که امپراتوری روم دچار آن شد، خسرو پرویز، شاه ساسانی به فکر گسترش متصرفات خود افتاد و از این رو به مناطق تحت اختیار روم حمله کرد. در ابتدای امر، نیروهای ایرانی موفق به پیشروی سریع شدند و حتی انطاکیه را به تصرف خود درآوردند و در سواحل سوریه و فینیقیه استقرار پیدا کردند.
در همین زمان سوره روم نازل و با این آیات شروع شد:
به نام خداوند بخشاینده مهربان. الف لام میم. رومیان نزدیکی همین سرزمین مغلوب شدند و آنان پس از مغلوبشدن بزودی طی چند سال پیروز خواهند شد. جلوتر و بعدتر همه کارها به اراده خداست و آن روز مومنان به یاری خدا خوشحال میشوند. او هر کسی را که بخواهد، کمک میکند و او نیرومند و رحیم است. (سوره روم، آیه 15)
در این آیات، خبر از شکست اولیه روم و جبران این شکست از سوی آنان داده شده بود. زمانی که این آیات نازل شد، سپاه ایران به صورت برقآسا در جبهههای نبرد به پیروزی میرسید و این رویداد شادمانی را به اردوی مشرکان مکه آورد، چون تصور میکرد در نهایت پیروز این میدان، ایرانیان خواهند بود و وعده الهی تحقق پیدا نخواهد کرد.
اما موفقیت این عملیات جنگی دوامی نیاورد و بعد از سروسامان یافتن اوضاع امور در بیزانس، سپاهیان هراکلیوس امپراتور روم موفق به بازپسگیری مناطق متصرفی شدند.
تصحیح باورهای غلط درباره یک رویداد
در آیاتی که به سرگذشت پیامبران اختصاص دارد، به آیاتی برمیخوریم که هدف از صدور و نزول آنها، تصحیح باور گذشتگان درخصوص یک رویداد تاریخی است.
مثلا انجیل درباره محل تولد حضرت عیسی بیان میدارد که حضرت مریم به همراه شوهر یا نامزدش، یوسف نجار برای شرکت در سرشماری به جنوب فلسطین یعنی بیتاللحم میروند. ایشان در نهایت مجبور میشوند شب تا صبح را در آغلی به سر ببرند و در همین شب هم حضرت عیسی به دنیا آمد؛ در صورتی که روایت قرآن از به دنیا آمدن حضرت عیسی کاملا متفاوت است. در سوره مریم آمده است که:
سرانجام (مریم) به او باردار شد و او را به نقطه دوردستی برد. درد زایمان او را به کنار تنه درخت خرمایی کشاند (آنقدر ناراحت شد که) گفت: ای کاش پیش از این مرده بودم و به کلی فراموش میشدم.
ناگهان از طرف پایین پایش او را صدا زد که: غمگین مباش! پروردگارت زیر پای تو چشمه آبی (گوارا) قرار داده است! و این تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازهای بر تو فرو میریزد.
(از این غذای لذیذ) بخور و (از آن آب گوارا) بنوش و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار! و هرگاه کسی از انسانها را دیدی، (با اشاره) بگو: من برای خداوند رحمان روزهای نذر کردهام، بنابراین امروز با هیچ انسانی هیچ سخن نمیگویم.
تا پیش از نزول قرآن، بسیاری از مسیحیان بر این اعتقاد بودند که حضرت عیسی روحالله به صلیب کشیده شده است. خداوند درباره صدور آیات این باور غلط را تصحیح میکند.
و گفته ایشان که: ما مسیح، عیسیبن مریم، پیامبر خدا را کشتیم و حال آنکه آنان او را نکشتند و مصلوبش نکردند، لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که درباره او اختلاف کردند، قطعا در مورد آن دچار شک شدهاند و هیچ علمی بدان ندارند، جز آنکه از گمان پیروی میکنند، و یقینا او را نکشتند. (سوره نساء، آیه 157)
دستهبندی مخاطبان
آموزههای قرآنی برای همه یکسان است و برای تمام طبقات مردم عمومیت دارد و این در بسیاری از آیات قرآن به تصریح آمده است. در تمام آیات قرآنی از واژه «ناس» به صورت خطاب (یا ایها الناس) و واژه «عالمین» استفاده کرده که نشاندهنده گستردگی دایره مخاطبان قرآنی بوده است.
در عین حال در برخی از آیات، نسبت به برخی از کسانی که انگیزه روانی و اخلاقی قوی برای دانستن و فراگیری داشته باشند، تاکید بیشتری شده است.
مانند موارد ذیل:
و در آن آیه و نشانهای گذاشتیم. (البته) برای کسانی که از عذاب الهی ترسان باشند. (الذاریات، 37)
تحقیقات در آن آیهای و نشانهای برای مومنان است. (حجر/ 77)
برای روشنگری و یادآوری هر بندهای که اهل انابت و بازگشت به خدا باشد. (ق/ 8)
طبقه سوم: تمام کسانی که از ذهنی باز، آماده و آگاه برخوردار بوده و درصدد دانستن و فهمیدن حقایق باشند.
افراد این طبقه نیز در سطوح مختلف میتوانند قرار بگیرند.
مثل این آیات:
بدرستی که در یوسف و برادرانش آیات و نشانههایی برای پرسشگران وجود داشته است. (یوسف/ 7)
تحقیقات در آن عبرت و پندی است برای کسانی که بینا و صاحب بصیرت باشند. (آلعمران/ 13)
قرآن مجید توجه ویژهای به تاریخ و سرگذشت امتها و ملتهای گذشته و پیامبران پیشین دارد و آیات مربوط به حوادث تاریخی، بخش قابل توجهی از قرآن مجید را تشکیل میدهد، اما به طور قطع نگرش قرآن به حوادث تاریخی و نیز شیوه ارائه و طرح آنها با نگرش مورخان و شیوه وقایعنگاری رایج و نیز هدف قرآن از طرح وقایع تاریخی تفاوت دارد.
شهاب سلیمی / جامجم
منابع:
1ـ بینش تاریخی قرآن، یعقوب جعفری، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، اول، زمستان 1366
2ـ بینش تاریخی قرآن، سیدمحمود صادقی، سایت شفقنا، تاریخ بازدید: 2 شهریور 1392
3ـ نشریه تاریخ اسلام، شماره 39، مقایسه ساختار متن قرآن و منابع تاریخی در گزارش رویدادهای منتخب عصر نبوی، دکتر محسن الویری و محمدحسن اخلاقی
4ـ تاریخنگری و تاریخنگاری در قرآن کریم، کتاب روش تابستان و پاییز 1383 پیششماره 2 و 3
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد