اعتراف هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب جدید خاطرات خود به تاسیس داعش به دست آمریکا حرفی نیست که از زبان مخالفان آمریکا درآمده باشد یا بتوان آن را صرفا یک گمانه تخریبی علیه آمریکا در منطقه دانست.
شاید تا پیش از اعتراف کتبی هیلاری کلینتون، بسیاری بر این نظر بودند که نسبت دادن خاستگاه داعش به آمریکا یا صهیونیست ها فقط یک گمانه و تنها در چارچوب توهم توطئه قابل طرح است، اما این اذعان کسی است که خود وزیر خارجه آمریکا بوده و سال ها با دولت باراک اوباما رییس جمهور فعلی آمریکا همکاری کرده است.
پیش از آن که هیلاری کلینتون به تاسیس داعش به دست آمریکا اعتراف کند، ادوارد اسنودن افشاگر شنودهای غیرقانونی آمریکا که او نیز با سازمان جاسوسی این کشور (سیا) همکاری داشته، به وضوح از آموزش ابوبکر البغدادی رهبر و خلیفه خودخوانده داعش در اسرائیل به دست موساد صهیونیستی خبر داد و تشکیلات داعش را در چارچوب استراتژی «لانه زنبور» راهبردی آمریکایی- صهیونیستی دانست که قرار است تروریست های جهان را در یک نقطه جمع کند و با تشکیل دولتی تندرو به نام اسلام، تهدیدها را متوجه دشمنان اسرائیل در منطقه با ادعای جهاد علیه رافضی ها و مخالفان خلافت کند.
کشتار مسیحیان می تواند بهانه مناسبی برای مداخله آمریکا نزد افکار عمومی غرب مسیحی باشد، اما به کار انداختن برگه ذخیره منطقه ای واشنگتن یعنی جنگ آمریکا علیه داعش می تواند افکار عمومی جهانیان را تا حد زیادی به جای توجه به جنایت های هر لحظه اسرائیل در غزه به صحنه عراق معطوف کند. |
به همین جهت هم بود که وقتی از مسئولان داعشی پرسیده شد که چرا به عنوان یک گروه اسلامی قائل به خلافت، پیکان حملات خود را متوجه اسرائیل نمی کنند، این جواب را دادند که در شرع اسلام دشمن نزدیک (شیعیان) برای جنگ اولویت دارد!!
اما اکنون آمریکایی ها وارد جنگ (البته به شکل محدود) علیه گروه تروریستی داعش شده اند و در نگاه اول ممکن است بسیاری گمان کنند این جنگ آمریکا علیه داعش، باطل کننده همه گمانه های قبلی (حتی اعتراف کلینتون به تاسیس داعش به دست خود آمریکایی ها) باشد.
چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ چه تغییری در راهبرد آمریکا علیه داعش به وجود آمده است و چرا؟
اما شاید نحوه طرح سوال اینگونه صحیح تر باشد که «چرا آمریکایی ها برگه دست ساز خود در منطقه را می سوزانند؟»
کارکرد داعش در انحراف جریان خبری
واقعیت این است که اکنون داعش، با ادامه جنگ و تجاوزات صهیونیست ها علیه مردم بی دفاع غزه و تشدید افکار ضد اسرائیلی در جامعه جهانی، نقش و کارکرد رقابت های جام جهانی فوتبال را در پازل بازی خونبار منطقه ای بازی می کند.
تجاوز صهیونیست ها به غزه مطابق همه ماجراجویی های بزرگ گذشته از سوی صهیونیست ها در گرماگرم مسابقات جام جهانی رخ داد. رقابت هایی که صدها میلیون و شاید میلیاردها بیننده را در سرتاسر جهان به خود مشغول می کند و بهترین فرصت برای ماجراجویی هایی از این دست از سوی قدرت های بزرگ در بحبوحه مشغولیت مردم جهان به تماشای این رقابت هاست.
هیچ چیز در صحنه غزه دیگر به نفع صهیونیست ها پیش نمی رود و کودک کشی این رژیم افکار عمومی مردم جهان را وارد طرح ضرورت تقابل با این رژیم و متوجه حقانیت مقاومت علیه اشغالگران خونریز کرده است. حتی همپیمانان اسرائیل به ویژه در اروپا نیز نتوانستند در برابر حجم توحش صهیونیست ها سکوت کنند و شاید دلیل واکنش آنها، فشارهای افکار عمومی، پیگیری های سازمان های حقوق بشری و محاسبه هزینه های آینده چنین سکوتی در برابر جنایت ها یا تاثیر این همراهی با صهیونیست ها در ساز و کارهای بعدی قدرت در این کشورهای متاثر از آرای مردم باشد.
مداخله آمریکا، از بهانه تا علت
به هر روی، درست است که کشتار مسیحیان می تواند بهانه مناسبی برای مداخله آمریکا نزد افکار عمومی غرب مسیحی باشد، اما با در نظر گرفتن سایر مولفه های جاری منطقه ای، به کار انداختن برگه ذخیره منطقه ای واشنگتن یعنی جنگ آمریکا علیه داعش می تواند افکار عمومی جهانیان را تا حد زیادی به جای توجه به جنایت های هر لحظه اسرائیل در غزه به صحنه عراق معطوف کند.
از سوی دیگر، آمریکا با انتقادات شدیدی در ماه های گذشته به علت سکوت برنامه ریزی شده در برابر جنایت های داعش در عراق و حتی تروریست ندانستن آن روبرو شد. آمریکایی ها حتی از به کاربردن اصطلاح تروریست برای داعشی ها با وجود اذعان به جنایت های هولناک و بیشمار این گروه خودداری کردند و در گزارش رسانه های آمریکایی داعشی ها با عبارت «جنگجویان» یا «شبه نظامیان دولت اسلامی عراق» توصیف می شوند. همین سکوت که از سوی بسیاری از مفسران تحولات منطقه نشانه رضایت آمریکا از این جنایت ها تلقی شد، درباره جنایات صهیونیست ها علیه مردم مظلوم غزه نیز قابل مشاهده است.
تبرئه از اتهام سکوت
به این ترتیب آمریکا با ورود به جنگ علیه داعش، خود را از اتهام سکوت در برابر تروریسم در جبهه عراق به نفع نسل کشی اسرائیل در غزه تطهیر می کند.
از این گذشته به نظر نمی رسد آمریکایی ها عزمی برای نابودی کامل داعش داشته باشند و این مساله ای است که برخی ناظران تحولات عراق به آن اشاره دارند و تصریح واشنگتن به عملیات های محدود علیه این گروه تروریبستی را شاهدی بر این تحلیل می دانند که آمریکایی برای خالی نماندن عریضه تلاش می کنند داعشی ها را تضعیف کنند اما قصد نابودی کامل آن را ندارند.
از این منظر، ورود آمریکا به جنگ با داعش در عراق بیش از آنکه ناشی از دغدغه درباره حقوق بشر یا حتی دفاع از اقلیت هایی همچون مسیحیان و ایزدی ها باشد، قرار است در کلیتی منطقه ای، کارکرد دیگری را داشته باشد. به بیان دیگر، پیاده نظام اسرائیلی عراق (داعش) باید فدای اولویت اصلی آمریکا یعنی امنیت اسرائیل و تحریف افکار عمومی از جنایات آن در غزه شود.
جواد ارشادی-جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد