شرق : روشِ روش
شما از کجا متوجه شدید تحلیلگر همه مسایل هستید؟ و چطوری؟ از فیسبوک. و اینطوری که؛ دیدم درباره هر مسالهای مینویسم مسیر جهان تغییر میکند.
چطور متوجه شدید مسیر جهان را تغییر میدهید؟ از تعداد لایکها. الان لامبورگینی ٣٠٠تا در دودقیقه پر میکند، در حالی که من در دودقیقه رکورد ٣٣٢لایک در دقیقه را دارم. / شیوه شما در تحلیل و نقد چیست؟ شیوه صافیسم و روش روش. یعنی هرکی هرچی گفت من از روش رد میشوم و صافش میکنم./ روش روش را توضیح دهید. روش روش درواقع روش معکوس یا شخم مطلب یا پیچ موضوع است. یعنی هرکی هرچی گفت ما میرویم روش و برعکس حرفش را میزنیم. / دستاورد شما چه بوده؟
بنده تا الان چهار منتقد، شش تحلیلگر و 15صاحبنظر و کارشناس و نویسنده را سکته دادهام که الان بستری هستند. الان هم اصلا خودت داری زیادی حرف میزنی. اصلا اگر راست میگویی بگو ببینم اگر سگ زرد برادر شغال است چرا شغال در اشغال خاورمیانه آشغالبازی درآورد و چرا در تحلیل مسایل از تجزیه دفاع نمیکنی مگر از قدیم نگفتند تجزیه و تحلیل؟
چی؟ دیدی کم آوردی. بیسواد. حیف روزنامه «شرق» که تو توش مینویسی. حیف کاغذ که «شرق» روش چاپ شود. حیف نان. متقاعدی یا سکته میکنی؟ سکته میکنم.
اعتماد : دنیا مهم است، اینجا هم ایضا
خبری خواندم که مخم سوت کشید و حالم بد شد. از قول یک آدم مسوول نوشته اند که هر پنج ساعت یک بچه مدرسه یی با ماشین تصادف می کند و می میرد. یا خدا. این مقام مسوول یک چیز دیگر هم گفته بود. گفته بود که در جاده های مملکت یک غول خاموش -که خیلی هم خاموش نیست- پنهان شده که سالی سیصدهزارتا آدم را می بلعد و مصدوم می کند و مجروح می سازد و هجده هزار نفرشان را به دیار مرگ می فرستد که پنج هزار نفرشان اطفال دبستانند که دریغ و هزار دریغ و افسوس و هزار افسوس. بچه ها را باید ضربدر پنج شان بکنید که با مرگ هر بچه درواقع پدر و مادر و اطرافیان نزدیک بچه هم از زندگی ساقط می شوند و می میرند اگرچه نفس می کشند و راه می روند.
مگر شوخی است که آدم شاهد پرپر شدن دسته گلش باشد و بعد بتواند راحت و معقول به زندگی اش ادامه دهد. اسراییل بی شرفی که توی صدر اخبار نشست و عین هوار روی سر اهالی غزه خراب شد از این غول خاموش ما هنوز خیلی عقب تر است: با صرف میلیاردها دلار دوهزار نفر را کشت و عقب نشست. اما غول جاده یی ما بدون یک ریال هزینه می خورد و می بلعد. تازه می گویند چند درصدی اشتهایش کم شده و بیست و پنج هزار قربانی رسیده به هجده هزارتا.
از این هجده هزارتا یقینا چندهزارتایی خودشان مسوول مرگ خودشان هستند. بی مبالاتی کرده اند، وسط رانندگی چرت شان برده، سبقت بیجا گرفته اند، سریع تر از حد معقول رانده اند، هپروتی بوده اند، بی اعصاب بوده اند و... که خدا رحمت شان کند و ببخشدشان و بیامرزدشان، اما یک عده یی هم بی گناه بوده اند و قربانی اینها شده اند.
مثل همین بچه ها که نه گاز زیر پای شان بوده و نه دنده زیر دست شان. طفلی ها قرار بوده بروند مدرسه و درس بخوانند و برای خودشان دکتر مهندسی بشوند و زن بگیرند و شوهر کنند و بچه دار شوند و سامان بگیرند و زندگی کنند اما این غول کریه جاده ها وسط راه اینها را دزدیده و کشته و بلعیده شوخی نیست.
هر پنج ساعت یک بچه یعنی که این غول بی وجدان روی اسراییل و امریکا و صرب و نسل کشان میانماری و حتی اسیدپاشان نامرد بی معرفت و بی مرام را سفید کرده. هرجای دنیا بود، این خبر آنقدر دردناک بود که تیتر یک می شد و همه را به فکر وامی داشت تا کاری و فکری بکنند اما توی اینجا نه اینکه بگویم جان بچه ها ارزش ندارد، نه: اتفاقا اینجا جان بچه خیلی ارزش دارد. ما ایرانی ها هرجا بچه یی ببینیم که بی گناه مرده یا آسیب دیده احساسات مان جریحه دار می شود و حال مان گرفته می شود.
برای بچه های مظلوم دنیا شعر می گوییم و پوستر می سازیم و خیابان به نام شان می کنیم و جریان هنری و احساسی راه می اندازیم، حتی برای زنان مبارز کوبانی شعر و ترانه می سراییم که خیلی هم خوب و تاثیرگذار است و باید هم باشد اما نوبت به کودکان بی گناه جاده های جنوب و شمال و شرق و غرب کشورمان که می شود، فقط متاثر می شویم و به تاسف سر تکان می دهیم و زود فراموش می کنیم.
نمی خواهم حال تان را بد کنم و طوری حرف بزنم که عذاب وجدان بگیرید اما فرض محال اگر داعش ملعون و اسراییل ملعون تر اگر در جاده های شهر مخفی می شدند آیا می توانستند بیش از این بکشند؟ منظورم این است که باید فکری و کاری کرد که اولااین مرگ و میرها تبدیل به اخبار عادی و روتین نشود ثانیا یک کسی یک اقدامی بکند و یک حرفی بزند تا این عدد و رقم پایین تر از این حرف ها بیاید.
اینکه می گویم یک کاری باید بکنیم به هیچ عنوان منظورم این فرهنگ سازی های مبتذل تلویزیونی نیست که فاجعه آنها کم از غول مورد نظر نیست. از این مجری ها و از این سلبریتی لوس نه تنها آبی گرم نمی شود بلکه این غول به عقب رانده نمی شود.
سیاساکتی و این کارهای دم دستی هم شوخی است. اگر قربانی ها صدتا و دویست تا بودند می شد با سیا ساکتی کاری کرد اما با رقم هجده هزارتا باید یک عزم ملی درست شود و علما و فضلاو مدیران و رییسان و بزرگ و کوچک بیایند وسط و اقدامی و کاری بکنند بلکه علاوه بر این بر درد و غم مرگ و میر بچه ها توی دنیا شرمنده نباشیم از اینکه همه چیز دنیا برای مان مهم است الاآنچه مربوط به خودمان است. منظورم را ملتفت می شوید؟ دنیا مهم است، سلمنا اما مقدم بر دنیا ایران هم مهم است و باید برای مشکلات و معضلاتش فکر چاره کرد.
کیهان : طفره(گفت و شنود)
گفت: بالاخره ماجرای بورسیهها به کجا کشید؟ سرپرست وزارت علوم که اعلام کرده بود آنچه تاکنون بررسی کردهاند قانونی بوده و تعداد محدودی باقی مانده که نیاز به بررسی دارد.
گفتم: ظاهراً بعضیها اصرار دارند که از این ماجرا یک حاشیه جدید بسازند و دیروز وزارت علوم گزارش دیگری از پرونده بورسیهها منتشر کرده است!
گفت: حتماً در این گزارش، ماجرای هزاران بورسیه دولت اصلاحات را هم بررسی و اعلام کردهاند؟
گفتم: ای عوام! اگر بورسیههای دولت اصلاحات را اعلام کنند که دیگر نمیتوانند به حاشیهسازی ادامه بدهند!
گفت: گزارش اخیر را هم خیلی پیچیده و نامفهوم نوشتهاند. بهطوری که بالاخره مشخص نمیشود ماجرا چه بوده است؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! دانشآموزی جواب سؤال امتحانی را خیلی پرپیچ و خم و نامفهوم نوشته بود. استادش پرسید؛ چرا به جای پاسخ به سؤال، اینهمه طفره رفتهای؟ و دانشآموز گفت؛ آقا اجازه؟ نمیخواستم علم دست نااهلش بیفتد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
«جامجم» در گفتوگوی اختصاصی با سه نماینده مجلس الزامات سرمایهگذاری در تولید را بررسی کرد
حسن روشن در گفت و گو با جام جم آنلاین مطرح کرد ؛
در گفتوگوی «جامجم» با یک کارشناس تحولات جمعیت ایران و جهان مطرح شد