سیاست روز: خیام! اگر ز باده مستی، خوش باش
دبیر کمیته نظارت بر مربیان خارجی: سرمربی پیشنهادی تیمملی در رختکن و در مسابقات از مشروبات الکلی استفاده میکردند.
اظهارنظر فوق یادآور کدام شعر شیوای پارسی است؟
الف) خیام! اگر ز باده مستی خوش باش / گر با صنمی دمی نشستی خوش باش / چون عاقبت کار جهان، نیستی است / انگار که نیستی چو هستی خوش باش
ب) ساقی از گوشهی میخونه نرونم / خونه امیدمه، بذار بمونم
ج) خمار صد شبه دارم شرابخانه کجاست؟
د) مستی چنان خوش است که گوید به روز حشر / من کیستم؟ شما چه کسانید؟ این کجاست؟
علی مطهری: دلیل کار گذاشتن شنود در دفتر من، رفت و آمدهای زیاد و مختلف از خانواده زندانیان سیاسی، دراویش، تیپهای حزباللهی و یا لثاراتیها به دفتر کارم بوده است.
به نظر شما کدام یک از گزینههای زیر به کار گذاشتن در دفتر کار برادر مطهری مربوط نمیشود؟
الف) تعریف لطیفههای مربوط به مجلس و خصوصا برادر لاریجانی توسط ایشان
ب) ملاقات و گفتوگوی ایشان با باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکای جهانخوار
ج) حال و احوال ایشان با سران فتنه و عوامل وابسته به شرق و غرب
د) شنیدن آواز دلنشین ایشان به خصوص سرود «مرغ سحر ناله سر کن!»
کدام یک از «شرمندگیها» و «ابراز تاسفهای» معاون محترم رئیسجمهور برای مردم ما «آب و نان» میشود؟
الف) متاسفانه شرایط فعلی به گونهای است که ما نتوانستهایم اوضاع را آنطور که باید در شأن مردم کشورمان باشد برای آنها فراهم کنیم و به مسائل اقتصادی آنها بپردازیم.
ب) ما واقعا شرمنده جوانان و فارغالتحصیلان کشور و خانوادههایشان هستیم که نمیتوانیم در فرصتی محدود برای تمامی آنها شغل ایجاد کنیم.
ج) ما شرمسار زوجهای جوان در کمک به تامین هزینههای آنها هستیم.
د) به دلیل وجود کمبودهایی در اوضاع اقتصادی از مردم عذرخواهی میکنم.
کیهان: ترجمه (گفت و شنود)
گفت: ساکنان مناطق تحت اشغال داعش از ائتلاف آمریکا و متحدانش بر ضد تروریستهای داعش ابراز نگرانی کردهاند!
گفتم: حق دارند، چون چهره واقعی آمریکا را شناختهاند.
گفت: ساکنان این مناطق میگویند، هواپیماهای آمریکا و متحدانش به بهانه داعش، مردم و نیروهای مسلح مردمی را بمباران و قتل عام میکنند و باعث تقویت داعش میشوند.
گفتم: از قدیم و ندیم گفتهاند چاقو، دسته خودش را نمیبرد. تروریستهای داعش فرزندخواندههای آمریکا هستند و از سوی کشورهای غربی و اسرائیل و عربستان و ترکیه و قطر و... تغذیه مالی و تسلیحاتی میشوند.
گفت: چه عرض کنم؟!
گفتم: یارو در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان به ملاقات یک مجروح چینی رفته بود. بیمار با آمدن او در حالی که نمیتوانست حرف بزند، با دست و چشم ابراز نگرانی میکرد ولی یارو متوجه نمیشد. بیمار چند خط روی یک تکه کاغذ نوشت و در حالی که دست و پا میزد فوت کرد. یارو کاغذ را که به خط چینی بود به یک مترجم نشان داد. مترجم گفت نوشته؛ مرتیکه بیشعور پاتو را از روی شیلنگ اکسیژن بردار.
قدس: مش غضنفر و جریمه همکاری
جُمه هفته جولوتَر با پیکانِ خوسُرُمُ عیالُ بِچّه ها کِلّه کِردِم سمتِ قِله عیالُم. از هَم مِشَد که داشتِم دَرمیِمَدِم مو ناسَن دِلُم آشوب رَفت. بِرِیهَمی چِفت جاده جولو یَک پارکی نِگَر داشتُمُ پِرّیدُم تو دست به آب.
وَختی وَرگشتُمُ سِوارِ ماشین رَفتُم، یادُم رَفت کِمربندُمِ بِبَندُم، بِرِیهَمی یَکَّم جولوتر که یَکدِنه اَزی ماشین پولیسا نِگَر داشته بود، یَرِگه پاسِوونه پِرّید جولومُ نِگَرُم داشت. هَمونجه چِفتِ مو یَک ماشینِ دِگه یَم کِمربند نَبَسته بودُ اورَم نِگَر داشت. خُلِصه ما دوتا رارِندِها رَفتِم جایِ سروانِ که جِریمه مِنویشت.
اول که مو رِ یَک نِگایی کِردُ گفتِگ بِرِیکه کِمربند نَبَستی 40تومن جِریمَت مُکُنُم. مویَم هیچّه نَگُفتُمُ بَلکِ جِریمه رِ گیریفتُم ولی هَم آمَدُم وَرگِردُم دیدُم ای یَرِگه چِفتیم یَک کارتی از تو جیبِ تُنبونِش درآوردُ به مامورِ گفتِگ جناب سروان ما همکار هستِم؛ مو تو اداره یِ فُلان کار مُکُنُمُ اگِر کاری داشتِن دَر خِذمَتِتایُمُ یَک عالَم شیرین زِبونیِ دِگه.
مامورِیَم وَرداشت گفتِگ خیلُخب؛ تو رِ 10تومن جِریمَت مُکُنُم. تازَش هَمونجه یَکدِنه اَزی ماشین خاریجیایِ مَکُش مَرگِمایَم بِرِیِ کِمربند نَبَستَن نِگَر داشتَن که رارِندَش اَصلَنی پیِدِیَم نَرَفتُ فِقط یَک کارتی نُشون دادُ راشِ گیریفت رَفت.
حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم اگِر هَمّه در برابر قانون برابرَن پس بِرِیچی مَمولَن مبلغِ جِریمه رارَندِگی بر اساس شغلُ پستُ موقعیتِ رارَنده ها تغیر مُکُنه یُ کَمُ زیات مِره؟!
آرمان: اصلاح نام تعدادی از فیلم های سینمایی
من از سپیده صبح بیزارم فیلمی است که در سال ۱۳۹۱ ساخته شد. این فیلم برای شرکت در بخش نوعی نگاه سی و یکمین جشنواره فیلم فجر انتخاب شد که به دستور و اصرار شورای نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد دولت سابق به نام «من عاشق سپیده صبحم» تغییر نام داد.
حال قرار شده این فیلم با نام اصلی خود یعنی من از سپیده صبح بیزارم در کنار باقی فیلمهایی که فرصت نمایش عمومی بدست نیاوردهاند در بخش هنر و تجربه اکران شود، خیلی سریع نتیجه گیری می شود که:
الف- خیلی از دوستان توجیه نبودند که نام هر فیلم ارتباط دقیق و معناداری با محتوای آن دارد، این را سینماگران می فهمند، قرار نیست که همه بفهمند!
ب- حالا یک اسم فیلم عوض شده، مشکل ما این است؟! بنده از شما می پرسم!
ج- اگر این فیلم بدون اسم اکران میشد انصافا بهتر نبود؟! این اسم فیلم کلا مقوله بی خودی است، باور کنید.
د- حالا به بنده غر بزنید که مورد دال را زورکی پر میکنم اما انصافا اسم فیلم«برو حالشو ببر» بود، بهتر نبود؟! یا مثلا «من از سپیده صبح برو حالشو ببر هستم» بهتر نبود؟! منطقی باشید، آن زمان شرایط مان بیشتر به این اسم نمی خورد تا آن اسم؟! فقط بنده متعجبم چرا نام خیلی از فیلم ها عوض نشدهاند، حتی فیلم هایی که در آن زمان ساخته نشدند، به طور مثال:
نان عشق موتور هزار: پیتزا، اسفندیار ، مازاراتی!
چه کسی امیر را کشت: چه کسی امیر را نکشت!
بی پولی: مایه داری، یکی بیاد پول ما را خرج کند!
هیچ: خیلی، زیاد، کلی، فراوان
من ترانه ۱۵ سال دارم: من ترانه ۱۵ سال دارم و هیچ مشکلی هم ندارم
دیشب باباتو دیدم آیدا: .... و حالش خوب بود، سلام هم رسوند!
گاو خشمگین:گاو نر اهلی که روزی چهارصد لیتر شیر با پالم میده!
بزرگراه گمشده: بزرگراه در حال ساخت!
پلنگ صورتی:پلنگ در حال انقراض!
درباره الی:درباره اسی
خانه گمشده:فیلم مذکور توسط سازمان میراث فرهنگی وقت پیدا و فروخته شد و موضوع کلا منتفی شد
پاپیون: کاپشن
توکیو بدون توقف:تورهای تفریحی سنگال با پرواز مستقیم و اخراج سرخود
نیویورکی ها:خیلی نیویورکی ها!
ساعت شلوغی:از ساعت چند؟
ارتفاع پست:این سوسول بازی ها چیه؟ ارتفاع نداریم که... ارتفاع صفر، کف بیابان!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد