این حمله هوایی که به شهادت چند نفر از فرماندهان حزبالله لبنان و یک سردار ایرانی انجامید، تاثیری جدی در مناسبات و مسائل نظامی منطقه داشته است. جهاد مغنیه فرزند عماد مغنیه، محمد عیسی و سردار اللهدادی از افرادی بودند که در این حمله به شهادت رسیدند.
سخنان دبیرکل حزبالله لبنان در ارتباط با حمله به فرماندهان این گروه در سوریه و همچنین بیانیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و فرمانده این نهاد نظامی درباره شهادت مستشار نظامی ایران در سوریه، موجب واکنشهایی میان مقامات اسرائیل شد. یک منبع امنیتی اسرائیلی در مصاحبه با رویترز از بیاطلاعی رژیم صهیونیستی از حضور فرمانده ارشد ایرانی در منطقه مورد هدف خبر داد.
به نظر میرسد این منبع که بدون ذکر نام خود اینطور ادعا کرده بود که نیروهای اسرائیل بر این گمان بودند که کاروان حامل جمعی از اعضای رده پایین حزبالله است که در جنگ داخلی سوریه در کنار نیروهای بشار اسد میجنگند؛ درصدد جلوگیری از واکنشهای احتمالی ایران و حزبالله به این اقدام بوده است. شاید اسرائیلیها خود نیز پیشبینی چنین واکنشهایی را از فرماندهان ایرانی و لبنانی نداشتند. اقدام آنان حتی از سوی چند کشور اروپایی نیز محکوم شد و نشان میداد محاسبات آنان در این عملیات بیش از آنکه دستاوردهای تازهای برایشان داشته باشد، میتواند تهدیدات نظامی، امنیتی و دیپلماتیک را برای آنها افزایش دهد.
رونمایی از یک اتحاد شوم
مبارزه نیروهای منطقهای و فرامنطقهای علیه داعش در سوریه و عراق مساله تازهای نیست؛ این مبارزات در دو محور ائتلاف بینالمللی علیه داعش به رهبری آمریکا و جبهه مقاومت در منطقه در حال انجام است. داعش امروز به یک بحران جهانی تبدیل شده و دامنه اقدامات و تهدیدات آن از استرالیا تا فرانسه کشیده شده است. امروز مردم همه کشورهای دنیا از این مساله هراس دارند که رشد گروه تروریستی داعش شاید روزی منطقه جغرافیایی آنها را نیز تهدید کند.
این اقدام اسرائیل در حمله به مواضع نیروهای ضد داعش در سوریه بیش از هر چیزی پرده از مساله حمایتهای پنهان و آشکار اسرائیل و داعش از یکدیگر برداشت. این نخستین باری نیست دست آنها در حمایت از یکدیگر آشکار میشود، به گونهای که حتی برخی گمان بردهاند اتاق فکر عملیات انجام شده در منطقه خاورمیانه توسط داعش و اسرائیل یکی بوده و اقدامات همسوی آنها را در اتفاقات منطقهای گواهی بر این ادعا میدانند. شاید ادوارد اسنودن نخستین کسی بود که توانست در سطح بینالمللی این ادعا را ثابت کند. او از مدارکی سخن گفته بود که ثابت میکرد آمریکا در همکاری با انگلیس و اسرائیل پایهگذاران واقعی داعش هستند. این کارمند سابق آژانس امنیتی ایالات متحده به عملیات لانه زنبور اشاره کرده بود که طی آن سه متحدی که از آنان نام برده شد به دنبال تاسیس یک گروهک تروریستی برای جمعآوری افراطگرایان از سراسر جهان بودهاند.
به گفته او این طرح انگلیسی برای حمایت از اسرائیل به دنبال ایجاد دشمنی برای کشورهای اسلامی در مرزهای رژیم صهیونیستی بوده است تا علاوه بر جلب توجه کشورهای اسلامی آنان را مشغول مسائل داخلی کند. اسنودن در افشاگریهای خود به ابوبکر البغدادی رهبر داعش و آموزشهای او توسط موساد نیز اشاره کرده بود.
به هر حال جنگ نیابتی داعش علیه کشورهای اسلامی نتیجه دیگری جز تامین امنیت اسرائیل ندارد. هرچند این مساله همانطور که دامن بانیان دیگر این گروهک را گرفته است، اسرائیل را نیز بی نصیب نخواهد گذاشت و در آینده منافع و حتی جغرافیای منطقهای این رژیم را نیز همچون دیگر متحدان پنهان جریان افراط در منطقه تهدید خواهد کرد.
همنوازی داعش و اسرائیل علیه مسلمانان
اگر رویدادهای روزهای حمله اخیر اسرائیل به نوار غزه را مرور کنیم، این همنوازی راهبردی بیشتر خود را نشان میدهد. در روزهایی که رژیم صهیونیستی دست از بمباران مواضع مردمی و مدارس منطقه غزه برنمیداشت، داعشیها با حمله به مواضع حزبالله سعی میکردند تا آنان را درگیر مرزهای خود با داعش کنند و از دخالت نیروهای لبنانی در غزه جلوگیری کنند.
اینجا دیگر دست داعش و اسرائیل برای انحلال جبهه مقاومت و مقابله با اهداف اسلامی کشورهای منطقه رو شده بود و حتی اگر طلعت زهران یکی از مفتیهای این گروهک نیز فتوا به نهی دخالت در فلسطین را نمیداد جریان برای همه روشن بود.
این مفتی مصری گروهک تروریستی داعش در فتوایی که از طریق یوتیوب منتشر کرده است، در پاسخ به سوالی در ارتباط با کمک به مردم غزه علیه حمله نظامی رژیم صهیونیستی گفته بود: اولا این به موضوع امیر (نماینده خلیفه داعش در غزه) و پرچم داعش بستگی دارد، بنابراین هر وقت این دو موضوع در غزه روشن شود، داعش سربازان خود را تجهیز کرده و به آنجا خواهد فرستاد. ثانیاً مردم غزه نه امیر دارند و نه پرچم.
پس از انتشار گزارش حقوق بشری علیه اسرائیل در حملات این رژیم به نوار غزه به دنبال بیاعتنایی این رژیم به گزارش مزبور و واکنشهای چند کشور نسبت به آن اتفاق جالبی رخ داد. کریستیان بندیکت، مدیر سازمان عفو بینالملل در بریتانیا نیز که این قرابت را میان رژیم صهیونیستی و داعش حس کرده بود برای اعتراض به واکنش اسرائیل نسبت به این گزارش در پستی که در توئیتر منتشر کرد، ارتش اسرائیل را به گروه داعش تشبیه کرد.
او در این پست خود عبارت مخفف انگلیسی مورد استفاده برای گروه داعش را که به صورت ISIL به معنی «دولت اسلامی عراق و شام» نوشته میشود تغییر داد و آن را به JSIL به معنی «دولت یهودی اسرائیل در شام» تبدیل کرد.
منافع مشترک جریان افراطی اسلامی و یهودی
دقت در اقدامات داعش و اسرائیل در منطقه فقط یک نکته را ثابت میکند و آن هم اینکه رژیم صهیونیستی بیشترین سود را از برنامه و عملیات داعش میبرد و بالعکس. این درحالی است که داعش برای همه کشورهای منطقه تهدیدهای پنهان و آشکاری داشته است و حتی آنها را اعلام نیز کرده است، اما علیه اسرائیل هیچ تهدیدی به زبان رهبران این گروهک جاری نشده و در این مسیر اقدامی انجام نگرفته است.
این همکاری مشترک به نظر میرسد از ابعاد راهبردی فراتر رفته و به حوزه امکانات و لجستیک نظامی نیز رسیده است. چندی پیش بود که خبر کشف سلاحهای اسرائیلی از گروهک داعش اعلام شد و اسکندر وتوت، معاون رئیس کمیسیون امنیت و دفاع در پارلمان عراق در این باره اعلام کرد: گزارشهای اطلاعاتی از مناطق درگیری ارتش عراق با گروههای تروریستی داعش ثابت کرده است، این گروهها در نبردهای خود ضد دولت عراق از سلاح ساخت اسرائیل استفاده میکنند. این نخستین باری نیست که از پناهگاههای گروههای تروریستی در عراق، سلاح ساخت اسرائیل کشف و ضبط میشود، زیرا پیش از این نیز مقادیری از سلاح ساخت اسرائیل از این گروهها کشف و ضبط شده است.
این مساله به حدی رسیده است که نوع ادعاها و افراطیگری داعشیها بسیار شبیه به انگارههای افراطی یهودیان صهیونیست است. اعضای داعش نیز به مانند اسرائیلیها پیروان هیچ یک از ادیان دیگر و پیروان مذاهب دیگر اسلامی را بر نمیتابند و به هر شکل ممکن، به قتل و غارت آنان میپردازند. این درحالی است که این دو پدیده که با خشونت و اشغالگری در خاورمیانه سر برآوردند تا کنون علیه یکدیگر حتی اقدامات نمایشی نیز نداشتهاند.
* * *
ماجرای اخیر حمله رژیم صهیونیستی به جبهه ضد داعش در سوریه پس از مرور سابقه همسویی اسرائیل و داعش در منطقه نشاندهنده این مهم است که این دو جریان افراطی اسلامی و یهودی نهتنها در پشت پرده اتفاقات، بلکه در صورت نیاز آشکارا به حمایت از یکدیگر در جهت اهداف و منافع افراطی خود خواهند پرداخت. شاید درک این موضوع چندان هم دشوار نباشد، زیرا به هر حال حمایتهای نخستین از تشکیل هر دو جریان افراطی توسط یک کانون فکری و مالی انجام شده است و این دو بازیگر در یک نقشه برای ایجاد تغییر در نظم منطقهای خاورمیانه اقدام میکنند.
حسین اسماعیلی / جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد