در نتیجه تولیدکنندگان سریالهای تلویزیونی یا قید لهجه را میزنند یا لهجههای غیرواقعی مانند بررهای طراحی میکنند یا آنچنان که در سریالهای گذر از رنجها و حانیه شاهدیم از بازیگران بومی در آثارشان استفاده میکنند.
حساسیت و واکنشهای مردم به استفاده از لهجه در سریالهای تلویزیونی به چند دلیل مختلف رخ داده است؛ در مواردی همزمانی رخدادهای اجتماعی و بیرون از تلویزیون باعث شده تلویزیون دست به پیشگیری بزند و لهجهها را حذف کند. به عنوان نمونه در سریال یک مشت پر عقاب لهجه آذری سرگروهبانی که علیرضا خمسه نقش او را برعهده داشت حذف شد. مشابه این اتفاق برای سریال ما فرشته نیستیم به کارگردانی فلورا سام نیز رخ داد. قرار بود در این سریال محمود جعفری، فاطمه گودرزی و علی صادقی به لهجه لری حرف بزنند، اما اندکی بعد از واکنش قوم بختیاری به سریال سرزمین کهن، چنین کاری چندان به صلاح نبود حتی اگر این بازیگران به بهترین شکل لهجهها را ادا میکردند.
در یکی دو مورد هم سهلانگاری سازندگان سریالهای تلویزیونی باعث ایجاد حساسیت شده است؛ مثل سریال فاصلهها که هیچکدام از شخصیتهایش با لهجه حرف نمیزدند بجز «یاور» که کارگری ساده بود و نقش کارگر آشپزخانه را بازی میکرد که واکنشهای زیادی را در پی داشت.
نکته اینجاست که در بیشتر مواقع اعتراضهای مردم به سریالهایی وارد شده که اتفاقا جزو آثار خوب و ارزشمند تلویزیون محسوب میشوند؛ مثل سریال پایتخت 1 که صدای برخی از مازنیها را درآورد و سریال «مسیر زایندهرود» که با واکنشهای مردم و مسئولان اصفهان از جمله نماینده مردم این شهر در مجلس و استاندار اصفهان همراه شد. اشکال آنها عمدتا به لهجه استفاده شده در سریال بود.
همه این موارد در حالی رخ داده که از مدتها پیش در سریالهای تلویزیونی به صورت جسته گریخته لهجههای مختلف مورد استفاده قرار میگرفت و از مهمترین آنها میتوان به لهجه آذری اکبر عبدی در سریالهای «خاله خانم» و «هتل پیادهرو» یا لهجه مرحوم پوپک گلدره در سریال «دنیای شیرین دریا» اشاره کرد.
لهجه به عنوان یکی از مهمترین وجوه تمایز بین اقوام، همیشه حساسیتبرانگیز بوده است، نهتنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای دنیا که از تنوع قومی برخوردارند، لهجه بیشترین کاربرد را در منازعات قومی و قبیلهای داشته و به آسیبزنندهترین شکل ممکن در ساختن لطیفه برای دست انداختن اقوام، مورد استفاده قرار میگرفته است. این مساله احتمالا فقط بخشی از ماجرای اعتراضها و انتقادهاست زیرا از سالهای دور در رادیو و بخصوص در برنامههای طنز رادیو از لهجههای مختلف استفاده میشود و از سردمداران چنین برنامههایی میتوان به صبح جمعه با شما و جمعه ایرانی اشاره کرد که هرگز با واکنشهای منفی مخاطبان مواجه نشدهاند!
باز شدن باب اعتراض به استفاده از لهجه در سریالهای تلویزیونی باعث شد برخی نویسندگان و کارگردانها برای همیشه استفاده از لهجهها را کنار بگذارند و این مقوله را بکل فراموش کنند اما برخی کارگردانها مانند فریدون حسنپور و سیدجلال دهقانیاشکذری در سریالهای گذر از رنجها و حانیه کاربرد تازهای از لهجه را در نظر گرفته و برای جلوگیری از اعتراض از بازیگران بومی استفاده کردهاند.
بازیگران حرفهای و لهجه
بهرهگیری از اینگونه بازیگران پیش از این نیز در سریالهای تلویزیون اتفاق افتاده و موفق نیز بوده است؛ رابعه اسکویی اهل همدان است و در سریال وضعیت سفید از لهجه همدانی استفاده کرده است، فرهاد اصلانی در سریال آشپزباشی به لهجه همدانی حرف زد و نهتنها با واکنش منفی مخاطبان روبهرو نشد بلکه بازی او مورد توجه نیز قرار گرفت و همینطور لهجه مهران احمدی که اصلیت نیشابوری دارد در سریال مهرآباد که شخصیت چندان مثبتی هم نداشت، اما صدای کسی را بلند نکرد.
بعد از این تجربهها، ساخت سریالهای گذر از رنجها و حانیه با جمع قابل توجهی از بازیگران بومی نویدبخش اتفاقی تازه در تلویزیون است. سیدجلال دهقانیاشکذری کارگردان سریال «حانیه» که اهل یزد هم هست، بر استفاده از بازیگران بومی تاکید دارد، اما معتقد است به دلایل متعدد زمینه برای این کار فراهم نیست.
دهقانی در این باره گفت: حرف زدن با لهجه حتی برای بازیگران حرفهای دشوار است؛ بخصوص لهجههایی که بسیار مبتنی به تغییر آوا هستند. طبیعی است بازیگری که مدت کوتاهی یک لهجه را تمرین کرده هرگز نمیتواند مانند کسی که همه عمر لهجه داشته، حرف بزند و مردمی که به لهجه موردنظر آشنا هستند در مقابل او جبهه میگیرند و به کارش نقد یا اعتراض میکنند.
این کارگردان با اشاره به انتخاب بازیگران سریال حانیه گفت: سریالی که از یک شبکه سراسری به نمایش درمیآید نیازمند بازیگرانی است که چهره باشند و مخاطب آنها را بشناسد. بنابراین برخی از نقشها را طوری طراحی کردهام که بتوان از بازیگران مطرح کشور استفاده کرد بدون اینکه لازم باشد با لهجه حرف بزنند. بجز سیما خضرآبادی بازیگر نقش حانیه، تمام بازیگرانی که در این سریال یزدی حرف میزنند اهل یزد هستند و حتی در مورد حانیه هم گاهی و خیلی کم انتقادهایی از مردم یزد میشنوم.
دهقانی با تاکید بر قابل قبول بودن برخی از اعتراضات توضیح داد: مشکل اصلی اینجاست که همه استانهای ما بازیگران مطرح به کل کشور معرفی نکردهاند. مثلا اگر قرار باشد یک سریال با لهجه مشهدی ساخته شود تعداد زیادی بازیگر مطرح مشهدی داریم که بتوانیم از آنها دعوت به کار کنیم؛ داریوش ارجمند، هدایت هاشمی، بیژن امکانیان و حامد بهداد. درباره شیراز و اصفهان هم شاید دستمان باز باشد، اما درباره دیگر شهرها اینطور نیست.
دلایل قانعکننده برای استفاده از لهجه
داریوش یاری، کارگردانی که سریال «خانهای روی تپه» را در شمال کشور با لهجه گیلکی ساخته در این باره نظر دیگری دارد. وی باورناپذیری آثار تلویزیونی را به شتابزدگی تولید و نبود شناخت کافی از اقوام مرتبط دانست و توضیح داد: وجود لهجه و شخصیتهای بومی زمانی در یک سریال کاربرد و ضرورت دارد که آن اثر بومنگاری شده باشد.
یاری در این باره توضیح داد: هر اثری که در یکی از اقلیمهای کشور ساخته میشود لزوما یک اثر بومی نیست. زمانی که جغرافیا، فرهنگ ناشی از جغرافیای موردنظر و همه متعلقات آن در یک اثر کارکرد داشته باشد، آن وقت است که میتوان از لهجه هم استفاده کرد.
این کارگردان تاکید کرد: اگر در ساخت یک اثر بومی به همه جزئیات در بومنگاری توجه شود، قطعا لهجه هم پذیرفتنی خواهد شد؛ چون لازم است نویسنده یا کارگردان فرهنگ بومی موردنظر را خوب بشناسد درباره ضربالمثلها، عادات رفتاری، ویژگیهای شخصیتی غالب، شیوه ابراز احساسات اعم از نوع قهر، خشم، مهرورزی و ارتباطات و تعاملات انسانی در اقلیم موردنظر اطلاعات داشته یا کسب کند تا لهجه درست از آب دربیاید و تقلید شیوه ادای کلمات نباشد.
به اعتقاد یاری، زمانی که نویسندهها و کارگردانها به اندازه کافی درباره یکی از نواحی کشور اطلاعات داشته باشند و براساس فرهنگ همان منطقه بنویسند و کارگردانی کنند، بازیگر حتی اگر بومی نباشد با کمی تلاش میتواند زحمات نویسنده و کارگردان را تکمیل و اثری باورپذیر ارائه کند.
علی خودسیانی، نویسنده سریال «دنیای شیرین دریا» که از مردم شمال کشور است، داستانپردازی درست و نوع نگاه مخاطب را مهمترین دلیل واکنش به لهجهها در سریالهای تلویزیونی دانست و گفت: در بسیاری مواقع شخصیتها به اندازه کافی باورپذیر نیستند و روند داستان بدرستی پرداخت نمیشود در نتیجه مخاطب نمیتواند شخصیتها را باور کند.
وی درباره نوع نگاه مخاطبان نیز توضیح داد: متاسفانه مخاطب کمحوصله شده و با یک جمله یا یک اشتباه واکنش نشان میدهد. متاسفانه برخی مدیران سیاسی نیز برای تثبیت جایگاه و محبوبیت مردمی به این اوضاع دامن میزنند.
به اعتقاد این نویسنده، استفاده از بازیگران بومی فقط یکی از راهکارهای حل مسأله است. خودسیانی در این باره گفت: بازیگر بومی تا اندازهای میتواند موثر باشد مساله اینجاست که مخاطب ما حتی به مشاغل و اصنافی که در سریالها به آنها پرداخته میشود هم اعتراض میکند، پس مساله نوع نگاه مخاطب است.
آذر مهاجر / گروه رادیو و تلویزیون
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد