
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
چرا تو این همه خوبی؟ بیا کمی بد باش
طنز، یکی از شیوههای بیانی است که از دیرباز در زبان فارسی با هجو، هزل، فکاهه، مطایبه، لطیفه و... در میان مردم ما ایرانیان رواج داشته و بخشی از آثار فرهنگی و ادبی ما را به خود اختصاص داده است. بسیاری از لطیفهها و گفتههای کوتاه عارفان و اندیشمندان حکیم ما از ویژگیهای طنز و انتقاد برخوردار هستند و میتوان از لابهلای آنها به تصویرهای روشنی از آداب، عادتهای عامیانه و ارزشهای حیات اجتماعی روزگار نویسندگان، گویندگان، شاعران و مردم روزگاران گذشته ایرانی دست یافت. فرآیند طنز بر پایه حرکت نفس صورت میگیرد؛ حرکتی که در محسوسات آغاز میشود و در معقولات به فرجام میرسد.
طنزهای زبان فارسی تنها در شعر پرداخته نمیشوند. بیشترین کاربرد طنز در نثر و در حکایتهای فارسی روی داده و دست طنزپردازان ما در قلمرو نثر، تمثیل، حکایتها و قصههای عامیانه همواره بازتر بوده است. به نظر میرسد با این شیوه بیان در نثر، آسانتر و زودتر میتوان با مخاطب ارتباط برقرار کرد. از سویی دیگر، آرایهها و فنون ادبی و بلاغی، وزن و قافیه و دیگر دقیقههای شعری، خود میتواند محدودیتهایی برای طنزپردازان ما به وجود آورد و آنها نتوانند آنگونه که میخواهند مقصود خود را بیان کنند. این گستردگی و آزادی در قلمرو نثر، از دوره مشروطیت به این سو، فراگیرتر شده و نویسندگان و شاعرانی مانند: جمالزاده، صادق هدایت، دهخدا، ایرج میرزا، میرزاده عشقی، فرخی یزدی و بهار و... توانستهاند اندیشههای انتقادی خود را در قالب طنز بیان کنند. هر چه از دوره مشروطیت به اکنون میرسیم، تصویر این شیوه بیانی، رنگی دیگر پیدا کرده، شاعران نوپرداز و سنتگرا، هر دو گروه، به ضرورت طنز اجتماعی در تکامل فکر و فرهنگ و زبان مردم جامعه ما بیشتر متوجه شده و بخش عمدهای از فعالیتهای فکری و هنری خود را به این ضرورت تاریخی اختصاص دادهاند. نوشتهها، حکایتها و شعرهای نیمایی عمران صلاحی (ع. شکرچیان) میتواند یکی از نمونههای شعر طنزآمیز پس از نیما یوشیج و پیروان او در ادبیات معاصر به شمار آید، مردی که در همین روزهای اسفند 1325 متولد شد.
شاعران و نویسندگان ما از دهه 60 به بعد با توجه به موقعیت جامعه انسانی ما مقوله «طنز» را در نوشتههای خود گسترش دادند و پس از دست کشیدن از «تغزل» دوران پیش از انقلاب، به سوی نوعی بیان اجتماعی حرکت کردند و شعرها و نوشتههای آنها آیینه دردها، دشواریها، کاستیها و ناهمتاییهای جامعه ما شد. عمران صلاحی که پیش از انقلاب هم از درد و رنج مردم روزگار خود آگاه بود، شیوه بیان طنزآمیز خود را فراموش نکرد و شعرها و نوشتههای انتقادی او همچنان در شمار نمونه خاص طنز دهههای پس از انقلاب باقی ماند. البته رویکرد طنز در شعر معاصر فارسی بحث قابل اهمیت و گستردهای است که در اینجا نمیتوان بیش از این، آن را واکاوی کرد. بررسی این رویکرد را در پژوهشی همهجانبه به طور کامل میتوان از هر نظر به انجام رسانید؛ بویژه آنجا که شاعران ما، طنز را بهانهای برای بیان عاشقانهها و اخلاق تغزلی و فکرهای غنایی خود ساختهاند.
عمران صلاحی، شاعری نوپرداز، طنزنویس و خلاق است. تصویری که او از زندگانی همنوعان زمانه خود و دشواریهای زیستی روزمرهشان به دست داده، به گونهای ساده و همه فهم در شعرها و نوشتههایش رخ نموده است. عمران صلاحی، یادگار عصری از تاریخ ادبیات معاصر ماست که «توفیق»ها، «گلآقا»ها آن را پی گرفتند و مردم ساده و عادی ستمکش و رنجدیده زمانه خود را ترک نکردند و با نوشتههای خود بر آگاهی و شناخت آنها افزودند و رسالت تاریخی و اجتماعی خود را به منوچهر احترامیها و مجابیها و دیگر فرزانگان این سرزمین تحویل دادند. عمران صلاحی پس از اینهاست که آگاهانه قلمرو طنز را برای بیان اندیشههای اجتماعی و انسانی خود برگزیده است:
«من بچه جوادیهام / از روی پل که میگذری / غمهای سرزمین من آغاز میشود / ای خط راهآهن/ ای مرز / با پردههای دود / چشم مرا بگیر / ...».
جای پای آداب و رفتار مردم ساده و معمولی و پیشامدهای خوش و ناخوش زندگانی آنها در نوشتهها و شعرهای این شاعر باقی مانده و او با مهارت خاص در آنها به دفاع از انسان و انسانیت بیمرز و شرط، بیپروا پرداخته است: «شب که شد، مرد خانه آهسته/ به زنش گفت:/ ز چه میترسی/ رعد و برق است این، نه بمباران/ بچه را ناز کرد و گفت: نترس/ این که برق گلوله نیست/ برق نور ستاره و ماه است/ این که آژیر نیست، موسیقی است/ مرد خانه/ قوت قلب خانه بود/ و خودش مثل بید میلرزید.» این گونه است که ما صلاحی را شاعری اجتماعی و متعهد میبینیم؛ شاعری که با شیوه بیان طنزآمیز خود هر خوانندهای را مخاطب شعرهای خود میکند. داستانها و حکایتهای این شاعر را باید در پژوهشی دیگر واکاوی کرد. کتابهای «طنزآوران امروز ایران»، «حالا حکایت ماست»، «یک لب و هزار لبخند» و «ملانصرالدین به روایت عمران صلاحی»، نمونههایی از نوشتههای طنزآمیز این نویسنده و شاعر است. گزینهای از مجموعههای شعر او هم از سوی انتشارات مروارید به چاپ رسیده است.
عبدالحسین موحد / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد