با وجود اینکه تهران از مدتها قبل هشدار داده بود که بازگشت تروریستهای چشمآبی از خاورمیانه به کشورهای غربی، موج ناامنیها را به اروپا و آمریکا خواهد برد، اما دولتهای غربی نه فقط این هشدارها را جدی نگرفتند، بلکه با حمایت پنهان و آشکار از گروههای تروریستی باعث شدند موج فعالیتهای خشونتبار تروریستی به قلب اروپا سرریز کرده و فرصتی برای آنهایی پدید آورد که سالهاست پروژه اسلامهراسی را پی میگیرند. آن هم در حالی که براساس آمارها اسلام پس از مسیحیت در صدر ادیان مورد پذیرش شهروندان غربی قرار دارد.
راهبرد اسلامهراسی با وجود محکومیت حمله تروریستی به دفتر شارلیابدو در پاریس از سوی دولتهای اسلامی پس از آن با شدت بیشتری پی گرفته شد که نشریه شارلیابدو با انتشار دوباره تصویری موهن تلاش کرد از فضای احساسی بهوجود آمده برای تسویهحساب با مسلمانان استفاده کند. انتشار این کاریکاتور چنان با واکنش منفی مسلمانان در کشورهای مختلف جهان روبهرو شد که مقامات غربی مجبور شدند تاکید کنند نسبتی میان اسلام و تروریسم نیست، ولی همزمان رسانههای غربی با تاکید بر ادعای داعش مبنی بر تشکیل «دولت اسلامی»، همچنان بر طبل اسلامهراسی کوفتند و برای تخریب چهره رحمانی اسلام تلاش کردند.
بهراه انداختن تجمعی علیه تروریسم آن هم درحالیکه در صف اول آن یکی از شناختهشدهترین تروریستهای جهان یعنی نخستوزیر رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود و سپس انتقال پیکر چند یهودی قربانی عملیات تروریستی به اراضی اشغالی که یک نمایش تمامعیار سیاسی بود، همه و همه نشان داد که چطور تندروها در غرب برای تبدیل یک حرکت تروریستی به عملیاتی روانی برای تخریب چهره اسلام برنامهریزی کردهاند.
اما آنچه تنها پس از مدت کوتاهی از این هجمه تبلیغاتی به اسلام به سناریوی «اسلام فوبیا» پایان داد، نامهای بود که مقام معظم رهبری به جوانان غربی نوشتند و از آنها خواستند تا بیواسطه تبلیغات منفی، اسلام را از منابع اصلی آن درک کنند. در نامه ایشان تصریح شده بود: «... در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضا میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقی دیگری از اسلام را بپذیرید، بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیت پویا و اثرگذار در دنیای امروز با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اول آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید...»
با وجود اینکه این نامه مهم و اثرگذار با سانسور رسانههای غربی روبهرو شد، ولی موج توجه کاربران غربی در شبکههای اجتماعی را بهدنبال داشت و به بیش از 20 زبان دنیا ترجمه شد. کم نبودند چهرههای فلسفی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در اروپا و آمریکا که این نامه را تمدنساز خواندند و از علاقه جوانان غربی به خوانش این نامه و اثرپذیری از آن سخن گفتند.
پس از انتشار این نامه، موج بهراه افتاده علیه اسلام کاهش یافت و رسانههای غربی که آماده بودند اسلام را به داعش و تروریسم خلاصه کنند، مجبور شدند برای سانسور نامه رهبر انقلاب از بحث بر سر اسلام بپرهیزند و این گونه بود که یک نامه کوتاه زمینهساز تحولی شد که آثار آن را باید در سالهای بعد به تماشا نشست.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد