به گزارش جام جم ، اسلام هراسی اگرچه گفتمان و پدیده نوظهور و نوینی است اما تبارشناسی آن آشکار میسازد که تبار دیرینی در جهان غرب دارد. به گونهای که به موازات ظهور و اشاعه دین مبین اسلام، جغرافیای جهان اسلام نیز گسترش یافت و در مدتی کمتر از یک سده از شرق به هند و چین رسید و از غرب با امپراتوری روم هممرز شد. این گستره پهناور جغرافیایی، حساسیتِ غربِ را برانگیخت. از این رو، دیری نپایید که «مواجهه» غرب با اسلام به نوعی از «مقابله» و «رویارویی» گفتمانی و عینی تبدیل شد. این رویارویی چند ویژگی مهم داشت.
نخست آنکه، رویارویی میان جهان اسلام و غرب همواره حاصل یورش از سوی غرب بوده است. به طوری که غرب همواره تهاجم کرده و جهان اسلام همواره در مقام دفاع برآمده است.
دوم آنکه، رویارویی میان جهان اسلام و غرب ناشی از ترس و وحشت خودساخته غرب از جهان اسلام بوده است. این تهدید پنداری از اسلام نیز به شیوههای مختلف و در قالب گفتمانهای گوناگون در بستر زمان بازتولید شده و به تبعِ آن، غرب نیز رفتارهای متفاوتی را در قبال جهان اسلام از خود بروز داده است.
سوم اینکه، غرب در سراسرِ این رویارویی همواره به مظلومنمایی روی آورده و دیدگاهی حق به جانب را اتخاذ کرده است. غرب
هیچگاه به آسیبشناسی نگرش فرادستانه و رفتار سلطهطلبانه خود در قبال جهان اسلام نپرداخته و همواره به عنوان یک «دیگری فرودست» به جهان اسلام نگریسته است.
چهارم آنکه، غرب از تقابل خود با جهان اسلام به عنوان موتور محرک پیشرفت و هویتیابی یکپارچه خود سود جسته است. این ویژگی به مرور زمان در قرن 20 و 21 تشدید و تقویت شده است.
اسلام و غرب در 4 رویارویی تاریخی
این ویژگیهای چهارگانه را میتوان در مراحل تاریخی رویارویی اسلام و غرب در طی چهارده سده گذشته آشکارا مشاهده کرد. این رویارویی، از همان آغازِ روندِ خود، سه مرحله متمایز را پشت سرنهاده است. در هر یک از این مراحل نیز یک حوزه خاص در کانون تقابل قرار گرفته است و سایر حوزههای موضوعی در پرتوی آن به عنوان محورهای رویارویی مطرح بودهاند.
مرحله نخست، که سراسر قرون وسطی تا قبل از شکلگیری نظام دولت مدرن در اروپا را دربرمیگیرد، رویارویی میان جهان اسلام و غرب در مخاصمات مسلحانه و نظامی تجلی مییابد؛ در این دوران، ما شاهد وقوع جنگهای متعددی میان جهان اسلام و غرب هستیم که به جنگهای صلیبی معروف گردید. در این جنگ ها، حکام اروپایی از احساسات مذهبی توده مردم سوءاستفاده میکردند و به نام جهاد با کفار به سرزمینهای اسلامی یورش میبردند. در این چارچوب، با عنایت به اینکه سرزمینهای اسلامی میدان جنگهای صلیبی بود مسلمانان خسارات و تلفات زیادی را متحمل شدند.
مرحله دوم، که از شکلگیری نظام دولت مدرن در اروپا در سال 1648 میلادی تا زمان وقوع انقلاب اسلامی ایران را دربرمیگیرد، «تلاش غرب برای کسب و تثبیت سلطه سیاسی و اقتصادی خود بر جهان اسلام» در رویارویی غرب و جهان اسلام محوریت یافت. در این دوران، استعمار و امپریالیسمِ غرب چنان در تار و پود جهان اسلام رخنه کرد که حتی با کسب استقلال رسمی کشورهای اسلامی از چنگال قدرتهای استعمارگر و امپریالیست غربی، همچنان شاهد وابستگی سیاسی و عقبماندگی اقتصادی جهان اسلام هستیم.
مرحله سوم، که با وقوع انقلاب اسلامی ایران آغاز شد و تا امروز نیز ادامه دارد، غرب کوشیده است به موازات بهرهگیری از قدرت سخت افزاری نظامی و پیگیری سلطهطلبی سیاسی و اقتصادی، از طریق گفتمانسازی، ادراکات توده مردمِ جوامع غربی را نیز به سمت طرد اسلام و مسلمانان سوق دهد. این تلاش به ویژه با پایان جنگ سرد، شتاب گرفتن فرآیندهای جهانی شدن و گسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات تقویت شده است. غرب پایان جنگ سرد را به مثابه پیروزی گفتمان و ایدئولوژی لیبرال ـ سرمایهداری خود دانست؛ به گونهای که با استعاره «پایان تاریخ» از آن یاد کرد و از فرارسیدن «جنگ تمدنها» با محوریت تقابل اسلام و غرب سخن گفت؛ علاوه بر این، غرب گفتمان و فرایند جهانی شدن را بستری برای تکمیل پروژه سیطره خود بر جهان اسلام در تمامی حوزههای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قلمداد میکند و از فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات، به ویژه دنیای مجازی و شبکههای اجتماعی، به عنوان مهمترین ابزار پیشبرد اهداف خود سود میجوید.
در این مرحله رسانه نقش کانونی ایفا کرده و میکند. به گونهای که مهمترین حیطهای که غرب میتواند به عنوان میدان اقدامات خصمانه خود علیه جهان اسلام قرار دهد «رسانه» است؛ اصلیترین گفتمانی که نیز در این میدان ترویج میکند گفتمان «اسلام هراسی» است.
تبلیغات ضداسلامی؛ چرا؟
«اسلامهراسی در رسانههای غربی» رویدادها و ادراکهایی هستند که رسانههای غربی براساس آن تمایل دارند مسلمانان یا موضوعات مرتبط با اسلام را در قالبهایی منفی به تصویر بکشند. این روند به نوعی ترس غیرعقلایی و بیپایه و اساس از اسلام و مسلمانان میانجامد و البته نوعی نفرت از اسلام و مسلمانان را نیز در ذهن مخاطب میپروراند. مخاطبان این تصویرسازیها عمدتا توده مردم در غرب هستند که آشنایی کافی و تماس چندانی با اسلام و مسلمانان ندارند و به این ترتیب، افکار و نگرشهای منفی آنها نسبت به اسلام و مسلمانان به سرعت شکل میگیرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران، گفتمان انقلاب اسلامی به صورت گفتمان قدرتمندی در عرصه جهانی ظهور و نقشآفرینی کرد و غربیها را به هراس انداخت. بعضی از صاحبنظران وقوع انقلاب اسلامی ایران را نقطه آغاز تکوین و ترویج گفتمان اسلامهراسی در غرب و رسانههای غربی میدانند؛ به نحوی که گاهی اوقات در طی چهار دهه گذشته در ادبیات رسانههای غربی «اسلامهراسی» و «ایرانهراسی» در کنار هم به کار برده شده است. اما در اثر تحولات فکری و سیاسیِ دیگر در جهان اسلام و صحنه بینالمللی، گفتمان اسلام هراسی به شیوههای نوینی صورتبندی و تجلی یافته است. به گونهای که میتوان از سه موج اسلامهراسی در غرب و رسانههای غربی سخن گفت. براین اساس موجِ نخست گفتمان اسلامهراسی در رسانههای غربی از زمان پیروزی انقلاب اسلامی آغاز میشود و تا رویداد 11 سپتامبر ادامه مییابد. در این مرحله، این رسانهها عمدتا نظام جمهوری اسلامی ایران را، به عنوان سردمدار و کارگزار کانونی گفتمان انقلاب اسلامی و اسلام سیاسی، آماج حملات رسانهای اسلام هراسانۀ خود قرار میدهند.
موج دوم اسلام هراسی از رویداد 11 سپتامبر 2001 آغاز شده و تا ظهور و قدرتگیری داعش در سال 2014ـ2013 استمرار مییابد. در این مرحله، غرب به رهبری آمریکا میکوشد، در قالب گفتمان اسلام هراسی، با گسترش آماج تبلیغات رسانهای خود علیه مسلمانان اسلام را با تروریسم عجین ساخته و به مخاطبان القا کند. مهمتر آنکه از این یکسان سازی اسلام و تروریسم به صورت محمل و توجیهی برای مداخله نظامی در جهان اسلام و گسترش نفوذ خود در عرصه بینالمللی استفاده بهینه و بیشینه میکند. ظرفیت تروریسم القاعده برای بازتولید و ترویج گفتمان اسلام هراسی کمکم کاهش مییابد که به معنای ضرورت ظرفیتسازیهای دیگری برای تحقق این هدف است. این امر در موج سوم اسلام هراسی محقق میگردد.
در موج سوم اسلام هراسی، به دنبال خیزشهای مردمی و بیداری اسلامی در کشورهای عربی، ما شاهد بیثباتیهای برنامهریزی شده در بسیاری از کشورهای عربی از جمله عراق، سوریه، یمن و لیبی بودهایم.
این شرایط فرصت طلایی برای غرب فراهم میسازد تا با انحراف حرکت اصیل مردمی در این کشورها گروهها و ایدئولوژیهای منحرف و افراطی را برای بازتولید گفتمان اسلام هراسی خلق کند. رسانههای غربی در هر دو زمینه نقش کانونی ایفا کردند.
در این چارچوب به گروهها و افراد تندرویِ سلفی، که در بسیاری موارد شهروندان کشورهای غربی بودند، مجال داده میشود تا در جهادی خودانگاشته در این کشورها شرکت کنند. رفتهرفته جنایات این گروهها و افراد سلفی از کنترل خارج و متوجه جوامع غربی میگردد.
به نحوی که هر روز خبری از تهدیدات بالقوه یا بالفعل تروریستی در کشورهای غربی بر خروجیهای رسانههای غربی نقش میبندد و به موازات آن گزارشهای گوناگونی در زمینه لزوم مقابله و مهار مسلمانان در جهان غرب و جهتدهی به سیاستهای دولتهای مسلمان در جهان اسلام منتشر میشود. بر همین اساس، دولتهای غربی در واکنش به این اقدامات، اسلام و مسلمانان را به صورت یکپارچه آماج حملات رسانهای خود قرار میدهند و از آن به عنوان حربهای برای پیشبرد منافع و مطامع اسلام ستیزانه خود در جهان سود میبرند.
تبارشناسی گفتمان اسلام هراسی در رسانههای غربی دو مجموعه از اهداف پیدا و پنهانِ غرب را آشکار میسازد.
از یک سو، با توجه به این که اکثر غولهای رسانهای در غرب در تملک صهیونیستهاست، یکی از وجوه مشترک همه تلاشها برای ترویج اسلامهراسی در رسانههای غربی مقابله گفتمانی با اسلام سیاسی اصیل، گفتمان انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی و منحرف ساختن افکار عمومی جهان از آرمان فلسطین است.
از سوی دیگر، گفتمان اسلام هراسی، غرب و در راس ان آمریکا را قادر میسازد تا بسیاری از اهداف و منافع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نامشروع خود در عرصه جهانی را توجیه، تعقیب و تامین کند. به گونهای که گفتمان اسلام هراسی در رسانهها یکی از مهمترین ابزارهای قدرت غرب و آمریکا در عرصه جنگ نرم است.
با این تفاسیر و با روند و رویکردهایی که در مطالب فوق بیان شد، در برابر موج و به عبارتی کاملتر هجمهای که بر مدار رسانههای غربی با موضوعیت اسلامهراسی به راه افتاده است باید توانایی مقاومت و برخورد مناسب و دفاع کارآمد تبیین و به کار گرفته شود.
تمثیل کارآمد این اقدام متقابل در دو نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی به خوبی قابل مشاهده است.
نامهای که با هوشمندی به دنبال بیان اسلام واقعی و حقایق آن و دلایل رویکرد اسلامهراسی غرب است و پس از انتشار و ترویج گسترده در رسانهها و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، بازتابهای فراوان و بازخوردهای مثبتی برای جامعه مسلمانان جهان به همراه داشته است.
بیتردید امتداد همین روند از سوی مسئولان و رسانههای کشور میتواند در تقویت این رویکرد دفاعی در برابر هجمههای اسلام هراسی موثر باشد.
دکتر کاظم جلالی - رئیس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
ضمیمه جام سیاست
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد