حوادث بین الملل؛ لس آنجلس آمریکا

متجاوز سریالی در دام پلیس

بررسی روان‌شناختی مجرمان و قربانیان تجاوز به عنف

قربانیانی که مجرم حرفه‌ای می‌شوند

هرگاه خبری در مورد تجاوز به عنف در رسانه‌ها منتشر می‌شود، برای مدتی افکار آزرده جامعه را متوجه خود می‌کند تا شاید برای حل آن راهکاری اندیشیده شود، اما پس از مدتی دوباره همه چیز فراموش می‌شود. حادثه بیجه، خمینی‌شهر و حوادثی نظیر آن هر روز در صفحه حوادث روزنامه‌ها منتشر می‌شود که همه آنها تابع عوامل ریز و درشتی است که نیازمند بررسی است.
کد خبر: ۷۸۸۵۲۳
قربانیانی که مجرم حرفه‌ای می‌شوند

«تجاوز به عنف» جرمی است که در ردیف مجازات‌های جنایی قرار می‌گیرد و مرتکب آن براساس ماده 82 قانون مجازات اسلامی، به اشد مجازات محکوم می‌شود.

پلیس در حالی از کاهش 40 درصدی این جرم در کشور خبر می‌دهد که تجاوز به عنف در ایران از جمله جرایمی است که به‌دلیل حساسیت‌های بالای اجتماعی چندان آمار رسمی در مورد آن منتشر نمی‌شود، ضمن این‌که نمی‌توان تمام جرایم رخ داده در حوزه تجاوز به عنف را محدود به آمار ارائه شده از سوی پلیس دانست، زیرا ممکن است عده‌ای مورد آزار قرار گرفته باشند، اما به‌دلیل شرایط اجتماعی و خانوادگی مایل به شکایت و تشکیل پرونده قضایی نباشند.

طی سال‌های اخیر پرونده‌های تجاوز به عنف تحت‌ تاثیر افکار عمومی به صورت خارج از نوبت رسیدگی شده و مجرمان به سزای عمل خود رسیدند. اجرای مجازات در کمترین زمان یکی از عوامل موثر در پیشگیری از وقوع جرم است، اما از سوی دیگر باعث می‌شود ریشه‌یابی وقوع این جرم و علل وقوع آن نادیده گرفته شود.

بررسی زندگی متجاوزان به عنف نشان می‌دهد اغلب آنها در کودکی قربانی این جرم بودند و اگر پس از قربانی‌شدن، نهاد‌های اجتماعی مانند سازمان بهزیستی آنها را زیر چتر حمایت خود قرار می‌دادند، هیچ‌گاه در سن جوانی برای عقده‌گشایی دست به تجاوز به عنف‌های سریالی نمی‌زدند. بیجه، قاتلان کودکان در بهارستان و متجاوز سریالی در مشهد از جمله مجرمانی هستند که خود در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و در جوانی با جنایت‌های هولناک خود خبرساز شدند. کارشناسان نیز در این زمینه معتقدند باید نهادی، قربانیان را از لحاظ روانی تحت‌پوشش قرار دهد تا شرایط بازگشت آنها به زندگی و جامعه مهیا شود.

ما خود قربانی بودیم

بررسی زندگی متجاوزان سریالی نشان می‌دهد بیشتر آنها خود در کودکی قربانی این جرم بوده‌اند و زمانی که نتوانسته‌اند از مرد آزارگر انتقام بگیرند، دست به انتقامگیری از جامعه زده‌اند.

اصغر قاتل و بیجه که نامشان به دلیل ارتکاب جنایت‌های هولناک در تاریخ حوادث ایران ماندگار شد از جمله متجاوزان به عنف سریالی هستند که در کودکی قربانی این جرم شده بودند. آنها وقتی خود را دارای قدرت انتقام دیدند به روشی که خود قربانی شده بودند، کودکان را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند. آنها برای این‌که ردی از خود بر جای نگذارند، قربانیان را پس از آزار و اذیت به قتل می‌رساندند.

بیجه در بخشی از اعترافاتش گفته بود؛ وقتی کودک بودم، مردی مرا به زور مورد آزار قرار داد. هیچ‌وقت خاطره تلخ آن حادثه را از یاد نبردم. بعد هم در جوانی عاشق شدم که در رسیدن به دختر مورد علاقه‌ام ناکام ماندم. این دو حادثه باعث شد تصمیم به انتقام از جامعه بگیرم. هر وقت یاد اتفاقات تلخ گذشته و ناکامی در عشق می‌افتادم از نظر روحی و روانی به هم می‌ریختم و آزار و اذیت کودک و کشتن آنها می‌توانست آرامم کند.

چندی قبل هم جنایت‌های مشابهی در سلطان‌آباد شهرستان بهارستان زمزمه‌های بازگشت بیجه‌ای دیگر را مطرح کرد. در این پرونده نیز دو کودک پس از آزار و اذیت به قتل رسیده بودند. پلیس پس از تحقیقات گسترده توانست دو معتاد بی‌خانمان را در این زمینه دستگیر کند. مرتضی و منصور به ماده مخدر شیشه اعتیاد داشتند و پس از محاکمه در دادگاه کیفری با مجازات مرگ رو‌به‌رو شدند. آنها هم در حاشیه دادگاه در گفت‌وگو با «تپش» مدعی شدند که خود قربانی بوده‌اند.

مرتضی می‌گفت: وقتی بچه بودم یک روز در خرابه‌ها دنبال جمع کردن زباله بودم که مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. به دلیل این‌که می‌ترسیدم مسخره‌ام کنند، موضوع را مخفی کرده و به کسی چیزی نگفتم. وقتی با منصور دوست شدم تصمیم گرفتیم کودکان را مورد آزار و اذیت قرار داده و بعد بکشیم. این کار روحم را آرام می‌کرد.

منصور هم قربانی فقر فرهنگی خانواده‌اش شده بود. او هم گفت: در کودکی برای کار به مغازه‌ای رفتم. صاحبکارم آنجا مرا مورد آزار و اذیت قرار می‌داد. موضوع را به پدرم گفتم اما او گفت صاحب کارت است شکایت نمی‌خواهد. او می‌ترسید اگر شکایت کنیم من بیکار شوم. همیشه به دنبال راهی برای انتقام از صاحبکارم بودم اما هیچ‌وقت این فرصت برایم پیش نیامد. وقتی اولین کودک را کشتیم من هم مثل مرتضی آرام شدم و چند روز بعد دومین کودک را کشتیم. اگر دستگیر نمی‌شدیم همین‌طور آدم می‌کشتیم.

مهدی هم چندی قبل به اتهام آزار و اذیت زنان دستگیر شده بود. او خود قربانی این جرم نشده بود و زمانی که نتوانست مردی که خواهرش را آزار داده بود دستگیر کند، خود در اقدامی جنون‌آمیز اقدام به ربودن زنان و آزار آنها کرد.

او پس از دستگیری ادعا کرد برای انتقام این کار را می‌کرده که ادعای او از سوی متخصصان رد شد. پزشکان مدعی بودند او اگر از این جرم ناراحت بود، قبول نمی‌کرد خودش دست به این کار بزند.

توجه به این پرونده‌ها و اعترافات متجاوزان، ضرورت توجه بیشتر به وضع سلامت روانی قربانیان این جرم را نمایان می‌کند؛ قربانیانی که تحت‌تاثیر عقده‌های درونی و روانی پس از چند سال تبدیل به متجاوزان به عنف شدند.

سریع مجازات کنید

خانم ب. م‌،‌ یکی از قربانیان تجاوز به عنف است که از سوی پستچی قلابی مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود. او می‌گوید: با گذشت دو سال از روز حادثه، همچنان استرس و ترس در وجودم است؛ از لحاظ روحی بشدت به هم ریخته‌ام و جرات نمی‌کنم تنها یا با دوستانم از خانه بیرون بروم و باید همسر یا پدرم همراهم باشند. تجاوز، قتل روح است، اما متاسفانه آنچنان که باید، فرد متجاوز سریع مجازات نمی‌شود. الان دو سال از ماجرای تجاوز به من و 40 زن دیگر که برخی از آنها جلوی چشم بچه‌هایشان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، می‌گذرد، اما هنوز حکمی برای فرد متجاوز صادر نشده است.

من بعد از این اتفاق بشدت بدبین شدم و به نوعی از تمام مردها غیر از پدر و همسرم می‌ترسم و مدام فکر می‌کنم هر مردی که می‌بینم نیت شومی در سر دارد و حتی وقتی در خانه تنها هستم، حس می‌کنم کسی وارد خانه‌ام می‌شود و صدای زنگ آیفون ترسم را دو برابر می‌کند.

خوشبختانه پس از حادثه تجاوز، همسر و خانواده‌ام خیلی با من همراه بودند، اما متاسفانه در برخی خانواده‌ها پس از این اتفاق، کار به جدایی زن و شوهر می‌کشد. مرد آزارگر شاید به مجازاتی سنگین برسد، اما نباید روند رسیدگی به این پرونده‌ها طولانی باشد.

نگاه کارشناس1

قربانیان را دریابیم

دکتر علی نجفی‌توانا، جرم‌شناس و متخصص حقوق جزا: جرایم جنسی عمدتا ارتباط تنگاتنگی با شرایط سنی، فرهنگی و اقتصادی مرتکبان دارد؛ البته این نوع جرایم در بیشتر کشورهای جهان وجود دارد. تجاوزات جنسی و به‌طور مشخص تجاوز به عنف از جمله جرایمی هستند که از قدیم‌الایام یعنی زمانی که بشر زندگی جمعی خود را آغاز کرد تا به امروز وجود داشته و هم‌اکنون نیز در کشورها و جوامع مختلف با انگیزه‌های متفاوت دیده می‌شود.

در واقع این جرم نوعی انحراف جنسی است که شخص با زور و جبر و خلاف میل طرف مقابل او را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد. البته گاهی این مجرمان تنها به آزار و اذیت قربانی اکتفا نمی‌کنند و شاهد هستیم که قربانیان را به قتل رسانده یا اموالشان را به سرقت می‌برند.

سال‌ها قبل با توجه به شرایط جامعه، قربانیان این جرم برای حفظ آبرو سعی می‌کردند، این موضوع را مخفی کنند و گاهی دست به خودکشی می‌زدند، اما اقدامات موثر پلیس و دستگاه قضا در کشف این جرم و مجازات مجرم باعث شده آگاهی قربانیان افزایش یافته و بیشتر شکایت کنند.

باید با نگاهی علمی به آسیب‌شناسی وقوع این جرایم بپردازیم و صرفا با ابزار مجازات به جنگ این نوع بزهکاری که ریشه در شخصیت و ضمیر ناخودآگاه افراد دارد، نرویم؛ زیرا قطعا بی‌نتیجه و بلااثر خواهد بود.

پلیس و دستگاه قضایی باید بانک اطلاعات شخصیتی این مجرمان را تشکیل دهند و قبل از مجازات، این مجرمان از سوی کارشناسان فن مورد معاینه قرار گیرند. قربانیان تجاوز به عنف با توجه به اثرات روانی این جرم، توانایی این را دارند که سال‌ها بعد به مجرمانی حرفه‌ای تبدیل شوند.

نگاه کارشناس2

تنها برخورد کافی نیست

محسن افتخاری، سرپرست دادگاه‌های کیفری استان تهران: به‌طور کلی مجازات در هیچ زمینه‌ای به تنهایی کارساز نیست و اقدامات پیشگیرانه و درمانی باید در دستور کار قرار گیرد تا شاهد نتیجه کاملی در بحث جلوگیری از افزایش پرونده‌های آزار و اذیت باشیم. تجاوز به عنف دلایل مختلفی دارد که باید آسیب‌شناسی شود و راه‌هایی را به کار ببریم که بتوانیم از وقوع چنین حوادثی جلوگیری کنیم. تنها برخورد قضایی نمی‌تواند مانع تکرار چنین جرایمی شود و باید اقدامات درمانی برای فرد متجاوز و فردی که قربانی تجاوز بوده، اولویت اصلی باشد.

قربانیان تجاوز به عنف افرادی آسیب‌پذیر هستند که اگر از سوی جامعه یا خانواده طرد شوند، احتمال دارد خود را در پایان راه ببینند و اقدامات خطرناکی مانند خودکشی یا فرار از جامعه را به عنوان راهکار انتخاب کنند. این قربانیان باید تحت نظر یک متخصص روان‌شناس باشند و اطرافیان هم با کمک مشاوران راه‌های برقراری ارتباط و رفتار با او را فراگیرند.

نگاه کارشناس3

سریال‌های هدفمند ماهواره

دکتر حمید غیدی، روان‌شناس اجتماعی و استاد دانشگاه: اولین موضوعی که باید به آن توجه کنیم این است که چرا در کشور با معضل تجاوز به عنف روبه‌رو هستیم؟ متاسفانه فرهنگ ما دچار آسیب‌پذیری فراوانی شده، از سوی دیگر تنیدگی فرهنگ با اقتصاد هم موجب شده تا فشار روانی زیادی بر جامعه تحمیل شود.

همچنین مواد مخدر به عنوان عاملی برای سوق دادن مجرمان به سمت این جرم نقش مهمی را ایفا می‌کند؛ زیرا این مواد سطح هیجانات را بالا می‌برد تا جایی که دیگر خوب و بد برای فرد بی‌معنا می‌شود.

اینترنت و برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای به‌دلیل جاذبه بصری افراد را تحت تأثیر خود قرار داده و به آنها یاد می‌دهند که می‌توانند متجاوز باشند، ماهواره‌ها با افزایش سطح هیجانات جنسی، راه را برای بروز جرم بازمی‌کنند و در این مسیر هرچه اعتقادات کمرنگ‌تر باشد، میزان وقوع جرایم بیشتر می‌شود. در کشورهایی که این فیلم‌ها در آن ساخته می‌شود، برای جرم تجاوز مجازات سنگینی در نظر گرفته شده، اما به‌دلیل این‌که این فیلم و سریال‌ها هدفمند است، به بخش مجازات پرداخته نمی‌شود.

این جرم صرفا در میان افراد جوان، بی‌سواد یا معتاد دیده نمی‌شود، بلکه متاسفانه مواردی بین افراد تحصیلکرده هم وجود دارد که ناشی از فقر فرهنگی است.

ما در حوزه فرهنگ به تظاهر روی آوردیم و در هر شرایطی رفتار متفاوتی را از خود بروز می‌دهیم. به عقیده من مجازات نمی‌تواند جرم را کاهش دهد، ضمن این‌که بیشتر این مجازات‌ها علنی نیست و همین موضوع از یک‌سو راه را برای جولان مجرمان باز می‌کند و از سوی دیگر مردم را به نظام قضایی و حقوقی بی‌اعتماد می‌کند.

افرادی که اقدام به تجاوز می‌کنند معمولا یا در حیطه تربیتی دچار مشکل بوده‌اند یا در نظام‌های اجتماعی و عشقی با شکست مواجه شده‌اند، البته برخی هم با اهداف انتقام‌جویانه اقدام به این کار می‌کنند.

از سوی دیگر، بسیاری از قربانیان سعی می‌کنند این موضوع را علنی نکنند. این در حالی است که زمانی راه برای مداوای مفید باز می‌شود که فرد بداند قربانی است و این موضوع را حداقل با محارم خود در میان بگذارد. البته واکنش خانواده هم مهم است و اگر آنها برخوردی سرکوبگرانه داشته باشند، باعث می‌شود قربانی از بیان واقعیت خودداری کند.

نگاه کارشناس4

آنها باید مداوا شوند

دکتر سیدحسن موسوی‌چلک‌،‌ رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران: ما با پدیده‌ای روبه‌رو هستیم که با برخوردهای سلبی از بین نخواهد رفت. در قانون برخورد با این جرایم تعریف شده، اما تجربه نشان داده اجرای قوانین اگر هم بدرستی انجام شود، نتیجه موثری ندارد. افرادی که اقدام به تجاوز به عنف می‌کنند، در دسته‌بندی‌های متعددی قرار می‌گیرند، زیرا از ویژگی ثابتی برخوردار نیستند. اعتیاد، نیاز مالی و عدم پذیرش از سوی همسر می‌تواند دلایل وقوع این‌گونه جرایم باشد.

همیشه در حوزه جرایمی از این دست، اولین اتفاقی که برای قربانی تجاوز می‌افتد، شوک و قرار گرفتن در شرایط بحرانی است، چون با میل شخصی صورت نگرفته و در این موارد اولین اقدام، مشاوره‌های روانی و مددکاری اجتماعی است، مگر این‌که فرد در جریان تجاوز، از لحاظ جسمی آسیب دیده باشد که در این صورت درمان جسمی در اولویت است. اقدامات روانی روی فرد قربانی و حتی خانواده‌اش یک ضرورت است و یکی از نهادهایی که می‌تواند کمک موثری داشته باشد، «اورژانس اجتماعی» است. بدون شک تعامل بین سیستم قضایی، انتظامی و سازمان بهزیستی می‌تواند در این زمینه اثربخش باشد.

از سوی دیگر عاملان تجاوز به عنف هم نیاز به مداخلات روانشناختی دارند. این افراد به‌دلیل انتقامجویی یا به دلیل طرد از سوی جامعه دچار سرخوردگی شده‌اند یا اختلالات روانی دارند، به همین جهت علاوه بر اجرای قانون باید اقدامات درمانی در مورد آنها صورت گیرد که دیگر مرتکب جرم نشوند.

نگاه کارشناس5

چرا از بیان واقعیت فرار می‌کنند؟

دکترمریم یوسفی‌/‌ جامعه‌شناس و استاد دانشگاه: یکی از مسائلی که در چند سال اخیر ذهن بیشتر روان‌شناسان و جامعه‌شناسان را درگیر کرده، این است که بیشتر زنانی که مورد آزار قرار می‌گیرند، از بازگو کردن این موضوع امتناع کرده و به نوعی ترس از بیان واقعیت دارند، آن دسته از افرادی که موضوع آزار و اذیت را بازگو کردند یا مهر طلاق به شناسنامه‌شان خورد، یا از خانه فراری شدند.

دیگران باید زمینه را برای بیان واقعیت برای فرد قربانی فراهم کنند، زیرا اگر این فرد موضوع را بیان نکند و همه چیز را درون خود بریزد، دچار انواع بیماری‌های روحی و روانی می‌شود، اما متأسفانه برخورد با قربانیان تجاوز بویژه از سوی خانواده‌شان برخوردی درست نیست، آن هم در شرایطی که فرد هیچ گونه تقصیری نداشته و ناخواسته قربانی شده است.

تنها چیزی که می‌تواند فرد قربانی را آرام کند، گفت‌وگو با پدر، مادر و سایر اعضای خانواده است اما متأسفانه در بسیاری موارد شاهدیم که این اتفاق نمی‌افتد، زیرا خانواده به جای آرامش دادن به دختر و همراهی او در جلسات مشاوره آن‌قدر او را تحت فشار روانی قرار می‌دهند که مجبور به فرار از خانه می‌شود.

خانم‌های متاهلی هم که این اتفاق برایشان‌می‌افتد، به محض بازگو کردن ماجرا، از سوی همسران خود با برخورد بدی مواجه و در نهایت مطلقه می‌شوند، تمام این مشکلات به فرهنگ نانوشته‌ و غلطی بازمی‌گردد که در جامعه ما وجود دارد. در حالی که در کشورهای جهان سومی دیگر برخورد با قربانی همراه با همدلی و همراهی است. ما باید با افراد قربانی همدردی کنیم و خراش و زخم عمیق روح‌شان را ترمیم کنیم. بیشتر متجاوزان، افرادی هستند که در کودکی و در 9 یا ده سالگی مورد تجاوز واقع شده بودند و حالا برای جبران خسارت‌های روحی خودشان یا گرفتن انتقام اقدام به تجاوز می‌کنند که در آقایان این موضوع فراوانی بیشتری دارد.

سعیده اسدیان / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها