بعضی مورخان معتقدند سوخت مورد نیاز ناوگان انگلیس در جنگ اول جهانی عمدتا از طریق نفت ایران تامین میشد. انگلیس به بهانه ایجاد آرامش و امنیت در شهرهای جنوب کشور و راههای مواصلاتی این خطه تصمیم به راهاندازی و تشکیل پلیس جنوب در ایران گرفت.
تشکیل پلیس جنوب
اندیشه تشکیل پلیس جنوب زمانی در میان انگلیسیها قوت گرفت که چند عامل سبب کاهش هر چند موقتی قدرت و نفوذ انگلیس در جنوب ایران شده بود. مجموعه این عوامل را میتوان قیام ژاندارمری در شیراز و تلاشهای حزب دموکرات فارس در این رابطه دانست. ظاهراً این تلاش برای نخستین بار ششم ژانویه 1902 به ذهن سیاستمداران انگلیس خطور کرده است.
دولت انگلستان در دوازدهم شوال 1328/ چهاردهم اکتبر 1910 یادداشت شدیداللحنی برای دولت ایران ارسال کرد و در آن سه ماه فرصت داد تا دولت ایران به اعاده نظم و امنیت در راههای بوشهر ـ شیراز و شیراز ـ اصفهان بپردازد و تهدید کرد چنانچه دولت ایران از عهده این کار برنیاید انگلستان رأساً اقدام به تشکیل قوایی زیرنظر صاحب منصبان خود کرده مخارج آن را از افزایش صدی ده حقوق گمرکی واردات بنادر جنوب و مالیات فارس تأمین خواهد کرد.
فرمانده پلیس جنوب
سریرسی سایکس، فرمانده نیروهای پلیس جنوب شانزدهم مرداد 1294ه.ش این نیرو را تشکیل داد. وی بیست و ششم اسفند 1294ه.ش در بندرعباس به طور رسمی کار خود را آغاز کرد.
با آمدن ژنرال سایکس به شیراز، به نیروهای ژاندارمری دستور داده شد که چون ژاندارمری منحل شده، آنان میتوانند به پلیس جنوب بپیوندند. افراد ژاندارمری هم مدتها بود بدون مواجب، لباس و غذا زندگی میکردند و از وضع موجود خسته شده بودند، به تفنگداران جنوب پیوستند.
سایکس همچنین برای پاکسازی نیروی پلیس جنوب از مخالفان انگلیس در سال 1336 تعداد 500 نفر از افسران ژاندارمری که در این نیرو مشغول خدمت بودند، اخراج کرد.
وثوقالدوله، رئیس الوزرای ایران در جمادی الاول 1335 تشکیلات پلیس جنوب ایران (S.P.R) را به رسمیت شناخت.
دلایل تشکیل پلیس جنوب
الف: رقابت با روس به علت توسعه نیروی قزاق:
چون آشکار شد که روسها در پی توسعه بریگاد قزاق در منطقه تحت نفوذ خود هستند، مارلینگ، وزیر مختار انگلیس در ایران، «ایندیا آفیس» و وزارت امور خارجه انگلستان با هم توافق کردند که در این شرایط انگلستان به یک نیروی مشابه در جنوب نه تنها برای احیای نظم آنجا در طول جنگ بلکه یک نیرو و ابزار سیاسی برای تامین منافع انگلیس پس از جنگ احتیاج دارد.
بنابراین نیروی مجهزی تحت عنوان تفنگداران جنوب ایران (S.P.R)مشابه نیروی قزاق، متشکل از افسران ایرانی و افسران انگلیسی به خرج دولت ایران و اعتبارات مالی انگلیس که به صورت وام در اختیار ایران میگذاشت، تشکیل شد.
ب: تامین سوخت کشتیهای انگلیس بهوسیله نفت ایران:
در سالهای جنگ اول جهانی، نفت برای انگلیسیها یک ماده بسیار حیاتی برای تامین سوخت مورد نیاز کشتیهای آنها بود. بعضی مورخان معتقدند سوخت مورد نیاز ناوگان انگلیس در جنگ اول جهانی عمدتا از طریق نفت ایران تامین میشد و برخی دیگر معتقدند نفت ایران در هر دو جنگ جهانی نیروی دریایی انگلیس را نجات داد. با آغاز جنگ جهانی اول و تهدید چاههای نفت ایران از سوی دولت عثمانی و اعزام هیات کلاین از سوی آلمان بهمنظور انهدام تأسیسات شرکت نفت انگلیس و ایران در آبادان و به آتش کشیدن چاههای نفت، مقامات انگلیسی دریافتند که محافظت از جنوب ایران و خصوصا مناطق نفتی از اهمیت بسیاری برخوردار است که این دلایل برای توجیه تأسیس پلیس جنوب کافی بود.
پ: مقابله با عشایر جنوب:
تعدی روسیه در شمال و انگلیس در جنوب باعث مخالفت مردم و درگیریهای خشونتآمیز شد و چون حیطه حفاظتی پلیس جنوب به استان فارس و کرمان محدود میشد، ایلات و عشایر ساکن این مناطق تحت رهبری اسماعیل قشقایی صولتالدوله (ایلخان ایل قشقایی) و ناصر دیوان حاکم کازرون و شیخ حسینخان چاه کوتاهی ضابط به مقابله با آنها پرداختند. علت درگیری نیروی عشایر علاوه بر انگیزههای آنها در مبارزه با پلیس جنوب را میتوان چنین برشمرد: صدور فتاوی مراجع تقلید که مردم جنوب را تحتتأثیر قرار داده بود، تحریک مأموران آلمانی و دامن زدن آنها به این احساسات، اتخاذ شیوه سرکوب و برخورد خصمانه از سوی فرماندهان انگلیسی در برابر مردم، رقابتهای دیرینه قوامالملک و صولتالدوله، به مخاطره افتادن منافع مالی خوانین محلی به دلیل قطع اخذ وجوه راهداری توسط این نیرو و تائید و تحریک اقدامات خوانین جنوب توسط برخی دولتهایی که در تهران بر سر کار میآمدند و رویهای مخالف اهداف انگلستان داشتند.
ت: بهوجود آمدن مستعمرهای جدید مانند هندوستان در ایران:
گرچه پلیس جنوب خود را در پشت پرده برقراری نظم و قانون به نفع هر دو کشور مخفی کرده بود، اما واقعیت امر چنان بود که انگلیسیها مشابه عملکرشان در هند در صدد بودند با تشکیل این سازمان و استخدام افراد بومی ایرانی به تسلط انگلستان بر جنوب ایران تداوم بخشند. عملکرد سایکس به مثابه یک فرماندار حکومتی هندوستان با روش سرکوبگرانه و استعمارگرانهاش جهت استقرار آرامش در جنوب ایران، برای تقویت دولت مرکزی و به نفع ایران نبود، بلکه تنها مقصود و منظور وی این بود که ایالت فارس را که در حکم مستملکات بریتانیای کبیر بود، به سلسله مستعمرات انگلیس در حوزه خلیج فارس ملحق و این منطقه را به دروازه مقدم و سوقالجیشی هندوستان تبدیل سازد.
نمایندگان روس و انگلیس در تهران طی اولتیماتومی 14 روزه دولت را تحت فشار قرار دادند که قرارداد تشکیل پلیس جنوب را بپذیرد، گرچه دولت پاسخ صریحی به آنان نداد، اما آنان عملا و علنا آن را به مرحله اجرا درآوردند.
منابع و مآخذ:
ـ اتحادیه، منصوره(۱۳۶۶).گزیدهای از مجموعه اسناد عبدالحسین میرزا فرمانفرما،ج ۱،تهران: نشر تاریخ ایران.* ـ اخوان، صفا(1380). ایران و جنگ جهانی اول( مجموعه مقالات سمینار)مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه.* ـ پرتو،افشین(۱۳۷۷).خیزش فارس در جنگ جهانی اول،اطلاعات سیاسی اقتصادی،س۱۳،ش۲.* ـ خیراندیش،عبدالرسول(۱۳۷۳).اوضاع فارس در جنگ جهانی اول،رئیسعلی دلواری،ج ۴.* ـ ذوقی،ایرج(۱۳۶۸).تاریخ روابط سیاسی ایران و قدرتهای بزرگ ۱۹۰۰ ـ ۱۹۲۵،تهران:پاژنگ.* ـ راضی، منیره(۱۳۸۱). پلیس جنوب ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
محبوبه رضایی / علی احسانیمقدم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد