خاطره ضرغامی از مناظرههای انتخاباتی
تقریبا 5 ماهی میشود که عزتالله ضرغامی با ریاست رسانه ملی خداحافظی کرده و جای خود را به دکتر محمد سرافراز داده است. حالا چند وقتی است که رئیس پیشین سازمان صدا و سیما با راهاندازی صفحهای در اینستاگرام، رسانه شخصیاش را اداره میکند. خاطرهای که از مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری سال گذشته در این صفحه آورده است بازتاب گستردهای در سایتهای خبری داشت. ضرغامی با انتشار این تصویر نوشت:
به ذهنم آمد ممکن است سنگینی مناظره 4 ساعته باعث افت فشار نامزدها شود و خوب است داخل استودیو به آنها چای و شیرینی برسانیم! کار غیرمتعارفی بود که با هماهنگی کارگردان و مدیریت تصویربرداری، در استودیو انجام شد... نوش جانشان... ولی جالب این بود که قبل از شروع برنامه وقتی در اتاق توجیه این پیشنهاد را مطرح کردم، برخی آقایان که خیلی بدبین بودند سری تکان دادند و گفتند به هر حال ریش و قیچی دست شماست؛ هر کاری کنید، ما که نمیتوانیم چیزی بگوییم.
ماجرا وقتی جالب شد که مهدی فرجی مدیر پیشین شبکه یک سیما هم زیر این یادداشت نظر(کامنت) گذاشته و نوشته است:
سلام آقای مهندس خدا قوت یادآوری روزهای سخت اما شیرین برگزاری مناظرههای انتخاباتی کار دلچسبی بود که انجام دادید. گذاشتن همین چای حین برگزاری مناظره به نحوی که مزاحم تصویربرداری نباشد و رعایت شأن نامزدها هم بشود در حین پخش زنده، استرس زیادی را به همکاران وارد می کرد به هر حال با تدبیر شما و حمایت خداوند متعال همه چیز بخوبی پیش رفت.
اعراب قرنها پیش از نادرشاه از چفیه استفاده میکردند!
یک سایت اینترنتی به نام شایعات راهاندازی شده است که شایعات غیرواقعی و دروغ روز را جمعآوری میکند و به آنها پاسخ میدهد. متن یک شایعه و پاسخ این سایت به آن را در ادامه میخوانید:
متن شایعه
«حتما بخونین اگه ایرانی هستین...
روزی زنی نزد نادرشاه رفت و روسری خود را بر سر نادر انداخت و نادر پرسید این چه کاری است. زن پاسخ داد لچکم بر سرت باد. تو ولیعهد این سرزمین باشی و عربها با من چنین کنند؟ این را گفت و رفت. از آن روز نادر آنقدر از عربها قتل عام کرد که عربها به قصد عذرخواهی پیش نادر رفتند و گفتند دست از قتل عام آنان بردارد. نادر گفت شرطی دارم آن هم این است که مردانتان روسری بر سر کنند و مانند زنان در کوچه و بازار راه بروند.
چند سال از زمان نادر گذشته، اما هنوز روسری دارند لایک نکنی کملطفی»
پاسخ شایعه
1. چنین ماجرایی در هیچ منبع معتبری یافت نشد.
2. نادرشاه موسس سلسله افشاریه بوده و ولیعهد کسی نبوده است.
3. در عصر نادرشاه، کشورهای عربی فعلی تحت سلطه امپراتوری عثمانی بودند و نادر نهایتا تا موصل در عراق پیشروی داشته و نبردهای او نیز در عراق با ترکان عثمانی بوده نه با اعراب!
4. اعراب از قرنها پیش از نادرشاه چفیه را جهت جلوگیری از اثر آفتاب و حفاظت در برابر دانههای شن و خاک استفاده میکردهاند!
حق جو و حق طلب باشیم.
موج مهاجرت کاربران تلفن همراه از وایبر به تلگرام
در دو هفته اخیر موج مهاجرت کاربران ایرانی به پیام رسان خارجی تلگرام بشدت افزایش یافته است. صدای اخطار این شبکهها گاه و بیگاه به گوش میرسد و خبرهای جدید میدهد.
اعضای این پیامرسان هر روز پیغامهای جدیدی از عضویت دوستان خود در این شبکه اجتماعی موبایلی دریافت میکنند. حتی آنها که پیش از این تعریف مزایای تلگرام را شنیده بودند، اما به دلایلی از جمله نبود وقت و حوصله عضویت در برنامه جدید، تمایل به تجربه شبکه اجتماعی جدیدی را نداشتند، هم تغییر ذائقه دادهاند.
اما به اعتقاد کاربران، این موضوع با ادامهدار شدن کندی وایبر بیارتباط نیست. موضوع کندی وایبر اکنون بین استفادهکنندگان پیامرسان وایبر همهگیر شده است.
حواشی یک شعار کارگری؛ کارفرما حیا کن افغانی را رها کن!
هفته گذشته تجمعات مختلف کارگری به مناسبت روز کارگر در کشور برگزار شد که البته بدون حاشیه هم نبود. یکی از این حاشیهها که بحثهای آن به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی کشید، انتشار تصویری از یک پلاکارد در دست گروهی از کارگران بود که خواهان اخراج کارگران افغان بودند.
بیشتر کاربران در شبکههای اجتماعی واکنش منفی نسبت به این تصویر داشتند مثلا یکی از معترضان اینطور نوشت: «نژادپرستی گاه رنگ و بوی تازه میگیرد، بَزَک میکند، ظاهر فریبنده خود را نمایان میکند و در مقام «کمک به کارگران وطنی» ظاهر میشود.
چیزی که ما به آن نیاز داریم، نه «رها کردن» کارگر افغان، بلکه «حمایت از کارگر افغان» است. کارگر افغان ارزان است، ولی سوال کلیدی اینجاست که دلیل این ارزانی چیست؟
کارگر افغان امنیت شغلی ندارد، خدمات درمانی نمیخواهد و بیمه هم که اصلا جزو گزینهها نیست. کارگر افغان براحتی برچسب و تهمت میخورد و حتی بطور فرهنگی اجازه سکونت در بسیاری از محلات شهر را هم ندارد. کارگر افغان ارزان است، چون زیر پا له شده است! »
یا کاربری دیگر نوشت: شرمآور است؛ گروهی از کارگران ساختمانی، در روزی که برای گرامیداشت همبستگی همه کارگران است، چنین شعاری دادهاند. پَستترین کارها را در ایران، از باربری و حفر چاه و کارگری ساختمانسازی، تا نظافتکاری و رُفتگری، اهالی افغانستان انجام میدهند؛ آنوقت کارگر ایرانی صدایش بلند است، و مهمترین شعارش میشود همین: «حیا کن، رها کن!». اِشکال کجاست؟ اینجاست که کارگر موضوع اعتراض این حضرات، کارگری است که ناهارش ساقهطلایی و نوشابه است و به دلیل شرایط نامناسب موطنش، تن به هر دستمزدی میدهد. در مقابل، کارگر ایرانی مدعی است؛ با هر دستمزدی کار نمیکند و بهاندازه اهل افغانستان هم کاری نیست.
بازار شوخی هواداران پرسپولیس با استقلالیها
خرید استقلال که با ناکامی مواجه شده راه را برای شوخی پرسپولیسیها باز کرده است.
متن و عکس زیر از سری شوخیهای پرسپولیسیها با هواداران استقلالی است:
پراید مدل 80 بسیار تمیز، گلگیر رنگ، سبز یشمی، ضبط فلش خور، قالپاق خارجی، دارای برف پاکن خارجی، بیمه 1 سال، 6 سال تخفیف بیمه، لاستیک 66 درصد معاوضه با باشگاه استقلال.
جان 3 نفر را بگیر اما به پورشه نزن
ماجرای تصادف پورشه زرد رنگ جنجالی و بحث خودروهای لوکس و گران قیمت هنوز فراموش نشده است، در همین زمینه متن زیر در فضای مجازی توجه بسیاری را به خود جلب کرده است:
امروز رفتم بیمه میگم: اگه ترمزم برید؛ سرپایینی هم بود سمت راست 2 نفر ایستاده بودن و سمت چپ یه پورشه بود چیکار کنم؟
گفت: خوب معلومه بزن به دو تا آدما چون دیهشون رو بیمه میده ولی اگه بزنی به پورشه بیمه فقط 5 میلیون میده بدبخت میشی.
گفتم: واقعا چقدر قوانین ما منطقیه.
بعد گفت: راستی سعی کن حتما بمیرن، چون نقص عضو مثلا قطع نخاع تا 700میلیون دیه داره که بیمه نمیده. حتما مطمئن شو که مردن.
رضا مهدوی / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد