چند دهه است که کشور همسایه ما افغانستان درگیر جنگ تحمیل شده از سوی ابرقدرت شوروی سابق و سپس جنگ داخلی و طی یک دهه اخیر هم گرفتار اشغال آمریکاییهاست بنابراین میلیونها انسان در پی شرایط سخت داخلی به کشورهای همسایه و دیگر کشورها مهاجرت کردهاند.
جمهوری اسلامی در طول بیش از سهدهه گذشته همواره پذیرای میلیونها آواره افغانی بوده و به سبب نگرش انسانی اسلامی نظام از آنها پذیرایی کرده و آنان از امکانات گسترده اقتصادی، رفاهی و بهداشتی مشابه هموطنانمان برخوردار بودهاند.
افزون بر این، هر سال 200 تا250 هزار دانشآموز افغان دارای مجوز قانونی در کنار دانشآموزان ایرانی در مدارس مشغول تحصیل بودهاند.
اما با وجود تمامی مساعدتهای جمهوری اسلامی و با توجه به مشکلات عظیم اقتصادی، هر ساله بخشی از آوارگان غیرمجاز افغان هم که در ایران زندگی میکردند، فرزندانشان از فرصت تحصیل به دلیل نداشتن مدارک معتبر برای ثبتنام محروم میشدند که اخیرا رهبر معظم انقلاب، دولت را موظف کرد «همه کودکان افغان، چه آنها که دارای شرایط قانونی حضور در ایران هستند و چه آنها که مدارک قانونی حضور در ایران را ندارند، باید در مدارس دولتی ثبتنام شوند.»
به این ترتیب هر کودک لازمالتعلیمی که در ایران اقامت دارد تحت هیچ شرایطی نباید از فرصت تحصیل محروم شود.
این یک حکم بشردوستانه بزرگ برای کودکان آسیبپذیر آواره افغان تلقی میشود که کاملا مطابق آرمانهای انقلاب اسلامی است که با مسلمانان دیگر کشورها نه به عنوان بیگانگان بلکه به عنوان برادران مسلمان رفتار میکند البته این تصمیم یک تدبیر مدیریتی تاثیرگذار در دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران با کشور همسایه نیز به حساب میآید.
واقعا این یک بدسلیقگی بود که هزاران کودک از کشور همسایه و همزبان، در کشور ما حضور داشته باشند و ما آنها را به دلیل مسائل امنیتی و کنسولی از تحصیل محروم کرده و با خاطره بد و تلخی آنها را به کشورشان بازگردانیم.
طبیعی است این روند در آینده دیپلماسی عمومی دو کشور تاثیر منفی برجا میگذاشت. اما با این تدبیر رهبر معظم انقلاب و تلاشهای گسترده گذشته، ایران در حال تربیت حامیان و طرفداران انقلاب اسلامی در درون کشور همسایه است و تعدادی از همین افراد در آینده به عنوان مقامات ارشد و میانی افغانستان خواهند بود و همین خاطره خوش تحصیل در ایران زمینه تعاملات و ارتباطات دو کشور در آینده را گسترده خواهد کرد.
البته وزارت آموزش و پرورش دچار مشکلات متعدد به لحاظ مالی است و اضافه شدن 100 تا200 هزار دانشآموز جدید در سال تحصیلی آینده، کار مدارس را با پیچیدگی مواجه میکند بنابراین ضروری است دولت با اختصاص بودجه جداگانه به همین منظور، این کار را به نحو احسن انجام دهد.
نکته مغفول دیگر در این ارتباط وجود بیش از 100 هزار کودک محروم از تحصیل ایرانی است که در پرتو این دستور مهم رهبر معظم انقلاب باید زمینه لازم برای تحصیل آنها فراهم شود.
درست است نرخ جذب در دوره ابتدایی بالای 97 درصد است، ولی با توجه به آمار متولدان سالهایی که اکنون باید در سن دوره دبستان باشند و همچنین با احتساب فوتشدگان، بیش از 200هزار کودک لازمالتعلیم، در دبستانها ثبتنام نکردهاند که به دلایل متعددی اعم از معلولیت، فقر خانوادگی، نداشتن شناسنامه و کودک کار بودن به مدرسه نمیروند.
واقعیت این است جذب این درصد اندک از کودکان لازمالتعلیم بازمانده از تحصیل به شیوه جذب آنها در مدارس عادی امکانپذیر نیست، بنابراین باید شرایط و برنامهریزی خاص برای آنها صورت گیرد که مستلزم مصوبه ویژه هیات دولت برای این موضوع، مشابه مصوبه سال 1382 است تا به یمن شرایط جدید، وزارت آموزش و پرورش به گونهای تدبیر کند که در اول مهر امسال هیچ کودکی در ایران نباشد که فرصت رفتن به مدرسه را نداشته باشد.
در برخی استانهای محروم و همچنین مناطق حاشیهای شهرها، کودکان متعددی وجود دارند که به دلیل شرایط بد خانوادگی، نداشتن شناسنامه و مدارک هویتی از ورود آنها به مدرسه جلوگیری میشود یا به خاطر استفاده ابزاری از کودکان، اجازه رفتن به مدرسه به آنها داده نمیشود. بنابراین برای این نقیصه باید تمهید و برنامهریزی خاصی صورت گیرد تا زمینه تحصیل برای این بخش از کودکان جامعه هم فراهم شود.
غلامرضا کریمی - استاد دانشگاه خوارزمی
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
خواهشمند هستم كه درچند موارد بیشتر كار شود:
این كه از حضور یا تردد اتباع در بعضی استانهای كشور جلوگیری میشود یا از ورود آنها به بعضی اماكن عمومی خوداری به عمل میآید، در پیش چشم عده ای نوعی ناسیونالیسم تندرو ترقی شده ودر آینده میتواند متضرر اجتماع باشد.
برای كسانی امسال بنده و والدینم و حتی نسل سومی كه بیش از نیم قرن میشود كه در زیر سایه اهل بیت و كرامات ولایت فقیه زندگی كرده و نوعی حس افتخار و عشق نسبت به قدرت و موجودیت شیعی دارد و با افتخار از این خاك و بوم به عنوان زادگاه خود و فرزندانمان یاد میكنیم، بسیار تاسف میخوریم كه با چنین برخوردهای روبه رو میشویم...
به امید روزی كه همگی در كنار هم در یك اجتماع سالم و به دور از هر گونه اثتثناء و تبعیض به پیشواز حضرت حق اما زمان (ع) برویم.