اما شاید از خودتان پرسیده باشید راز محبوبیت کلاه قرمزی و دوستانش چیست؟ چرا هر سال بزرگ و کوچک منتظر هستند تا خبر پخش نوروزی کلاه قرمزی اعلام شود؟ دکتر علیرضا شیری، روانشناس علت محبوبیت این عروسک و دوستانش را بیدار شدن کودک درون مخاطبان و ایجاد فضای پرانرژی در قالب شخصیتهای ساده و مهربان میداند. ادامه تحلیل را از زبان این روانشناس بخوانید.
موفقیت در شخصیتسازی
اینکه راز دوستداشتنی بودن کلاه قرمزی چیست و چگونه در جذب کردن مخاطب، بسیار موفقتر از برنامههای پر ستاره و هزینهدار تلویزیون بوده است به خاطرات و ذهنیت مخاطبان از سالهای پیش بر میگردد. در این جا صحبت از نسخه تلویزیونی کلاه قرمزی است. سریالی عروسکی که از سال 88 به تلویزیون آمد و از هر آن چه که برایش مخرب بود تاثیر نگرفت. کلاه قرمزی از سالها قبل تا به امروز نه روشنفکر شده و عجیب غریب با شعارهای از مریخ آمده. نه به دام مد روز افتاده و نه پرگو و گزافه گو و نه خنثی و بی مصرف. کلاه قرمزی درست به موقع وارد میشود و به اقتضای نیاز حرف میزند. این عروسک به خاطر تیم حرفهای سازندهاش در کاراکترسازی به قدری موفق است که با ویژگیهای غیرکلیشهای و متنوع فضاسازی میکند.
از طرف دیگر این کاراکترسازی و محبوبیت را در نقشهای دیگری مانند فامیل دور هم میتوان دید. فامیل دور کاراکتری تمام عیار برای تلویزیون است که تواناییاش را در قرار گرفتن در موقعیتها و موفقیت در خلق کاراکترهای مختلف، مدیون قلم نویسندگانی است که به خوبی میدانند برای هر شخصیت در هر آیتم کی و چگونه بنویسند و تمرکزشان را روی کدام کاراکتر معطوف کنند. البته از همه مهمتر صداپیشگان و عروسک گردانانی هستند که به آنها جان میدهند و زبانشان را به جا و به موقع باز میکنند. صدا و حرکاتی که به یک عروسک کاراکتر میدهد و از او قهرمان میسازد.
صداقت و صمیمت کلام
شاید به عنوان دومین کلید این موفقیت باید بگویم که کلاه قرمزی هیچ گونه واسطهای برای برقراری ارتباط با مخاطبش ندارد و ارتباطش را مستقیم و صادقانه برقرار میکند. از طرفی حرفهایش در عین صداقت و سادگی تازه، هوشمندانه و شیرین است. حرف و پیامش را نخورده میزند. حرفهایی که هرچند ساده اما طرحی تازه دارد و با مخاطبانش از اتفاقات و شرایط روز میگوید. کلاه قرمزی رده سنی خاصی را مخاطب خود قرار نمیدهد؛ به همین دلیل دایره طرفدارانش فراگیر است و هر سنی را در خود جای میدهد.
هر چند مصداق این کاراکترها در جامعه بیرون دیده نمیشود اما دنیایشان برای مخاطبان قابل لمس است. شاخصه اصلی کلاه قرمزی صداقتی است که در رساندن پیامش دارد؛ ویژگیای که سالهاست در برنامههای سرگرم کننده با مجریهای ستارهدار و پر مخاطب هم دیده نمیشود. کلاه قرمزی، دوستانش و حتی آقای مجری یکی هستند شبیه هیچ کس.
ایرج طهماسب و حمید جبلی از همان سالهای دور از یاد نبردهاند که اعتبارشان در گرو نگاه مخاطب است؛ پس به دنبال کسب شهرت و سوءاستفاده از شرایط نبودهاند تا برای مخاطبشان ادای بامزه بودن را در آورند و با سخره گرفتنهای پی در پی موضوعات مختلف بیننده را بخندانند. این تیم حرفهای هیچ گاه با موفقیتهای پی در پی غرور را نشناخت و در عوض با ایجاد صمیمیت بین خود و مخاطب نگاه از بالا به بیننده را از بین برد و مهمتر از هر چیز با به دست آوردن دل مخاطبانش و چیدن بساط یک سرگرمی سالم، فقط و فقط در جهت جلب رضایت آنها پیش رفت.
رفت و آمد سوپراستارها به خانه آقای مجری
پخش کلاه قرمزی در این سالها غنیمتی بس با ارزش بوده که عده زیادی با دیدن آن سن و سالشان را فراموش میکنند. همیشه میگویند نباید با یقین در مورد هیچ مسئلهای صحبت کرد اما کلاه قرمزی به یقین از موفقترین و دوستداشتنیترین شخصیتهای برنامههای تلویزیونی با درصد بسیار بالایی از بیننده بوده است که دلیل دیگر موفقیت آن را میتوانیم در توانایی حفظ و احترام به شعور مخاطب بدانیم؛ تا جایی که اگر خاطرتان باشد محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه هم به تماشای آن اعتراف کرد و با صراحت گفت: « من زیاد میخندم و هر زمانی که مردم خوشحال بودند، آسانتر خندیدم، اما هر زمانی که خانواده کلاه قرمزی را تماشا میکنم، با قرار گرفتن در موقعیتهای مختلف از عمق دل میخندم و لذت میبرم.» حالا جذب این همه مخاطب از نسلی که سرشان به دنیای مجازی و اسمارت فونها گرم است و به سختی کمترین وقتشان را هم پای تلویزیون میگذرانند، به هوشمندی خالقان این سوپراستارهای تمام نشدنی تلویزیون در شناخت مخاطبان برمیگردد.
از دیگر ویژگیهای برنامه کلاه قرمزی مهمانان ویژهای است که خودشان را در مواجهه با عروسکها قرار میدهند و به اتفاق موقعیتهایی میسازند که هر لحظه بیننده را میخکوبتر میکند. مهمانان برنامه به جرات بخش هوشمندانه دیگری است که با وارد شدن به موقع به داستان جهت داده و مخاطب را به همراهی تا انتهای داستان تشویق میکنند. عروسکهایی که هم قد سوپراستارهای سینما بازی میکنند و موقعیت میسازند.
مدیریت پندها در قالب قصه
به عنوان نکته پایانی باید گفت آقای مجری به خوبی میداند که مخاطبان امروز او همان بچههای دیروز هستند که با توصیه او از نزدیک تلویزیون تماشا کردن خودداری میکردند، به همین دلیل است که او همچنان سعی میکند نکات تربیتی و جامعهشناسانه را در برنامهاش بگنجاند. از خطاهای بچهها در استفاده از تکنولوژی در سن پایین بگیر تا اشتباهات تربیتی پدر و مادرهای امروزی. برنامه کلاهقرمزی این سالها پر است از نکات تربیتی که برای بچههای دیروز بود.
امروز همان بچهها بزرگتر شدهاند و با فرزندانشان پای تلویزیون مینشینند. کلاه قرمزی در هر قسمت پر است از پند و نصیحتهایی که به دلیل ارائه درست از شنیدن آن خسته نمیشوید. هر عروسک به فراخور داستان برای خود بروبیایی دارد که بهطور جداگانه میتواند قصه یک فیلم پرمخاطب باشد. اما چینش درست آنها همزمان با پیش رفتن داستان تیر را به هدف میزند و ذهن مخاطب را تا نوروز سال بعد و سری تازه این برنامه مشغول خود نگه میدارد. (مجله زندگی ایده آل/ شقایق جعفری)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد