یکشنبه. امروز صبح از خواب که پا شدم جرقهای تو سرم زد. مدتها بود دنبال این بودم که یک طراحی وبسایت موفق یعنی چی؟ دنبال یه تعریف بودم. چه چیزی عامل موفقیت یک وبسایته؟ اون جرقه به من گفت که برای پاسخ به این پرسش باید اول بفهمم وبسایت برای چه کسی داره طراحی میشه. گفت که مفهوم طراحی یعنی تلاش برای شکستن مرزها با کمک تکنولوژی و خلاقیت برای رسیدن به جوابهای جدید و ایدهآلتر برای مشکلاتمان. پرسیدم کدام مشکلاتمان جرقه؟ گفت همین مشکلات فعلی تون. از جرقه تشکر کردم و براش دست تکون دادم. جرقه قبل از رفتن گفت یادت باشد همیشه موقع طراحی حواست به آن تجربهای که مردم در کاربرد اپ یا وبسایت تو براشون اتفاق میفته باشه. تو میتوانی غافلگیرشان کنی، سرگرمشون کنی، بترسانی، بخندانی، تو کلهشان علامت سوال ایجاد کنی، ... چه میدانم هر تجربهای که هدف آن آپ یا وبسایت هست. ببین یک طراح سعی میکنه چیزی درست کنه که قراره به نیازهای مردمی که شاید هیچوقت در طول زندگی به آنها برخورد نکند، پاسخ بدهد. کار آسانی نیست. در واقع تلفیقی از منطق، علم رفتارشناسی، خلاقیت بیچارچوب و آزاد و البته اون روح ارتباط انسانی است! جرقه این را گفت و محو شد. بدنم گز گز میکرد. دینگ. نان تست آماده است. صبحانه!
دوشنبه. ناهار را با تیم طراحی توی شرکت خوردیم. چرب بود. سنگین شدم. خانوم زنگ زد و از بچه گله کرد. اوقات تلخی کردم. کمی خوابیدم. چشمهام رو که باز کردم دیدم یک مورچه روی شونهام داره راه میره. بهش خیره شدم. سرش رو بالا گرفت و بهم خیره شد. بیمقدمه گفت: میفهمی؟ همه طراحان کاردرست میفهمن که باید طراحی را مستقیما براساس ارتباط عاطفی که میخوان با کاربر برقرار کنن، انجام بدن. تو چرا دوزاریت کجه؟ ازش پرسیدم ارتباط عاطفی رو با چی برقرار میکنن؟ گفت مثلا با طراحی زیبا، عکسهای پرتاثیر، انیمیشنهای چشمنواز، هدیه دادن به کاربران توی وبسایت، ایجاد ارتباط دوطرفه از طریق بخش کامنت و بازخورد، اینکه چیزهای جالبی در کنج وبسایت قایم کرده باشی تا کاربران با چرخیدن توی وبسایت مثل همون سرک کشیدن در کنج و گنجههای قدیمی آن چیزهای جالب را کشف کنند! اینها خلاقیت میخواهند حیف آن! کمی از آن دلخور شدم. وسوسه شدم نگذارم برود. ولی یاد سعدی افتادم. ازمن خواست نیازارم موری که دانهکش است. ولش کردم.
سهشنبه. ساعت 3 نصفهشبه. خوابم نمیبرد. همش تو این فکرم چرا مور دیروزی را گذاشتم برود. امشب موقع مسواک زدن یادم افتاد که آن اصلا دانهکش نبود که گذاشتم بره. آنهم تو رودربایستی جناب سعدی (سلام استاد). دلخوری دیروزم تشدید شد. توی این حالت اعصاب حرف مورچه همش تو گوشم زنگ میزد: هدف طراحی تعامل ماشین با کاربر ایجاد طبیعیترین و انسانیترین تعامل ممکن بین دو نفر است آن هم یکی اش که هیچ وقت اونو تو زندگی نخواهی دید و اون یکی هم یک ماشین! دستش رو که رو شانه ام گذاشت گفت حتما بخش بازخورد قوی و کارآمد داشته باش تا بتونی ارتباط دوطرفهات را با کاربر حفظ کنی. گله میکرد که این روزها هرچی در وب میچرخه میبیند بخش بازخورد عملا از نظر طراحی در حد سرویس بهداشتی انجام میشود. فقط جهت رفع حاجت. حالا شما با سالن پذیرایی از مهمان مقایسه کن طراحی آن رو. مورچه زیاد میدانست. فکر میکنید باید نگهش میداشتم؟ شاید باهاش دوست میشدم؟ شما چی؟ دوست دارین همچین مورچهای دور و برتون باشه که راهنماییتان کند؟
مصطفی پورمهدی
مشاور کارآفرینی
چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جامجم)
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد