اگر شما هم این روزها به نوعی کاربر اینترنت بوده باشید، حتما با یک کلمه 6 حرفی بسیار برخورد کرده اید. Google، کلمه ای که جهان وب را تحت سیطره خود درآورده است و اکنون نگاه به آینده ای دارد
کد خبر: ۸۰۹۹۸
که تمام عرصه های ممکن در فضای مجازی رایانه های رو به رشد شبکه های اطلاعاتی جهانی را از آن خود کند.
اما این 6کلمه حرفی تنها چند سالی است که وارد دنیای کامپیوترها شده است و در همین مدت کوتاه توانسته به رشد چشمگیری دست یابد.
مطمئنا زمانی که 2دانشجوی جوان دانشگاه استانفورد پروژه تحقیقاتی خود را آغاز می کردند، هیچ گاه گمان نمی کردند کمتر از 10سال بعد به نامی تبدیل شوند که شاید خود را بر بسیاری از نامهای پرآوازه جهان رایانه بیندازند و بتوانند با اعتماد به نفس قطعات پازلی را کنار هم بچینند که شاید در آینده ای نه چندان دور به بزرگترین قدرت جهانی رایانه ها تبدیل شوند.
ژانویه سال 1996، دو دانشجوی دانشگاه استانفورد که در دوره دکتری تخصصی تحصیل می کردند به نامهای لاری پیج و سرگینی برین فرضیه ای درخصوص موتورهای جستجوی صفحات وب مطرح کردند که بعدها همان فرضیه، پروژه آنها شد.
این تکنیک به جای آن که به روشهای کلاسیک جستجو مبتنی باشد، پیشنهاد می کرد برای یافتن و ارتباط دادن صفحات مربوط به موضوعی خاص به ارتباطی که میان آن صفحه و ارجاع هایی که با آنها داده شده ، توجه کنند.
این سیستم در آن زمان به نام Back Rub معروف شد؛ زیرا موتور آنها لینکهای بازگشتی (Back Link) ها را چک می کرد تا اهمیت آن صفحه را بین صفحات مشابه تشخیص دهد.
البته این تنها آغاز کار بود، آنها این ایده را گسترش دادند و نخستین نسخه آزمایشی جستجوی خود را در نشانی http://google.stanford.edu که بخشی از وب سایت دانشگاه استانفورد بود، راه اندازی کردند؛ اما بزودی متوجه ارزش ایده خود شدند و 15 سپتامبر سال 1997 دامنه www.google.com را ثبت کردند و یک سال بعد، 7 سپتامبر 1998 شرکت خود را با نام Google رسما به ثبت رساندند و کار خود را به طور محدود شروع کردند.
در آن هنگام هیچ کس گمان نمی کرد بزودی غول عظیمی از این شرکت کوچک خانگی متولد شود. از همان ابتدا گوگل کار خود را بر پیشرفته تر کردن موتور جستجوی خود استوار کرد و توانست با هوشمندی تمام صفحه ای ساده که مخاطب را بسرعت به نتیجه می رساند طراحی کند.
در این طراحی اولیه غیر از لوگوی گوگل تنها نوار تایپ و کلیدهای جستجو به چشم می خورد. این طراحی برای مردم بسیار جذاب تر از طراحی شلوغی مانند yahoo بود که دهها عنوان مختلف در صفحه دیده می شد.
به سرعت آمار کاربران google افزایش یافت و آنها نیز در مقابل موتور خود را بهبود بخشیدند و سیستم Ranking یا امتیازدهی را در این موتور فعال کردند. صفحه خالی از تبلیغ و ساده google هنوز اهمیت چشمگیری داشت و مدیران هوشمند گوگل و حدود 50 کارمندی که وظیفه ساماندهی اصلی این سازمان را در عقد آن به عهده دارند، به هیچ وجه حاضر نبودند از این عامل موفقیت دست بردارند به همین دلیل جمعی از نخبگان بازاریابی را دعوت به همکاری کردند که یکی از آنها مهندس برجسته ایرانی امید کردستانی بود، آنها در سال 2000میلادی برای نخستین بار ایده پیشروانه تبلیغات متنی را وارد سیستم خود کردند و با دریافت هزینه ای از مشتریان خود، تبلیغات متنی آنها را به صورت Linkدر فضای کناری صفحه جستجو به نمایش درآورند.
به این ترتیب به اصالت جستجو خللی وارد نیامد و سود سر شماری هم به سوی گوگل سرازیر شد؛ سود عظیمی که پشتوانه ای شد تا با سهامی شدن این شرکت به یکباره سهام آن با بالاترین قیمتها به فروش رسد.
در یکی دو سال بعد گوگل وقت خود را صرف بهبود سیستم Ranking خود کرد. در سال 2003گوگل بلاگر (Blogger) یکی از پیشگامان عرصه وبلاگ ها را تحت اختیار خود گرفت.
این جوانه ای بود که در کنار رشد گزینه های جستجوی گوگل نشان از آغاز عصر جدید داشت. در همان سال گوگل که کم کم زبانهای مختلف را به موتور جستجوی خود می افزود و اینک بلاگر را نیز در اختیار داشت ، سرویس جدید خود را به نام google News راه اندازی کرد.
این سرویس در میان عناوین هزاران صفحه خبری از رسانه های مختلف جستجو می کرد و خبرهای مرتبط با کلیدواژه را با الگوریتم خاص خود می یافت.
در سال 2004گوگل خود را به حدی رساند که هیچ گاه در ذهن هیچیک از بنیانگذاران آن نیز نمی گنجید، بیش از 80درصد کل جستجوهای شبکه اینترنت با کمک Google انجام می شد و سایتهای مرجعی چون !yahoo، AOL،CNN و... موتور خود را بر مبنای کمک Google قرار دادند، اگر چه بعدها Yahoo از این قافله جدا شد، اما هنوز بیشترین سهم بندی جهان مجازی در اختیار گوگل است.
google نام خود را از واژه Geogol گرفته است ؛ واژه ای که از سوی ریاضیدانان به عددی اطلاق می شود که شامل یک عدد یک و صد صفر در مقابل آن باشد.
این نام نشانه ای از بلندپروازی های این شرکت را دارد، بلندپروازی هایی که نیازمند مدیریتی ویژه است. به همین دلیل گوگل مدیریتی خاص را طراحی کرده و فضایی به وجود آورده که بیش از 50کارمند اصلی آن از صبح تا شب با رضایت در آن فعالیت می کنند.
فضای شاد داخل دفتر، رنگ آمیزی متنوع و انواع ابزارهای سرگرم کننده ، بخش سخت افزاری این سازمان را شکل می دهد.
اما از لحاظ نرم افزاری نیز مدیران گوگل به کارمندان خود اجازه داده اند 20درصد وقت کاری خود را که بابت آن حقوق دریافت می کنند، صرف تحقیقات و کارهای شخصی خود کنند، به شرط آن که نتیجه تحقیقات آنها در راستای اهداف دراز مدت گوگل باشد.
یکی از معروف ترین نتایج این وقتهای آزاد، محصولی به نام Orkut بود که چون موج خروشانی جهان را درنوردید. اینک گوگل پا را از حد یک موتور جستجو فراتر گذاشته است.
کافی است سری به پنجره امکانات جنس صفحه ساده گوگل بیندازید تا آتش زیر خاکستر را بخوبی دریابید، Google Earth، نرم افزاری که با دقت باور نکردنی جزییات سیاره ما را به تصویر می کشد و اینک منبع سایتهای خبری سری چون سی.ان.ان و دیگران شده است.
اخبار، مترجم متنی گوگل ، Reader، جستجوی مقالات علمی ، جستجوی متن کتابهای چاپ شده که جنجالی برانگیخت ، نقشه سطح ماه از دید ماموریت آپولو، نرم افزار googletall، سرویس ایمیل افسانه ای Gmail و میز کار گوگل که شما را از هر نیازی به جستجوگرهای ویندوز رها می کند.
سیستم بی سیم google، نقشه زمین و دهها مورد دیگر که هر روز بر تعداد آنها افزوده می شود، نشان دهنده طرح استراتژیکی پشت این شرکت است.
گوگل با نفرات کم ولی کارآمد که آخرین آنها یکی از بنیانگذاران شبکه اینترنت است حتی پا را از سیاره زمین خارج کرده و در طرح اینترنت فضایی با NASA قرارداد همکاری امضا کرده است.
بعضی کارشناسان آینده نگر وقتی به این مجموعه نگاه می کنند نشانه هایی را درباره آینده می یابند، آیا مدیران گوگل به فکر سیستم عاملی onlineهستند؛
رویایی دور دست که اگر به وقوع بپیوندد، گوگل تمام شئون دنیای رایانه را در اختیار می گیرد. هنوز نمی توان به آن مطمئن بود اما هر چه هست ، گوگل از همین الان به موجود دوست داشتنی و در عین حال ترسناکی بدل شده است.
اینک گوگل نامی است که نگرانی را به چهره بیل گیتس می نشاند. او در مصاحبه ای اگرچه از تهدید گوگل به یک شوخی یاد می کند، اما می توان آثار نگرانی را از لحن او یافت. او هنوز در زمینه موتورهای جستجو از گوگل بسیار عقب است.
به هر حال فارغ از بحثهای متنی ، گوگل می تواند سالهای آینده نقشی مهمتر از آنچه فعلا دارد، بر عهده گیرد اما مهمتر از آن توجه به ایده های ناب است.
شک نکنید هیچ یک از 2بنیانگذار گوگل ، 5سال پیش حتی تصور موقعیت امروز را نداشتند؛ اما به نابی و کارآمدی خود ایمان پیدا کردند و همین باعث موفقیت آنها شد.
زمانی ادیسون گفته بود در بروز موفقیت یک درصد نبوغ و 99 درصد پشتکار لازم است، اینک باید از گوگل ثابت کرده اند این نسبت را می توان به طور واقع بینانه تری اصلاح کرد و سهم پشتکار را حتی به صددرصد رساند. این تنها راز موفقیت گوگل خواهد بود.