کات ...
کارگردان خطاب به عوامل صحنه: بچهها وسایل را جمع کنید. سکانس بعدی داخل خانه شهریار میگذرد. بچهها فقط احتیاط کنید تجهیزات فنی برخوردی با دیوارها نداشته باشد. باید مراقب این بنای تاریخی باشیم... .
نگاه به فرهنگ ملی و بومی علاقه، دغدغه و نگرش خاصی میطلبد که هم در مدیران میراث فرهنگی و هم در میان مسئولان تلویزیونی و فیلمسازان باید وجود داشته باشد تا شاهد پررنگ بودن ابنیه تاریخی در آثار نمایشی باشیم. اگر نگاهی به آثار نمایشی که در طول این سالها ساخته شده، داشته باشیم متوجه خواهیم شد غالب آثار تولید شده در تهران تولید میشود و فیلمسازان کمتر تهرانگریزی دارند و قصهها در بناهای تاریخی میگذرد.
این در حالی است که بناهای تاریخی هر یک از شهرهای ایران این قابلیت را دارد که محل وقوع قصههای مختلف باشد تا از این طریق، بینندگان با فضای تاریخی کشور آشنا شوند. گرچه مستندهای زیادی با این محوریت پخش میشود، اما نمیتوان منکر تاثیر فراوان آثار نمایشی شد.
نگاه محدود فیلمسازان
وقتی علی حاتمی قصه فیلم سینمایی مادر را در یکی از خانههای قدیمی در حوالی خیابان جمهوری به تصویر کشید، به مردم نشان داد هنوز هم در تهران خانههایی یافت میشود که بخشی از تاریخ ایران را در خود دارد و هر یک از خشتهای این خانه قدیمی تاریخ معماری ایران را به رخ تماشاگران نشاند. در طول این سالها برخی کارگردانان تهران گریز بودند که در این باره میتوان به افرادی مانند سیروس مقدم، حسن فتحی و سعید سلطانی اشاره کرد. مقدم با تولید چهار سری از سریال تلویزیونی پایتخت، شیرگاه و دیگر بخشهای استان مازندران را به مردم معرفی کرد. حسن فتحی با سریال در مسیر زایندهرود تلاش کرد معماری و بناهای تاریخی شهر اصفهان را به تصویر بکشد.
گاهی شاهد هستیم نگاه فیلمسازان فقط به تهران خلاصه میشود، در حالی که ابنیه تاریخی شهرهای دیگر میتواند در آثار نمایشی حرف اول را بزند. البته انتظار میرود فیلمسازانی که برای کارهایشان از بناهای تاریخی بهره میبرند، مراقب این بناها هم باشند که حمل و نقل تجهیزات فنی فیلمسازی به آن لطمهای وارد نکند. گاهی این اتفاق افتاده و با اعتراض منتقدان و کارشناسان میراث فرهنگی روبهرو شده است.
خانه عباسیان
اسماعیل عفیفه، آثار متعددی را در گونههای مختلف برای تلویزیون تهیه کرده است. در کارنامه او سه اثر دیده میشود که با تهران گریزی تلاش کرده بخشی از ابنیه تاریخی ایران را به رخ تماشاگر بکشد. در این باره میتوان به سریال تلویزیونی خانهای در تاریکی اشاره کرد که ماجرای اصلی این سریال در لوکیشن خانه عباسیان واقع در کاشان رخ میداد و بخشی از سریال هم در الیگودرز میگذشت یا برای تهیه سریال در مسیر زایندهرود به سراغ شهر اصفهان رفت. قصه در این شهر اتفاق افتاد و بیننده به واسطه قصه این اثر با معماری خانههای قدیمی در این شهر و بناهای تاریخیاش آشنا شد. او برای ساخت سریال پس از باران هم به روستای بکری در طالش با نام جوکندان سفر کرد و زیباییهای این منطقه را برای بینندگان ترسیم کرد.
اسماعیل عفیفه: اقوام شهرهای مختلف حق دارند تصویر شهر خود را در رسانه ملی ببینند و ابنیه تاریخی این ظرفیت را دارد که قصههای متنوعی در آن بگذرد |
عفیفه در پاسخ این پرسش که چرا تهیهکنندگان کمتر به سراغ ابنیه تاریخی سراسر ایران میروند و به عنوان لوکیشن اصلی از آن استفاده میکنند، به جامجم میگوید: به نظرم ضرورت دارد فیلمسازان از تهران خارج شوند، زیرا فضای بصری تهران در آثار نمایشی برای مخاطبان تکراری شده است. ایران فقط تهران نیست و بقیه اقوام و شهرها هم حق دارند تصویر شهر خودشان را در رسانه ملی ببینند. ما باید فیلمسازان را به این فضا سوق بدهیم. هر یک از مناطق ایران معماری خاصی دارد که میتوان آن را در قالب قصههای جذاب به مردم معرفی کرد، اما این که چرا این اتفاق نمیافتد، چند دلیل دارد.
وی ادامه میدهد: کار کردن در تهران راحتتر است، زیرا امکانات حرفهای و شرایط سریالسازی در تهران متمرکز است. دلیل دوم به تنبلی عوامل سازنده آثار نمایشی برمیگردد که حوصله دردسر کار در شهرستان را ندارند. دلیل سوم به بردن نیروهای حرفهای به شهرستانها برمیگردد که شرایط خاص خودش را دارد و کار را سختتر میکند. ضمن این که مدیران سازمان هم میتوانند فیلمسازانی را که برای تولید آثار نمایشی به شهرستان میروند، تشویق کرده و هزینههای بیشتری برای کار به آنها پرداخت شود تا ایجاد انگیزه کنند. در این صورت، میتوان شاهد رونق چنین تولیداتی بود.
حمایت مدیران
این تهیهکننده با اشاره به این که سریالسازی کار دشواری است، توضیح میدهد: کار در شهرستان، مشکلات خاص خودش را دارد. تا امروز فیلمسازان در ساخت آثاری که قصه آن در شهرستانها میگذرد، موفق عمل کردند. مدیران میتوانند با حمایت کردن، این مساله را ساماندهی کنند. من سه کار عظیم را در شهرستان کار کردم. به نظرم ابنیه تاریخی قابلیت دارند که قصههای متعدد را در آنها به تصویر کشید.
عفیفه عنوان میکند: منظورم این نیست که تصویر کوتاهی از ابنیه تاریخی در سریالها نشان بدهیم و بگوییم ما به بناهای تاریخی توجه کردیم، بلکه باید قصه را به گونهای طراحی کنیم که ابنیه به عنوان شخصیت دراماتیک قصه کاملا برای مخاطب معرفی شود.
وی درباره این که چرا برخی سازندگان آثار نمایشی هنگام کار به بناهای تاریخی آسیب وارد کرده و از آنها مراقبت نمیکنند، توضیح میدهد: این مساله به تعهد و مسئولیتپذیری سازندگان آثار نمایشی برمیگردد. زمانی که ما میخواستیم سریال خانهای در تاریکی را در خانه عباسیان ضبط کنیم، مجبور شدیم ساخت و سازهایی داشته باشیم، زیرا در و پنجره نداشت و در حال مرمت بود و ما با گذاشتن طلق رنگی به جای پنجره کار را انجام دادیم. علاوه بر آن، احتیاط میکردیم تا به جایی آسیب نزنیم.
سال 87 سریال شهر دقیانوس به کارگردانی مهرداد خوشبخت از شبکه یک پخش شد. موضوع این سریال سرقت اشیای تاریخی در جیرفت بود. کارگردان براساس یک اتفاق واقعی این سریال را ساخت و لوکیشنها در جیرفت، تهران، کیش، دبی و بندرعباس بود. خوشبخت در این سریال در کنار تهران گریزی به اهمیت و جایگاه ابنیه تاریخی پرداخته بود. او کمتوجهی فیلمسازان را دلیل کمرنگ بودن ابنیه تاریخی در آثار نمایشی میداند و میگوید: بخش عمده این مساله به فیلمسازان برمیگردد و از آنجا که کار خارج از تهران پر زحمت است، معمولا ترجیح میدهند به سمت تولید چنین آثاری نروند. در حالی که در شهرستانها بناهای تاریخی زیادی داریم که میتوان در آنها فیلمها و سریالهای جذاب تولید کرد. از سوی دیگر چنین کارهایی هزینهبر است.
9 میلیون تومان اجاره!
وی ادامه میدهد: پرداخت به موضوع باستانشناسی یا میراث فرهنگی علاقهمندی خاصی میخواهد و ممکن است برخی فیلمسازان این دغدغه را نداشته باشند. مثل این است که همه دوست ندارند فیلم پلیسی بسازند. از سوی دیگر فیلمسازان باید حمایت مدیران را هم داشته باشند. ما برای تولید سریال شهر دقیانوس به دلیل نزدیک بودن به واقعه واقعی با دردسرهای فراوانی روبهرو شدیم. تولید چنین کارهایی همیشه با اعتراض روبهروست، اما کارهای آپارتمانی بدون دردسر است. به همین دلیل، مدیران هم حوصله ندارند دنبال چنین درگیریهایی باشند.
مهرداد خوشبخت: تولید سریال در بناهای تاریخی موافقان و مخالفان بسیاری دارد. به همین دلیل فیلمسازان ترجیح میدهند کارهای بیدردسر بسازند |
خوشبخت با اشاره به این که ساخت سریالها در بناهای تاریخی جزو اولویت نیست، میافزاید: اولویت بیشتر با موضوعات دیگر است. به همین دلیل کمتر شاهد چنین آثاری هستیم. از سوی دیگر، مدیران میراث فرهنگی هم حمایت نمیکنند. به عنوان نمونه، ما برای بخشی از سریال شهر دقیانوس سراغ ساختمان میراث فرهنگی در خیابان آزادی رفتیم و این سازمان برای چند روز تصویربرداری از ما 9 میلیون تومان اجاره گرفت.
وی عنوان میکند: ما این سریال را با محوریت میراث فرهنگی میساختیم، اما از ما پول گرفتند. بنابراین باید حمایت مدیران میراث فرهنگی را هم داشته باشیم. گرچه بعد از پخش در موزه ملی از ما قدردانی کردند، اما حمایت هم لازم است.
این کارگردان در پایان تاکید میکند: ما درباره تاریخ قاجار و پهلوی آثار زیادی داریم، اما درباره بناهای تاریخی کمتر این کار را انجام دادیم و ضرورت دارد در این باره اقدامات جدیتر داشته باشیم.
فاصله با محاسن فرهنگی
سیاوش صابری، معاون پژوهشکده فرهنگ و هنر دانشگاه تهران و مدیرکل سابق بناها، بافتها و محوطههای تاریخی نیز درباره ساخت آثار نمایشی در بناهای تاریخی به جامجم میگوید: موضوعات ملی و بومی، علاقه و دغدغه خاصی میخواهد که باید این نگرش در مسئولان حوزه میراث فرهنگی، مسئولان سینمایی و فیلمسازان وجود داشته باشد. این مبحث دلایل زیادی دارد که چرا ما به عنوان متصدیان امر و علاقهمندان موضوع در جایی که انتظار است باشیم، حضور نداریم و فاصله ما با محاسن فرهنگی قابل توجه است. وی ادامه میدهد: به عنوان کسی که حافظ میراث فرهنگی هستیم یا کسی که میخواهد هنری را در فضای تاریخی خلق کند باید نسبت به تاریخ و فرهنگ ایران اطلاعات کافی داشته باشیم، چون داشتن این اطلاعات باعث میشود حافظ بناهای تاریخی هنگام کار باشیم. اگر یک مرمتگر نسبت به کارش شناخت کافی نداشته باشد، همان قدر ضرر به آثار تاریخی میزند که یک فیلمساز بدون داشتن اطلاعات از بناهای تاریخی، دست به تولید چنین آثاری بزند. صابری اشاره میکند: وقتی قرار است از بناهای تاریخی به عنوان لوکیشن استفاده کنیم، باید مراقب و نسبت به این مساله حساس باشیم، زیرا بناهای تاریخی نفیس و ارزشمند است. ضمن این که باید نویسندگان با شناخت کافی فیلمنامهای بنویسند که بناهای تاریخی مثل یک شخصیت اصلی در قصه حضور داشته باشد. اگر شناخت کافی وجود نداشته باشد این اتفاق به شکل درست نمیافتد. ما بناهای متعددی داریم که میتواند محل وقوع داستانهای مختلف باشد. در همه جای ایران بناهای تاریخی جذابی داریم. قلعه الموت، باغ شازده ماهان کرمان و خانه بزرگان میتواند در چنین آثاری مورد توجه قرار بگیرد و مردم هم بیشتر با این بناهای تاریخی آشنا شوند. این مساله نیازمند نگاه کارشناسی و مطالعات است تا سنجیده به موضوع پرداخت، ضمن این که میزان توفیق فیلمسازان در این عرصه میتواند الگوی نسلهای بعدی شود.
از بافتهای تاریخی تا روستاهای میمند و ابیانه
یکی از بهترین راههای معرفی و نمایش بناهای تاریخی به تصویرکشیدن آنها در قالب فیلم و سریال است. حال این پرسش پیش میآید که آیا امکان ساخت فیلم و سریال در چنین بناهایی امکانپذیر است؟ به نظر کارشناسان برای ساخت آثار نمایشی در چنین بناهایی نیاز به رعایت نکات متعددی است که فیلمسازان میتوانند با توجه به آن، بناهای تاریخی را هم معرفی کنند. شاید این مسأله بزرگترین چالش فیلمسازان باشد. با وجود این، هستند بناهایی که قابلیت بسیاری برای فیلمسازی دارند و نامشان در فهرست جهانی و ملی هم نیست. با مرمت و احیای این بناها میتوان لوکیشنهای مناسبی را برای آثار نمایشی فراهم کرد و در این باره میتوان به سراغ بافت شهرهای مختلف مثل شیراز، یزد و روستاهای ابیانه، میمند، خانه شهریار و خانه پروین اعتصامی رفت.
فاطمه عودباشی
رادیو و تلویزیون
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد