عضو ارشد شورای روابط خارجه آمریکا در گفت‌وگو با زمان:

ترکیه دیگر دموکراسی ندارد

پس از ظهور حزب حاکم ترکیه یعنی حزب عدالت و توسعه تحت رهبری رجب طیب اردوغان در دهه گذشته، بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی در غرب، بویژه چهره‌های آکادمیک ایالات متحده بر این باور بودند دولتی در ترکیه روی کار آمده که می‌تواند یک مدل برای کشورهای عرب منطقه باشد زیرا در این دولت بر وجود اسلام و دموکراسی به طور همزمان تاکید شده بود. ترکیه و اسپانیا در سال 2005، طرح اتحاد تمدن‌ها را مطرح کردند که در آن ترکیه به عنوان یک کشور نمونه در جهان اسلام پدیدار شده بود.
کد خبر: ۸۴۱۸۰۱

با این حال، تحولات اخیر ترکیه بسیاری از دانشمندان و روشنفکران غرب را که از حامیان سرسخت این چشم‌انداز جدید اردوغان بودند، ناامید کرده است. استیون کوک، عضو ارشد مطالعات خاورمیانه در شورای روابط خارجه آمریکا یکی از این محققان است. وی دارای مدرک لیسانس در رشته مطالعات بین‌الملل از کالج واسر، کارشناسی ارشد در رشته روابط بین‌الملل از دانشگاه جان هاپکینز و کارشناسی ارشد و دکترای علوم سیاسی از دانشگاه پنسیلوانیاست.

استیون کوک عضو سابق موسسه بروکینگز (2001 ـ 2002) به زبان عربی ترکی و فرانسه مسلط بوده و متخصص مسائل اعراب و ترکیه و همچنین سیاست آمریکا در قبال خاورمیانه است. وی همچنین نویسنده کتاب «مبارزه برای مصر: از ناصر تا میدان تحریر» است که انتشارات دانشگاه آکسفورد در پاییز 2011 آن را به چاپ رسانید و در سال 2012 موفق به کسب مدال طلای سیاست شرق نزدیک موسسه واشنگتن شد.کوک همچنین کتاب «توسعه نظامی و سیاسی در مصر، الجزایر و ترکیه» را تالیف کرده که انتشارات دانشگاه جان هاپکینز در سال 2007 آن را چاپ کرد. دکتر کوک همچنین مقالات متعددی را در بسیاری از مجلات سیاست خارجه و روزنامه‌ها منتشر کرده و مفسر اخبار رادیو و تلویزیون است. وی بر این باور است که: «دیگر نمی‌توان از ترکیه به عنوان یک دموکراسی یاد کرد.» در همین رابطه روزنامه زمان چاپ ترکیه در گفت‌وگو با وی به بررسی تحولات اخیر در ترکیه پرداخته که مشروح آن را می‌خوانید.

برخی از محققان در ایالات متحده از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان اعلام کردند ترکیه می‌تواند یک مدل خوب برای نشان دادن همزیستی اسلام و دموکراسی باشد. چگونه جاه‌طلبی‌های اردوغان، این موضوع را تحت تاثیر قرار می‌دهد؟

بنده خود نیز یکی از این محققان بودم. نوامبر 2002 و تابستان 2007 دوره اصلاحات سیاسی قابل توجه در ترکیه بود، به طوری که آنکارا حتی دعوتنامه رسمی آغاز مذاکرات با اتحادیه اروپا را درخصوص پیوستن به این اتحادیه دریافت کرد. این کاملا یک دستاورد برای ترکیه بود که به لطف حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان محقق شد. به نظر می‌رسید یک دوره جدید در سیاست ترکیه آغاز شده است، زیرا با وجود نگرانی‌ها عمدتا در غرب که نخست‌وزیر و حزب او به دنبال تضعیف دولت سکولار هستند، اردوغان سیاست مبتنی بر اجماع را دنبال کرد و تغییرات اساسی را در نهادهای سیاسی به وجود آورد. اگر شما گذشته را مرور کنید و بسته‌های قانون اساسی را که حزب عدالت و توسعه سال 2003 و 2004 تصویب کرد، بررسی کنید، متوجه خواهید شد این تغییرات بسیار چشمگیر بوده، اما واقعیت این است که این اصلاحات هرگز نهادینه نشد.

نخست‌وزیر سابق و مشاورانش از سال 2007 و 2008، به جای آن که در پی اصلاحات بیشتر بوده تنها به دنبال تضعیف و سلب مشروعیت مخالفان خود ـ واقعی یا فرضی ـ رفتند و از قدرت دولت برای ارعاب مخالفان و تغییر در قانون اساسی با هدف حفظ قدرت خود استفاده کردند. در نتیجه یک سیستم سیاسی پدیدار شد که در آن اعتراضات سرکوب می‌شد. حزب عدالت و توسعه با این حال متحدانی را در این بازه زمانی داشت که ازجمله آن می‌توان به جنبش هیزمت به رهبری فتح‌الله گولن اشاره کرد که مشتاقانه خواستار به حاشیه راندن ستاد ارتش ترکیه بود.

همچنین، مخالفان ازجمله حزب جمهوریخواه خلق و حزب جنبش ملی‌گرا ثابت کردند قادر به ارائه چشم‌اندازی نیستند که حزب عدالت و توسعه را که نفوذ بسیار گسترده‌ای بر عرصه سیاسی کشور پیدا کرده بود، به چالش بکشند. اردوغان از زمان آغاز تظاهرات پارک گزی تصور می‌کرد ابزارهای استبدادی بهترین روش ممکن برای حل چالش‌های سیاسی است.

برخی بر این باورند که اردوغان همیشه یک اقتدارگرا بوده، اما سبک رهبری و صفات شخصیتی وی با دقت تجزیه و تحلیل نشده بود. شما با این موضوع موافق هستید؟

اردوغان و پس از آن ژنرال حلمی اوزکوک رئیس ستاد مشترک ارتش ترکیه در دوره اول حزب عدالت و توسعه توافق کردند هر اقدامی را برای جلوگیری از سقوط این حزب و ورود این کشور به بحران انجام می‌دهند، اما اردوغان در نهایت نشان داد سیاست کنونی ترکیه کمتر به سوی تحقق دموکراسی پیش می‌رود.

آیا فکر می‌کنید اردوغان به سوی دیکتاتوری در ترکیه پیش می‌رود؟

نمی توانم بگویم این تصمیم اردوغان بود، اما وی هم‌اکنون در مسیر استبداد پا گذاشته و در حال حرکت است. من فقط دو بار وی را ملاقات کردم و هیچ دیدی نسبت به افکار درونی وی پیدا نکردم، اما برایم روشن است که دیگر نمی‌توان از ترکیه به عنوان یک دموکراسی یاد کرد.

آیا فکر می‌کنید مردم ترکیه تمایلی به داشتن رهبران مستبد و قوی دارند؟

هر کسی دوست دارد یک رهبر قوی داشته باشد. آمریکایی‌ها نیز دوست دارند رهبران آنها قوی و قاطع باشند، اما قطعا یک رهبر مستبد را نمی‌پسندند. روشن است حامیان اردوغان و حزب عدالت و توسعه، از رئیس‌جمهوری ترکیه به عنوان یک رهبر خودکامه یاد نمی‌کنند.

آیا شما تلاش‌های اردوغان را با هدف تحکیم قدرت خود و از بین بردن جنبش هیزمت ارزیابی می‌کنید؟

اقتدارگرایان مراکز مستقل قدرت را دوست ندارند.

با توجه به عضویت ترکیه در ناتو، آیا تغییر نظام بر آینده روابط آنکارا و ناتو تاثیر می‌گذارد؟

اعضای ناتو نگران این موضوع هستند که ترکیه در حال فاصله گرفتن از ائتلاف و کاهش نقش خود در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی باشد.

آیا اردوغان می‌خواهد جایگزین آتاتورک شود؟

اردوغان چگونه می‌تواند جایگزین آتاتورک شود؟ این بسیار روشن است که اردوغان خود را به عنوان بزرگ ترین رهبر ترکیه از زمان مصطفی کمال می‌بیند و به دنبال پیشی گرفتن از وی است، اما بدون شک، اردوغان و حزب عدالت و توسعه، نگرش خصمانه‌ای نسبت به دیدگاه‌های کمالیسم دارند.

آیا فکر می‌کنید ارتش ترکیه در سیاست‌های ترکیه کاملا به حاشیه رانده شده است؟

نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهد ارتش همچنان مورد اعتمادترین نهاد در ترکیه است و تنها باید به افسران اعتمادبه‌نفسی را داد که از سال 2007 تاکنون کمرنگ شده است.

درباره تلاش‌های اردوغان برای ضبط بانک آسیا چه نظری دارید؟ چگونه این موضوع بر اقتصاد ترکیه در آینده نزدیک تاثیر می‌گذارد؟

هر گونه تلاش برای تضعیف یک موسسه مالی در چنین راه پرهیاهوی سیاسی خطرناک است زیرا باعث می‌شود سرمایه‌گذاران از سرمایه‌گذاری در چنین کشوری فاصله بگیرند.

در پایان، آیا احتمال خودمختاری کردهای ترکیه در آینده نزدیک وجود دارد؟

در عراق این احتمال وجود دارد، اما فکر نمی‌کنم چنین اتفاقی در ترکیه بیفتد.

مریم کاظمی

جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها