بعد از 11 سپتامبر 2001 جورج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا تحت تاثیر دیدگاههای نومحافظه کارانه و نظریههایی مانند جنگ تمدنها که منازعه تمدنی را تجویز میکردند بلافاصله حمله به برجهای دوقلو را جنگ صلیبی توصیف کرد و انگشت اتهام را به سوی مسلمانان نشانه گرفت. نتیجهای که موضع رئیسجمهور آمریکا داشت، عبارت بود از:
1- دامن زدن به شکافهای مذهبی، تشویق حمله به مسلمانان در داخل آمریکا و در نتیجه تشدید نا امنی و بی ثباتی در داخل آمریکا.
2- ایجاد بدبینی و نفرت مسلمانان نسبت به آمریکا در جهان.
3- منحرف کردن جهتگیری سیاست جنگ با ترور و در نتیجه ناکامی آن در دستیابی به هدف.
رئیسجمهور آمریکا با توجه به تبعات داخلی و خارجی موضعگیری خود تلاش کرد آن را اصلاح کند اما آثار بهجا مانده از این موضعگیری اشتباه تا سالها گریبان آمریکا را گرفت.
چنان که امروز اغلب ناظران سیاست جنگ با ترور بوش پسر را شکست خورده میدانند و بعد از ورود اوباما به کاخ سفید تلاش رئیسجمهور جدید بر این متمرکز شد که با سفرهای دورهای به کشورهای اسلامی بارها و بارها اعلام کند که اسلام و تمدن اسلامی نسبتی با تروریسم ندارد تا شاید بخشی از آثار منفی خطای راهبردی رئیسجمهور پیشین جبران شود.
در فرانسه بعد از عملیات تروریستی 22آبان (13نوامبر) و رویدادهای پس از آن، رئیسجمهور فرانسه هوشیارانه اعلام کرد فرانسه درگیر «جنگ تمدنها» نیست و تاکید کرد عاملان وقایع تروریستی پاریس «نماینده هیچ تمدنی» نیستند. اما از سوی دیگر گرایشها و جریانهای افراطی میکوشند با نسبت دادن اقدامات تروریستی به اسلام و مسلمانان اسلام هراسی را در فرانسه و اروپا تشدید، و با ترویج بدبینی و سوءظن نسبت به مسلمانان اعمال محدودیت و فشار بر جمعیت مسلمانان فرانسه را افزایش دهند.
سخنان مانوئل والس، نخستوزیر فرانسه مبنی بر اینکه باید «تمام افراد رادیکال را از کشور بیرون کرد» نشانهای از وجود این گرایش در بین برخی مقامات فرانسه معرفی شده است.
قوت گرفتن این گرایش در فرانسه تهدیدی برای ثبات، امنیت و اعتبار این کشور به حساب میآید. فرانسه کشوری است که دین اسلام از نظر تعداد پیروان آن دین دوم مردم فرانسه به حساب میآید. 8 تا 10 درصد جمعیت 66 میلیونی فرانسه مسلمانان هستند.
با وجود این ترکیب جمعیتی، ایجاد بدبینی و سوءظن نسبت به مسلمانان و دامن زدن به اسلامهراسی، شکافهای اجتماعی در فرانسه را تشدید و فضایی از نفرت ایجاد میکند.
وضعیتی که حملات علیه اقلیتها، مهاجران و بهویژه مسلمانان را تشدید میکند و در نتیجه به بی ثباتی و نا امنی در فرانسه دامن میزند.
از این رو دولت فرانسه ضمن آنکه برای مبارزه با تروریستها تلاش میکند برای تامین امنیت باید مراقب جریانهای راست افراطی نیز باشد.
از سوی دیگر مدارا و همزیستی اقلیتها در فرانسه و حمایت دولت از این وضعیت همواره منبع قدرت و نفوذ فرانسه در عرصه بینالمللی شناخته شده و فرانسه بخشی از قدرت، اعتبار و نفوذ خود را مدیون چنین جایگاهی بوده است.
ایجاد بدبینی نسبت به مسلمانان و دامن زدن به اسلامهراسی و به تبع آن ایجاد محدودیت برای مسلمانان به بهانه مبارزه با تروریسم، موجب بدبینی مسلمانان فرانسه و مسلمانان سایر کشورها نسبت به فرانسه خواهد شد.
از این رو قدرت گرفتن جریانهای راستگرای افراطی میتواند لطمات جبرانناپذیری بر موقعیت و اعتبار بینالمللی فرانسه بهویژه در جهان اسلام وارد کند.
فرانسویها اگر از لطماتی که سیاستهای نومحافظهکاران بعد از 11سپتامبر 2001 بر آمریکا وارد کرد درس بگیرند، ضمن آنکه میتوانند از آسیبهای ناشی از سیاستهای اشتباه در امان باشند، امکان پیشبرد سیاستی موثر در مبارزه با تروریسم را مییابند.
در غیر این صورت با هدفگذاریهای اشتباه نه تنها در مبارزه با تروریسم ناکام خواهند ماند بلکه موجب آسیب دیدن ثبات و امنیت فرانسه و اعتبار بینالمللی این کشور خواهند شد.
دکتر حاکم قاسمی - عضو هیات علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد