ازجمله کارکردهای آن، نمایش واقعیت و حقیقت نیز بوده و گوشه چشمی به رئالیسم هم دارد. در واقع سینما از حیث ماهوی و کارکردهای بیرونی عین جهان و خود آدمی است.
جمع اضداد و ترکیب خواص مختلف. انسان هم به واقعیت و کشف حقیقت گرایش دارد و هم به رویاپردازی و تخیل.
اگر سینمای داستانی و قصهگو مظهر وجوه خیالی آدمی است، سینمای مستند نیز سویه حقیقتگرای وی را منعکس میکند. اولی بازنمایی واقعیت است و دومی نمایش حقیقت.
سینمای داستانی، مخاطب را سرگرم میکند و به او لذت میبخشد و سینمای مستند به وی آگاهی و روشنی میدهد.
هرچند که هر دو گونه مذکور میتواند واجد کارکردهای هم باشند. واقعیت این است که سینمای مستند همچون سینمای داستانی در کشور ما جای خود را باز نکرده و هنوز هم در نزد افکار عمومی فیلم مستند مترادف با راز بقاست.
این مساله از یک سو به عملکرد تلویزیون برمیگردد که به تنوع ژانری در سینمای مستند توجه نکرده و در نمایش مستند از شبکههای تلویزیونی بیش از هر چیز بر مستندهای جانوری و طبیعتگرا تمرکز داشته و توجه کمتری به مستندهای اجتماعی و هنری داشته است.
دستکم نیز به مستندهای صنعتی پرداخته که آن هم از حیث فقدان جذابیتهای دراماتیکی و خاص بودن سوژه نمیتوانسته طیف متنوع و متعددی از مخاطبان را جذب خود کند.
از سوی دیگر بحران اکران درباره فیلمهای مستند همواره گریبان این سینما را گرفته و اساسا مردم ما امکان این را نداشتند که آثار مستند را بر پردههای سینما تماشا کنند یا برای دیدن فیلم مستند بلیت بخرند.
حالا چند سالی است که با تاسیس شبکه مستند یکی از چالشهای همیشگی مستندسازان که جا برای اکران آثار خود نداشتند گشوده شده و مردم بهویژه علاقهمندان سینمای مستند نیز میتوانند در خانه خود به تماشای انواع مستند بنشینند.
مستندهایی که دیگر صرفا راز بقا نیست، اما راز بقای شبکه مستند در این است که به تنوع ژانری در پخش مستند نیز ملتزم باشد تا اکثر سلیقهها بتوانند مستند مورد علاقه خود را از لابهلای برنامههای این شبکه پیدا کنند.
یکی از بهترین تمهیدات برای اینکه برنامههای شبکه مستند بتواند قوام و دوام یافته و علاوه بر جذب مخاطب بیشتر به مخاطبسازی یا تربیت مخاطب مستند بپردازد، تولیدات برنامههای نقد و بررسی مستند است.
قبلا شبهای مستند با حضور سعید قطبیزاده منتقد سینما به عنوان مجری ـ کارشناس این برنامه پخش میشد که هم به نمایش مستند میپرداخت و هم با دعوت از کارگردان اثر به نقد و بررسی آن پرداخته میشد.
این برنامه همواره باید تولید شود و حتی به شکل جشنوارههای تلویزیونی به نقد و بررسی و حتی رقابت مستندها پرداخته شود یا شناخت و آگاهی مردم نسبت به مستند و دنیای آن بیشتر شده و خود را به جهان تصویری مستند نزدیکتر کنند.
یکی دیگر از این تمهیدات، نگاه موضوعی به مستند است، در واقع مبنی بر ژانرشناسی مستند به شکل برنامهریزی شده به پخش مستند بر مبنای سوژه پرداخته شود. فرضا جنگ را در نظر بگیریم.
مستند جنگی افزون بر وجوه سینمایی و هنری خود و این که درباره واقعیت اجتماعی و سیاسی گزارش میدهد، یک سند معتبر تاریخی از آن واقعه هم محسوب میشود که فراتر از یک اثر هنری میتوان به آن نگریست و ابزاری مناسب برای جنگشناسی یا مطالعات جامعهشناختی در اینباره است.
مستند جنگی برخلاف فیلم سینمایی دفاع مقدس صرفا بر ساخته خیالات و تصورات مولفانش نیست و بیشتر به بازنمایی خاطرات و خطرات واقعی در این تجربه دشوار میپردازد و آنچه که هست، عینا نشان میدهد.
همین رویکرد را میتوان درباره مسائل اجتماعی مثلا طلاق و اعتیاد و ترافیک و هزاران موضوع جذاب و مبتلا به جامعه انجام داد که علاوه بر ایجاد سرگرمی به آگاهی و نشر آن در سطح جامعه نیز پرداخته و چهبسا به حل مسائل و مشکلات اجتماعی نیز کمک میکند.
شبکه مستند میتواند دریچهای به سوی فهم آگاهی و بهبود زندگی با تکیه بر این آگاهی باشد.
سیدرضا صائمی
ضمیمه قاب کوچک
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد