به گزارش جام جم سیما،صمدی در این سریال در قالب نقش یک دختر رمانتیک که همچنان درگیر عشق قدیمی است و در ادامه مرگ با نابهنگام پدرش روبهرو میشود، بازی قابل باوری ارائه کرد.
دو سال قبل هم در سریال انقلاب زیبا نقش محوری داشت و شخصیت یک دختر مستقل و فهیم را بخوبی بازی کرد.
گاو صندوق، سیامین روز، حیرانی از سریالهای متفاوت کارنامه بازیگری صمدی هستند. این بازیگر در این دو سه ساله اخیر حضور پیوستهای در تئاتر داشته است.
پی دو و این زندگی مال کیه آخرین اجراهای صحنهای آزاده صمدی محسوب میشوند. صمدی در نمایش زبان اصلی که در جشنواره تئاتر فجر هم اجرا شد در نقش یک دختر شهرستانی که در رابطه با همسرش به چالش رسیده است تلاش میکند وجوهات انسانی این شخصیت را قابل باور برای مخاطب بازی کند.
صمدی در سینما هم با حضور در فیلمهایی مثل سیزده و طبقه حساس ارزشهای خود را بروز داد و این روزها در کنار پژمان جمشیدی و حمید فرخنژاد در فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف» به کارگردانی پیمان قاسمخانی مشغول بازی است.
صمدی در سریال «پشت بام تهران» در قالب یک شخصیت خاکستری به نام اختر، بازی متفاوتی ارائه کرده است. با او در باره این حضورش گفتوگویی انجام دادهایم.
اغلب بازیگران زن از این مساله گله و شکایت دارند که نقشهایی که برای بازی کردن به آنها پیشنهاد میشود اغلب تکبعدی و تکراری است.اما شما چه در تئاتر و چه در سینما و تلویزیون نقشهای زنان کنشمند و چندوجهی را بازی میکنید. آیا امکان ایفای این نوع شخصیتها به دلیل تواناییهای بازیگری شماست یا دلایل دیگری دارد؟
نمیتوانم در این باره قضاوت دقیقی داشته باشم. اما ترجیح میدهم این انتخابهای من برای ایفای نقشهای چندوجهی به دلیل تواناییهای بازیگری من باشد.
از طرفی من جزو بازیگرانی هستم که فقط به عاملیت صرف ایفای نقش منطبق بر فیلمنامه بسنده نکرده، بلکه روی نقش تمرکز و با همفکری با نویسنده و کارگردان نقش را رنگآمیزی و نقاطی را به شخصیت اضافه میکنم و برای تفاوت در نقش تلاش کرده که خنثی و بدون کارکرد نباشد.
در اغلب کارها قبل از شروع مراحل فیلمبرداری گپهای طولانی با کارگردان دارم. بسته به خاستگاه نقش پیشنهادی، من ایدههای متنوعی حتی در بحث گریم یا استفاده از لهجه هم ارائه میکنم.
با بهرنگ توفیقی در سریال انقلاب زیبا هم همکاری داشتید، همکاری دومتان چگونه شکل گرفت؟
از طرف تهیهکننده کار با من تماس گرفته شد و بازی در این مجموعه پیشنهاد شد و بخشهایی از فیلمنامه که توسط سعید نعمتالله آماده شده بود را خواندم و با کلیت اثر و کاراکتر اختر ارتباط برقرار کردم.
این شخصیت در روند ایجاد درام داستان نقش مهمی داشت و نقش را قبول کردم. در حین کار هم همه چیز خوب پیش رفت و در طول این پنج شش ماه پشت صحنه، آرام و بیاسترسی بر کلیت کار حاکم بود.
بهرنگ توفیقی به بازیگران کارش اعتماد داشت، رابطه تعاملآمیز و محترمانهای برقرار کرده و با آرامش تمرین و اتودهای بازیگران را میدید و نظراتش را نیز بیان میکرد؛ به همین دلیل این پروژه سنگین و سخت بدون هیچ چالشی انجام شد.
چقدر کنشمند بودن شخصیتهای زن در سریال پشت بام تهران برایتان مهم بود؟
زن محوربودن این سریال و کار قبلی بهرنگ توفیقی ـ انقلاب زیبا ـ در قبول و حضور، برای من نقش مهم و کلیدی داشت و امیدوارم ساخت این نوع سریالها که به دغدغه و مسائل زنان میپردازد بیشتر از این بشود و این تفکر نهادینه شود که زنها توانمند و پرتلاش و هدفمند هستند و در مراحل مختلف زندگی تصمیماتی میگیرند که اثرساز است و باعث کنشمندیشان میشود.
برای من ایفای نقشهای خنثی و تکبعدی اصلا جذابیتی ندارد و دوست دارم در رسانه فراگیری مثل تلویزیون نقشهای متفاوتی بازی کنم.
در انقلاب زیبا نقش یک دختر طبقه مرفه با ویژگیهای خاص را بازی کردم و اختر در سریال پشت بام تهران متعلق به طبقه پایین جامعه است.
آیا اختر یک ضدقهرمان است یا تعریف دیگری برای او قائل هستید؟
اختر را ضدقهرمان نمیدانم. او هم مثل دیگر آدمهای خاکستری است که نقاط ضعف و قوتی دارد و حتی دانشجو هم بوده است.
اختر هم بسته به شرایطش انتخابهای خودش را انجام میدهد. میشود جاهایی بهخاطر عملکردش به او حق بدهیم و جاهایی با کارهایش مخالفت کنیم.
آیا شرایط پیش روی اختر باعث شده بود که درگیر اعتیاد بشود؟
در فیلمنامه، چندان این ویژگی پر رنگ نشده بود. زیرا به هر حال تلویزیون مقررات خاص خودش را داشت و خیلی از مسائل را نمیشود باز کرد.
بنابراین زوایای اعتیاد اختر خیلی پررنگ نشان داده نشد و من برای درک بهتر شخصیت به کمپ اعتیادی رفتم، افراد معتاد را دیدم، چند جلسهای با آنها حرف زدم و حرفهایشان را شنیدم، سعی کردم به افراد مبتلا به اعتیاد نزدیک شوم، شاید ایده جدیدی از آنها بگیرم.
بیشتر این معتادان زندگی درهم و آشفتهای داشتند. در فیلمنامه اختر پدری داشته که چون نمیخواسته کسی به اعتیادش خردهای بگیرد زن و بچهاش را هم معتاد میکند و برایش اهمیت نداشته که خانوادهاش هم به سمت اعتیاد کشیده شوند.
برای پدر فقط مهم بوده خودش بتواند موادش را مصرف کند، به همین دلیل معتاد بودن در این خانواده امری عادی محسوب میشد و هیچ زشت و نادرست قلمداد نمیشد.
به نظر میرسد شخصیت اختر با وجود زندگی پر چالشی که داشته خالی از عزتنفس نیست و به زبونی نرسیده است؟
بله، شخصیت اختر تا حدی قوی است و حتی مغرور هم است و سعی میکند اگر چیزی یا کسی را میخواهد آن آدم و موقعیت را با امکانات و اندازههای خودش همسان و همراه کند.
به همین دلیل برای داشتن غیاث دوست دارد او را به حد و اندازهای همسان کند تا نگاه از بالایی برایش وجود نداشته باشد و میخواهد با ازدواج با غیاث در زندگیاش به یک آرامش و ثباتی برسد.
در اغلب کارهایی که بازی کردید ازجمله همین نمایش زبان اصلی، طرح مسائل اجتماعی بهصورت پر رنگی دنبال میشود. این مساله چقدر برایتان حائز اهمیت است؟
در جامعهای زندگی میکنیم که آدمها درگیر مشکل عدم ایجاد رابطه درست با یکدیگر شدهاند و دیدم اگر در این نمایش و دیگر کارهای رئالیستی بتوان موضوعات مطروحه به عنوان یک طرح سوال یا مشکل مورد توجه مخاطب قرار داد، میتواند تبعات مثبتی داشته باشد.
به طور مثال روند رو به رشد جدایی و طلاق در جامعه نگرانکننده شده است. با انجام این کارهای فرهنگی شاید باعث شود آدمها کمی جدیتر به این مقوله فکر کنند و این پرسش را نزد خودشان مطرح کنند که چرا نمیتوانند با طرف مقابلشان حرف بزنند، شاید با این رویه مشکلاتشان مطرح شود. مشاوره رفتن هم چیز بدی نیست.
چرا باید بگذاریم شکاف میان رابطه مشترک روز به روز افزایش پیدا کند. چرا بلد نیستیم مشکلاتمان را حل کنیم.
در ازدواج یا رابطه دو نفره آدمها باید خیلی بلد باشند زبان هم را بفهمند و در این راه تلاش هم انجام بدهند. رابطه مشترک داشتن مسئولیتآور است.
موقعی که شخصی این مسئولیت را میپذیرد، باید پای این مسئولیت بایستد. بارها دیده شده در این نوع از اختلافات موقعی فرد سومی پیشنهاد پیش دکتر روانکاو رفتن را مطرح میکند، دو طرف فوری موضع میگیرند و میگویند مگر من مشکلی دارم یا مگر من دیوانهام.
در حالی که در جوامع مدرن اینکه مردم به تراپیست مراجعه کنند یا اینکه بلد باشند خود را بشناسند یک امر عادی محسوب میشود.
نباید فراموش کنیم شرایط زمانه تغییر کرده است. در جامعه امروز ما تعاریف از مسائل مختلف دستخوش تغییرات جدی شده است. الان زنان پا به پای مردان در بیرون خانه کار میکنند و موقعیت اجتماعی پیدا کرده اند و در خانه هم به اوضاع رسیدگی میکنند.
باید از مسائل تعاریف خودمان را پیدا کنیم. نمیتوانیم شرایط امروز جامعه را با جامعه سنتی چند دهه قبل مقایسه کنیم.
زمانی بود که وظیفه مادر فقط رسیدگی به فرزندان بود، اما امروز این قضیه مشارکتی شده است. بواسطه مباحث اقتصادی زندگیها خیلی سخت شده است. در خانوادههای امروزی باید تقسیم کار انجام بشود.
چه کارهایی را آماده پخش دارید؟
فیلمهای 50 کیلو آلبالو و گاهی را آماده نمایش دارم و مشغول بازی در اولین تجربه کارگردانی پیمان قاسمخانی هستم.
احمد محمداسماعیلی
ضمیمه قاب کوچک
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد