***
خودت را معرفی کن؟
محمد 24 ساله .
بچه تهران هستی؟
نه. دو سال قبل از یکی از شهرهای شمال غرب کشور به تهران آمدم و مشغول کار شدم.
درآمدت خوب بود؟
جوشکار بودم و روزی 60 هزار تومان میگرفتم. در یک خانه مجردی با دوستم رضا در حوالی میدان آزادی زندگی میکردم. نمیدانستم دوستم همدستم میشود و کارمان به اینجا میکشد.
درآمدت که بد نبود، پس چرا سرقت؟
قبول دارم. برای یک آدم بیکار ماهی یک میلیون و 800 هزار تومان پول کمینبود. اما من حریص شدم و فکر کردم میتوانم پول بیشتری بهدست آورم.
فکر کردی با سرقت پولدار میشوی؟
شدم. من همان اول به ته خط رسیدم و هر سرقتم سه برابر حقوق یک ماه من بود. خیلی خوشحال بودم که پولدار شدم.
عذاب وجدان نداشتی که پول دیگری را استفاده میکنی؟
وقتی طمع کنی دیگر وجدان نداری و فقط رسیدن به پول برایت مهم است. من چرا نباید مثل بچههای تهرانی لباس بپوشم و بگردم.
اما آنها دزدی نمیکنند.
برایم این چیزها مهم نبود؛ فقط برایم مهم این بود که مثل آنها باشم و خوب بپوشم. تا کی میخواستم روی اسکلت ساختمان با جانم بازی کنم.
رسیدی ؟
بله. به همین خاطر جوشکاری را رها کردم و فکر و ذکرم فقط سرقت شده بود.
چطور سرقت میکردی؟
یکی دوبار کیفقاپی کردم اما وقتی همخانهام وضع مرا دید او هم وسوسه شد و پیشنهاد داد با من به سرقت بیاید.
دوباره کیفقاپی کردید؟
نه اینبار سراغ سرقت از خانهها رفتیم. چون دنبال پول زیاد بودم فقط میخواستم یکشبه پولدار شوم.
چند خانه را سرقت کردید؟
به چهار خانه در غرب و شمال تهران دستبرد زدیم.
اما 12 نفر از شما شکایت کرده اند.
نمیدانم من فقط به چهار خانه رفتم و نمیدانم چرا هرکسی خانهاش سرقت شده از من شکایت میکند. من فقط چهار سرقت را قبول دارم.
خانهها را چطور شناسایی میکردی؟
من و همدستم در محلهها میچرخیدیم و اگر خانهای تاریک بود زنگش را میزدیم و آمار آنجا را درمیآوردیم. سپس با شاه کلید وارد خانه میشدیم و سرقت را انجام میدادیم.
در سرقتهایتان چه اموالی را بر میداشتی؟
بیشتر طلا، لپتاپ و لوازم خانگی برقی.
چقدر از این سرقتها بهدست آوردی؟
از هر سرقت بین 5 تا 7 میلیون تومان به دست میآوردیم که 60درصد آن سهم من و 40 درصد سهم همدستم بود.
اموال سرقتی را چگونه میفروختید؟
یک مالخر در حوالی میدان منیریه بود که اموال را یکسوم قیمت واقعی به او میفروختیم. مرد مالخر برایش فرقی نداشت و هر مالی را که داشتیم را میخرید و پولش را نقد میداد.
نمیترسیدی دستگیر شوی؟
فکر آنجا را هم کرده بودیم. ما با آژانس به محل سرقت میرفتیم. هر روز که میخواستیم به سرقت برویم از یک آژانس خودرو کرایه میکردم تا کسی به ما شک نکند. در نزدیکی محل سرقت نیز از خودرو پیاده شده و ادعا میکردیم به خانه عمه مان میرویم. بعد هم لوازم با ارزش را آورده و با آژانس به خانه میرفتیم.
چه شد دستگیر شدید؟
یکبار وارد خانهای در تهرانسر شدیم غافل از اینکه صاحبخانه خواب است. او که متوجه موضوع سرقت شده بود سر و صدا راه انداخت و همسایهها ما را دستگیر کردند.
مجید غمخوار / ضمیمه تپش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
شما نوشتید كه آنچه باعث شهرت دو سارق خانههای شمال شهر شده، روش آنها در سرقت است كه با شاه كلید وارد خانه میشدند. خوب ممكنه بفرمائید چه چیز این تازگی داشته كه باعث شهرتشون شده؟
جهت اطلاع كسانی كه این مطلب را مطالعه میكنند، سارقینی كه از طریق درب ورودی وارد میشوند 4 روش را استفاده میكنند
1- باز كردن قفل بدون تخریب كه با شاه كلید یا هك قفلهای الكترونیك انجام میشود كه پلیس در اینگونه سرقتها به دلیل تخریب نشدن قفل تصور میكنه سرقت داخلی بوده و كسی كه كلید یا رمز داشته قفل را باز كرده
2- باز كردن قفل از طریق توپی زنی كه روشهای مختلفی داره كه تمامش با تخریب قفل همراه خواهد بود كه راحت ترینش چرخاندن مغزی قفل با یك پیچگوشتی است كه 5 ثانیه بیشتر طول نمیكشه و سخت ترینش شكستن سیلندر قفل با انبر قفلیه كه اگر سیلندر داخل درب پنهان شده باشه ممكنه 5 دقیقه طول بكشه وگرنه بیشتر از 10 ثانیه طول نمیكشه
3- باز كردن درب از طریق دیلم زنی كه تمام سارقانی كه دو روش بالا را انجام نمیدهند از طریق دیلم زنی وارد میشوند كه دیلم زنی یا از سمت قفل انجام میشود یا از سمت لولا و رویب تمام دربها قابل انجام است حتی دربهایی كه متقلبانه به عنوان درب ضد سرقت فروخته میشوند یا انواع حفاظهای فلزی
4- مشكل اساسی اینه كه فروشندگان مردم را گمراه میكنند، مثلا فروشندگانی كه دربهایی با ساختار فلزی را كه قفلهای نصب شده روی اون چندین زبانه داره به عنوان درب ضد سرقت به مردم معرفی میكنند، اصلا به مردم این آگاهی را نمیدهند كه فرقی نمیكنه این درب از چوب ساخته شده یا از فولاد یا حتی فرق نمیكنه كه وقتی كلید را توی مغزی قفل میچرخونید 16 تا زبانه از چند طرف وارد چهار چوب درب میشوند كه درب در حالت قفل قرار بگیره یا فقط یك زبانه چون كافیه اون مغزی كه شما با كلید میچرخونید تا درب قفل بشه با یك چیز دیگه بچرخه، حالا یه گروه از سارقین با شاه كلید مغزی را میچرخونن و گروه دیگه با پیچ گوشتی یا انبر قفلی
یا اینكه متاسفانه فروشندگان قفل در بازار قفلهاشون را تحت عناوین متقلبانه ای مثل ضد سرقت، ضد اسید، ضد برش و امثال این عناوین میفروشند ولی هیچ كدومشون به خریدار اطلاع رسانی نمیكنند كه اگرچه این قفل ضد اسید و ضد برش هست ولی سارقین میتوانند باز یا تخریبش كنند و معمولا فروشنگان موقع فروش مقابل نقاط ضعف قفل، درب، دزدگیر و دوربین می ایستند و با حرافی و گزافه گویی اجازه نمیدهند كه خریداران از نقاط ضعف سیستم یا تجهیزاتی كه برای غیر ممكن كردن ورود سارقین خرید میكنه آگاه شوند.
متاسفانه نمیشه فروشندگان را مجبور كرد كه به خریداران واقعیت را اعلام كنند و اگر هم الزامی روی این مورد بوجود بیاد، فروشندگان یك راهی برای دور زدنش ابداع میكنند ولی طی تمام سالهایی كه ما در تلاش هستیم تا بتونیم این نقطه ضعف را از بین ببریم و اجازه ندیم كه با ناموس، جان و مال مردم بازی بشه به این نتیجه رسیدیم كه اگر خریداران برای خرید سیستم یا تجهیزاتی به بازار مراجعه میكنند كه ورود سارقین را غیر ممكن كنه و فروشندگان سیستم یا تجهیزاتی را به آنها معرفی میكنند، از فروشندگان معتبر حتما ضمانت پرداخت خسارت در صورت وقوع سرقت را دریافت كنند، چرا كه اگر فروشنده معتبری كه سالهاست در یك محل كار میكنه ضمانت پرداخت خسارت در صورت وقوع سرقت را روی سر برگ خودش و با مهر خودش صادر كنه، یعنی خیالش از سیستم یا تجهیزاتی كه داره به مشتری معرفی میكنه راحته و اگر چنین ضمانتی را صادر نكنه خریدار میتونه به راحتی بفهمه كه تمام ویژگیهایی كه فروشنده تا الان با آب و تاب براش میشمرده یه قصه دروغ برای گمراه كردن وی بوده است.
پس نتیجه كلی این میشه كه اگر خریداران از حقوق خودشون آگاه شوند و از فروشندگان درخواست سیستم یا تجهیزاتی كنند كه ضمانت پرداخت خسارت در صورت وقوع سرقت داشته باشه، فروشندگان نمیتوانند متقلبانه ناموس، جان و مال آنها را در معرض خطر قرار دهند.