از اینکه وارد برخی جریا‌ن‌ها نشدم خیلی راضی‌ام/ در رویاهای کودکانه‌ بازیگری دغدغه‌ام نبود

با کورش تهامی که در زمینه موسیقی و خوانندگی نیز فعالیت دارد درباره مسیر زندگی و دیدگاه‌هایش هم‌صحبت شدیم.

شما را با سریال قلب یخی به یاد می‌آوریم، نقشی که شما آن را خوب اجرا کردید، در آن سال‌ها که جوان هم بودید چقدر شبیه نقشی بودید که بازی کردید؟

در سریال قلب یخی، نقش جوانی را بازی می‌کردم که در رشته‌ای تحصیل کرده بود اما چون در رشته تخصصی خودش نتوانسته بود کار پیدا کند در یک شرکت مشغول به کار شده بود، چون به کار آشنا نبود از او سوءاستفاده کرده و چک‌های بی‌محل به نامش صادر می‌کردند. اوایل از این که پول زیادی به او می‌‌دهند راضی بود اما به مرور برایش مشکلاتی به وجود آمد...

این نقش شباهت زیادی به زندگی واقعی خیلی از جوان‌‌ها دارد و این که امکان دارد همه ما در موقعیت‌‌هایی این چنینی قرار گیریم. به نظرتان اگر در شرایطی مشابه قرار بگیریم باید چگونه تصمیم بگیریم که آسیب کمتری ببینیم؟

داستان و موقعیتی که در قلب یخی روایت شد، مختص یک زمان خاص نیست الان هم مشابه آن را زیاد می‌بینیم. درباره تصمیم‌گیری درست، معتقدم که انتخاب و تصمیم مناسب احتیاج به پختگی دارد. برای تصمیم‌گیری به آگاهی و دانش نیاز است در ابتدا باید با خودمان رو راست باشیم، حقیقت را پیدا کنیم و ببینیم آیا صلاحیت این را داریم که به تنهایی تصمیم بگیرم و اگر متوجه شدیم چنین توانایی‌ای را نداریم با آدم‌هایی که صاحبنظر هستند، مشورت کنیم. باید به این نکته هم توجه کنیم که فرد مشورت‌دهنده بدون هیچ حسدی به ما کمک می‌کند تا بهترین گزینه را انتخاب کنیم. خود ما اگر می‌خواهیم به تنهایی راهمان را انتخاب کنیم باید آگاهی و دانش خود را ارتقا بدهیم. باید با دیدی باز به دیگران نگاه کنیم و تجربیات آدم‌های موفق را آنالیز کرده و از آنها استفاده کنیم.

این دیدگاهی است که آدم‌‌ها معمولا در میانسالی به آنها دست پیدا می‌کنند و زمانی که جوان هستی حتی به ندرت از مشورت دیگران استفاده می‌کنی. به نظر شما چگونه می‌شود از دوره جوانی به سلامت عبور کرد؟

معتقدم انتخاب‌های ما اهدافمان را نشان می‌دهد و برای رسیدن به هدف باید به انتخاب و توانایی‌های خودت ایمان داشته باشی. برای این‌که قدم‌هایمان را محکم برداریم نیاز داریم که مطالعه کرده و از تجربیات دیگران استفاده کنیم. همه آدم‌ها دوره جوانی را طی و فراز و فرود آن را تجربه می‌کنند اما به نظرم کسانی موفق می‌شوند که یک هدف مشخص داشته‌ و به اصطلاح از این شاخه به آن شاخه نپریده‌اند!‌

شما از این شاخه به آن شاخه پریدن را تجربه کرده‌اید؟

من دیپلم گرافیک دارم، بازیگرم و در زمینه موسیقی و خوانندگی هم فعالیت دارم. به نظرم کسی که می‌خواهد در رشته هنر فعالیت کند باید همه حوزه‌های هنری را به‌صورت نسبی و یا کامل بشناسد.وقتی یک رشته هنری، حرفه اصلی‌ات می‌شود به این نتیجه می‌رسی که همه شاخه‌‌‌های هنر به‌هم مربوط هستند. من اگر در چند رشته هنری از جمله موسیقی دستی دارم اما به‌صورت متمرکز بازیگری را دنبال می‌کنم. هر چند قبل از بازیگری، موسیقی را به شکل جدی پیگیری می‌کردم. این را هم بگویم در کشور ما متاسفانه بیشتر کسانی که در رشته‌‌های هنری فعالیت دارند از این راه نمی‌توانند امرار معاش کنند و باید برای گذران زندگی شغل و حرفه دیگری داشته باشند بخصوص کسانی که سخت انتخاب می‌کنند و مثلا برای بازی هر نقشی را قبول نمی‌کنند.

می‌گویند کسانی که رویا دارند با‌انگیزه‌تر زندگی می‌کنند، شما با چه رویایی زندگی را پیش می‌برید؟

الان مهم‌ترین آرزویم این است که با آرامش بتوانم در کنار خانواده‌ام زندگی کنم.همیشه تلاش کرده‌ام هر کاری که به من سپرده می‌شود را عالی انجام دهم.

این که بازیگر شوید، رویا و هدفتان نبود؟

در رویاهای کودکانه‌ام بازیگری دغدغه‌ام نبود، هنر را همیشه دوست داشته و دارم. وقتی بچه بودم دوست داشتم در حوزه هنر خالق اثری باشم که مردم آن را دوست داشته باشند و تشویقم کنند.

و این جور رویاها انگیزه زیادی به آدم می‌دهد؟

بله! بخصوص وقتی روی اثری فکر می‌کنی، برای آن وقت می‌گذاری و بعد از انتشار مردم از آن استقبال می‌کنند، حس خوبی به آدم دست می‌دهد و انگیزه‌های درونی را قوی‌تر می‌کند.در این شرایط دوست داری مدام حرکت کنی و جلو بروی. وقتی بچه بودم خوانندگی را دوست داشتم مثلا وقتی پنج، شش ساله بودم ترانه‌‌هایی را به صورت آواز می‌خواندم که باعث تعجب خیلی‌ها می‌شد و تشویقم می‌کردند، همین تشویق‌ها مرا به هدف که فعالیت در رشته‌های هنری بود بیشتر تشویق می‌کرد.

از مسیری که طی کرده‌اید راضی هستید؟

از انتخاب‌هایم خوشحالم و این که وارد برخی از جریا‌ن‌ها نشدم هم خیلی راضی‌ام.

و این که آدم کم‌حاشیه‌ای هستید هم یکی از نقاط قوتتان است؟

برای این که وارد حاشیه‌ها نشوم خیلی تلاش کرده‌ام و این کار کاملا آگاهانه است. اما جالب این جاست که مردم، آدم‌های پرحاشیه را بیشتر دوست دارند و از آنها استقبال بیشتری می‌کنند تا از آدم‌هایی که سرشان به کار خودشان گرم است! گاهی حتی برخی از دوستان و همکارانم به من اعتراض می‌کنند که چرا اینقدر کم‌حاشیه‌ام. به نظر آنها حرفه بازیگری بدون حاشیه نمی‌شود! چون با حاشیه می‌توان مطرح شد! اماواقعا حاشیه‌سازی اصلا در وجودم نیست. به نظرم این‌طوری راحت‌تر می‌توانم به کارم ادامه بدهم در ضمن امنیت روانی و روحی بیشتری هم دارم.

روزگار عوض شده، چه تفاوتی بین نسل خودتان و نسل امروزی می‌بینید؟

به دلیل امکاناتی که وجود دارد همه چیز سهل‌الوصول شده است. به نظرم خیلی از جوان‌ها از این نکته غافل هستند که برای ماندگاری در هر کاری باید تلاش کرد، چون آنچه می‌ماند اثری است که با سعی و تلاش به دست می‌آید. با حاشیه‌سازی و انتقادهای بی‌خود و بی‌جهت و یا تخریب دیگران نمی‌توان پیشرفت کرد و برای خود آینده ساخت. باید با آگاهی انتخاب کرد و با تلاش به‌سوی هدف رفت.

طاهره آشیانی - جام‌جم