به لحظهای که نتیجههای نهایی اعلام شود و راه جدیدی حداقل برای چهارسال پیش روی آنها گذاشته شود.
برای داوطلبانی که با استرس و نگرانی پشت صندلیهای کنکور نشستند و مربعهای سفید را یکی یکی سیاه کردند، نگاه دوباره به آمارهای کنکور سال 95، میتواند یک نشانه باشد؛ نشانهای که وقتی زیر ذرهبین کارشناسان آموزش عالی قرار میگیرد، از فرصتها و تهدیدهایی میگوید که از قِبَل برگزاری این آزمون، نصیب نظام آموزشی کشور شده است.
جامجم در گفتوگو با کارشناسان مختلف به بررسی و تحلیل این موضوع پرداخته است.
کاهش ظرفیت پذیرش در دانشگاههای روزانه و رایگان
دانشگاههای پولی دیگر این روزها عبارت ناآشنایی نیستند، مدتهاست موسسههای آموزش عالی غیردولتی برای خودشان در نظام آموزش عالی کشور جایی باز کردهاند؛ جایی که هر سال بزرگتر میشود.
این وسط با مقایسه بین ظرفیت پذیرش گروههای مختلف آموزشی در سال 94 و 95 میتوان به یک نتیجه ساده رسید: اینکه امسال نسبت به سال گذشته ظرفیت پذیرش در دورههای روزانه و رایگان کاهش یافته و برعکس دورههای پولی، با افزایش ظرفیت روبهرو شدهاند.
اتفاقی که وقتی آن را با حجتالله درویشپور عضو سابق کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی در میان میگذاریم، میگوید: این اتفاق نتیجه نابسامانیای است که از قبل در نظام آموزش عالی ما وجود داشته است.
معضلی که درویشپور به آن لقب گسترش بدون حساب و کتاب مراکزی به نام دانشگاه میدهد. وی تصریح میکند: وقتی تعداد این مراکز در کشور زیاد شد، رقابت شدیدی هم بین آنها برای جذب دانشجو به وجود آمد و این اتفاق باعث شد که متاسفانه یک نگاه اقتصادی در این عرصه ایجاد شود؛ در حقیقت همه به چشم یک نظام پولساز به این موضوع نگاه کردند.
کرسی میخواهند اما نه کرسی معمولی
بدنه نظام آموزشی عالی در طول چند دهه گذشته رشد کرده است؛ رشدی که بیشتر کمی بوده است یعنی واحدهای دانشگاهی زیاد شدهاند اما دریغ از کیفیت.
کارشناسان زیادی بر این باورند که بدنه نظام آموزش عالی مثل ساقه نی، پوک مانده و فقط قد کشیده است؛ کارشناسانی مثل دکتر عبدالرحیم فیاضی، مشاور سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش که همین بیکیفیتی را علت اصلی کم نشدن تب رقابت کنکور میداند.
به چشم فیاضی، بیکیفیتی آموزش عالی باعث شده است فقط تعدادی انگشت شمار از دانشگاهها در پایتخت و برخی شهرهای بزرگ هدف اصلی کنکوریها باشند و بقیه دانشگاهها را انتخاب نکنند.
به همین علت است که رقابت با وجود توسعه بدنه نظام آموزش عالی همچنان سنگین و سخت است چون هیچکس به یک کرسی عادی در دانشگاه سراسری راضی نمیشود بلکه میخواهد به یکی از چند دانشگاه شناخته شده ایران برود که کرسیهای محدود دارند و ورود به آنها آسان نیست.
فیاضی که تخصصش مدیریت آموزشی است و پیشتر هم عضو کمیسیون آموزش عالی مجلس بوده، میگوید: چاره کار اجرایی شدن قانون جدید سنجش و پذیرش مصوب مجلس نهم است که تکلیف دانشآموزان را پیش از کنکور تا حدی مشخص میکند چون وضعیت تحصیلی آنها را در طول سالهای دبیرستان ملاک قرار میدهد و به این ترتیب دانشآموزانی که در طول سالهای تحصیل ضعیفتر عمل کردهاند بهتر هدایت میشوند و به سمت آن چند دانشگاه برتر خیز بر نمیدارند و رقابت متعادلتر میشود.
کسادی بازار دانشگاههای غیردولتی
هرچقدر داوطلبان در روزهای انتخاب رشته برای قبولی در دانشگاههای دولتی و رایگان سرودست میشکنند، هر سال به تعداد صندلیهای خالی دانشگاههای غیردولتی اضافه میشود.
دکتر فرشاد ابراهیمپور، رئیس سابق دانشگاه پیامنور در گفت وگو با جامجم در همین زمینه توضیح میدهد: هماکنون در دانشگاههای مادر کشور صندلی خالی نداریم و بیشتر صندلیهای خالی متعلق به موسسههای آموزش عالی غیردولتی مانند پیام نور، جامع علمی کاربردی، آزاد و غیرانتفاعی است.
این استاد دانشگاه تاکید میکند: عمده صندلیهای خالی متعلق به دانشگاههای پولی است. چراکه شهریه بالایی دارند که انگیزههای ورود به دانشگاه را از بسیاری از داوطلبان میگیرد. این وسط طبق آمارها، وجود صندلی خالی در برخی رشتهها هم بیشتر از بقیه است. مثلا در رشتههای پزشکی، برق، نرمافزار، عمران و حقوق، داوطلبان همچنان با هم رقابت شدیدی دارند و برعکس شانس خالی ماندن صندلیها در رشتههای علوم انسانی، علوم پایه و ... از بقیه بیشتر است.
تغییر جنسیتی کنکور همچنان ادامه دارد
اولینبار سال 1377 بود که در طول تاریخ دانشگاههای ایران، آمارهای سازمان سنجش آموزش کشور از افزایش نسبت دختران به پسران در کنکور ورودی دانشگاهها خبر داد. روند افزایش تعداد دختران نسبت به پسران در سالهای بعد چه در آمار داوطلبان و چه پذیرفتهشدگان همچنان ادامه داشت و به کنکور سال 95 هم کشیده شد.
بخصوص وقتی حسین توکلی مشاور عالی سازمان سنجش در همین زمینه گفت: 59.18 درصد داوطلبان زن و 40.82 درصد داوطلبان کنکور 95 مرد هستند.
موضوعی که وقتی آن را با دکتر عباس گلدوستتهرانی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در میان میگذاریم، میگوید: دانشگاه برای بسیاری از داوطلبان دختر آزمون سراسری، به منزله دریچه ورود به جامعه است.
دریچهای که با باز شدن آن، فرصتهای متنوع دیگری هم در اختیار فرد قرار میگیرد. فرصتهای اجتماعی، شغلی، مالی و حتی ازدواج که میتواند هرکدام به تنهایی مشوق شرکت داوطلبان در کنکور سراسری باشد. با تمام این تفاسیر نمیتوان به افزایش آمار دخترها نسبت به پسرها در دانشگاه نگاه کرد و از آسیبهای این تغییر جنسیتی در جامعه ننوشت.
دکتر گلدوست با اشاره به این آسیبها میگوید: استمرار این موضوع طی سالهای گذشته در سیستم آموزش عالی کشور، باعث شده میانگین سطح تحصیلی دخترها از پسرها پیشی بگیرد و ما با قشر تحصیلکردهای مواجه شویم که کمتر راضی میشوند با پسری که نسبت به آنها مدرک تحصیلی پایینتری دارد،ازدواج کنند؛ نتیجه این اتفاق بالا رفتن سن ازدواج بین دختران است.
مینا مولایی - جامعه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد