صرفنظر از اینکه ماموریت نخست سازمان ملل، حفظ صلح و امنیت بینالمللی بوده و با چنین رویکردی، این سازمان جانشین سلف خود یعنی جامعه ملل شد، اما با وجود سازوکارهای تعریف شده در منشور ملل متحد و اختیارات وسیعی که به شورای امنیت این سازمان واگذار شده است، سازمان ملل متحد در هفت دهه گذشته نتوانسته در نهادینه ساختن صلح و امنیت موفق باشد چنان که صلح همچنان کالایی نایاب برای جهانیان محسوب میشود.
تجربه بحرانهای منطقهای و جهانی بویژه از سال 2011 نظیر بحران سوریه، یمن، بحرین، عراق و افغانستان نشان میدهد سازمان ملل به سازمانی نظارهگر و بدون اختیار برای تصمیمگیری تبدیل شده که حتی از کارکردهای اولیه خود بازمانده است.
این در حالی است که در پی نشست سران هزاره در سال 2000 و به دنبال نشست سران هزاره + 5 رهبران جهان براساس سند توسعه هزاره توافق کردند تا سال 2015 همه کشورهای جهان بتوانند در جهان عاری از خشونت و جنگ به اهداف توسعه هزاره نظیر ریشهکنی فقر و گرسنگی، تحصیلات ابتدایی برای همه مردم جهان، کاهش مرگ و میر کودکان، بهبود بهداشت مادران، مبارزه با ایدز، مالاریا و محیطزیست پایدار دست یابند، اما به رغم این هدفگذاری و سخنرانیهای آتشین در نشستهای سالانه مجمع عمومی نهتنها ناامنی و خشونت در سایه تروریسم لجامگسیخته مورد حمایت برخی اعضای غربی، عبری و عربی عضو سازمان ملل متحد گسترش یافته که میلیونها آواره از سوریه، عراق، سومالی، لیبی و... روزگار سختی را سپری میکنند.
یک میلیارد انسان از گرسنگی مفرط رنج میبرند و دورنمای محیطزیست جهان خوشبینانه نیست.
به نظر میرسد از علل اصلی ناکامی سازمان ملل متحد در جامه عمل پوشاندن به سند توسعه هزاره، تبدیل شدن سازمان ملل متحد از سازمانی اثرگذار و کارآمد به سازمانی برای سخنرانی و ماشین صدور قطعنامههای بدون ضمانت اجراست. دقیقا در چنین فضایی است که برخی اعضای سازمان ملل متحد نظیر رژیم صهیونیستی که در ترویج تروریسم، اشغالگری و کشتار هدفمند مردم فلسطین ید طولایی دارد، فرصت مییابد با دادن نشانی غلط به اعضای سازمان ملل متحد مظلومنمایی کند. سخنرانی شرمآور نتانیاهو در نشست امسال که از اسلام نظامی سخن به میان آورد، مصداق بارز تلاش رژیم صهیونیستی و همراهی ناآگاهانه برخی رژیمهای عربی در دامن زدن به اسلامهراسی و تفرقهافکنی در دنیای اسلام است که نهتنها کمکی به سازمان ملل برای مدیریت چالشهای منطقهای و جهانی محسوب نمیشود که با آشوبسازی، سازمان ملل متحد را بیش از پیش به حاشیه میراند.
با توجه به کاهش روزافزون نقش سازمان ملل متحد، جا دارد دبیرکل این سازمان و اعضای شورای امنیت با محور قرار دادن مجدد اهداف منشور ملل متحد، سازمان ملل را از حاشیه به متن معادلات بینالمللی آورده، زمینه را برای نهادینه شدن صلح و امنیت بینالمللی فراهم کنند؛ صلح و امنیتی که در پرتو آن تروریسم ریشهکن شده و به اهداف معطل مانده سند توسعه هزاره جامه عمل پوشانده شود و این همه، زمانی حاصل خواهد شد که سازمان ملل از سندرم سازمان سخنرانی عبور کرده به سازمانی عملیاتی و کارآمد تبدیل شود چراکه براساس ضربالمثل ایرانی به عمل کار برآید به سخنرانی نیست! و این نهتنها در مورد افراد، که درباره سازوکارهای بینالمللی همچون سازمان ملل متحد نیز مصداق دارد.
دکتر مراد عنادی - مدیر مسئول
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد