به گزارش جام جم آنلاین نام اکبر اصفهانی برای خیلی از بدلکاران امروز و سینماگران دیروز حکم پدر بزرگ اکشن ایران دارد. اکبر که زمانی به اکبر بروسلی معروف بود خیلی متواضعانه با جام جم آنلاین به گفت و گو نشست.
اکبر اصفهانی چی شد که به اکبر بروسلی معروف شد؟
دهه 40 بود که وارد دنیای سینما شدم. دلیل این ورود هم دو عامل بود یکی عکاسی و دیگری ورزش بود. من نفر سوم ژیمناستیک ارتش بودم. در شمشیربازی، پرش طول، کاراته و جودو یا حکم قهرمانی داشتم و یا جزو ورزشکارهای مطرح بودم.
آن زمان تازه فیلم های بروسلی به ایران آمده بود و مردم فیلم های بروسلی و چندبار چندبار نگاه می کردند. فیلم سازهای ایرانی هم برای جذاب تر شدن فیلم ها، به دنبال بدلکار خوب می گشتند. من در خیلی از فیلم های قدیمی فارسی درکنار هنرپیشه هایی همچون فردین، بیک، ملک مطیعی، وثوقی، شیراندامی، مفید، عقیلی، داریوش و جمشیدآریا بسیاری دیگر اکشن کار و بدلکار بودم. بعد از انقلاب هم در فیلم های زیادی مانندلانه عقابها، فاتح، گارد ویژه، آخرین خون، چشم شیطان، عملیات کرکوک و مشت و بسیاری دیگر بودم.
نگفتی چی شد که اکبر بروسلی شدی؟
اسمی بود که مردم روی من گذاشته بودند. در فیلم ها با یک ضربه هنرپیشه، در جا دو تا پشتک و وارو می زدم. با موتور می رفتم توی شیشه و از بالای پشت بام روی زمین پرت می شدم. خلاصه هر کاری که بروسلی انجام می داد من هم در سینما اجرا می کردم. این را دیگران می گویند که اکبر اصفهانی چهره و سبک جدیدی به اکشن در سینمای ایران داد.
آیا با حادثه ای هم در حین بدلکاری مواجه می شدید؟
بسیار، بارها مرگ را جلوی چشم هایم دیدم. در فیلم گارد ویژه از بالای پل سیمان سپاهان و ارتقاع 18 متری با یک چاقو پریدم، یکی از افرادی که چادر ماشین و نگه داشته بود تا من آسیب نبینم از ترس فرار کرد و من با سینه خوردم زمین. تا چهار ساعت به کما رفتم. وقتی به هوش آمدم به کارگردان گفتم خوب بود یا تکرار کنم. یکبار هم با موتور رفتم توی شیشه و تمام صورت، دهان، لثه و دندان هایم آسیب شدید دید. به عبارتی در هر فیلمی یک خطر بزرگ و تجربه می کردم.
بدلکاری در زمان شما با زمان حاضر چه تفاوت هایی دارد؟
در زمان ما چون امنیت تعریف شده و ابزار استانداردی برای شخص بدلکار نبود لذا اتفاقات بدی برای بدلکاران رخ می داد و واقعاً بدلکاران قدیم ورزشکاران قابلی بودند. امروزه با اینکه بدلکاران از امکانات ویژه ای برخوردارند ولی دل و جگر پیشکسوتان این هنر را ندارند. من در این سن و سال بالا که نزدیک به هفتاد سال می شود، هنوز روی دست هایم به راحتی راه می روم.
شما به غیر از بدلکاری عکاسی هم می کنید؟ درست است؟
کار اصلی من عکاسی سینما است. عکاس بسیاری از فیلم های سیاه و سفید سینمای قبل و عکس های رنگی سینمای بعد از انقلاب را من می گرفتم. عکاسی با دوربین های نگاتیوی خیلی سخت بود. با چند حلقه باید بهترین عکس ها را ثبت می کردی لذا عکاس های آن زمان واقعاً در کار خود استاد بودند تا یک فریم از بین نرود. اما امروزه با دوربین های دیجیتال عکاس های جوان به سرصحنه های فیلم می روند و چند هزار تا عکس می اندازند شاید دو تا از عکس ها حرفه ای از آب درآید.
به تازگی پیشنهاد کاری داشته اید؟
امسال نه ولی سال گذشته با فیلم چهار اصفهانی در بغداد همراه بودم. فیلم سازان جدید بیشتر به دنبال کم کردن هزینه ها هستند لذا از عکاسان جوان تر بهره می برند و به علت پایین بودن دستمزدها مثلاً برای 2 میلیون تومان دیگر برای من صرف نمی کند که یک ماه به دنبال یک گروه بروم و عکس بندازم. من بارها جوایز بهترین عکاس و عکس را در جشنواره های مختلف گرفته ام.
سخن پایانی اکبر بروسلی سینمای ایران؟
از شما که یادی از پیشکسوتان عرصه سینما می کنید و مرا یاد کردید تشکر می کنم. از مسئولین و اهالی سینما هم می خواهم نگذارند که زحمت کشان این عرصه به فراموشی سپرده شوند.
محمد زندکریمخانی - جام جم آنلاین
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد