محمد خلیلی‌دادوئی

برچسب ها - محمد خلیلی‌دادوئی

خاطرات یک آزاده از دوران اسارت
در ابتدا پدرم مرا نشناخت و گفت: «شما پسرم را ندیدی او هم قرار بود آزاد شود و با شما به قائم‌شهر بیاید.» من دست و پایش را بوسیدم و گفتم: «من پسرت محمد هستم و در حالی که اشک از چشمان‌مان جاری بود یکدیگر را در آغوش گرفتیم.»
کد خبر: ۸۳۵۱۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۲

مهارت و سرگرمی در کارخنده

تهیه‌کننده و کارگردان مستند رئالیتی «کارخنده» درباره چالش‌های تولید این برنامه و تغییرات در فصل چهارم آن توضیح می‌دهد

مهارت و سرگرمی در کارخنده

نیازمندی ها