به گزارش جامجم، چهارم مرداد سال57 آتشنشانان در تماس مسئولان بیمارستانی در تهران در جریان حادثه ریزش آوار در دو بخش بیمارستان قرار گرفتند. در این حادثه 10 نفر مصدوم شده و 11 بیمار جان باختند. با شناسایی خانوادههای قربانیان اجساد به آنها تحویل داده شد. بررسیهای اولیه نشان میداد ریزش در بخش جراحی و داخلی بیمارستان بهدلیل گودبرداری در ساختمان مجاور برای توسعه بیمارستان رخ داده است.
39 سال از این حادثه مرگبار گذشته بود که چند روز پیش خانواده یکی از قربانیان به نام قاسم با حضور در شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران خواستار رسیدگی به این پرونده شد و درخواست دیه کرد.
وی به قاضی پرونده گفت: یک روز پیش از حادثه، قاسم برای عمل زانو به بیمارستان سینا در تهران منتقل شد. پزشک اعلام کرده بود بعد از دو روز بیمار میتواند ترخیص شود. روز بعد از تلویزیون شنیدیم در بیمارستان حادثهای رخ داده و نام او در میان کشتهشدگان است. آن سال جسد را تحویل گرفتیم و دفن کردیم. چندی پیش و با گذشت 39 سال به دادسرای ناحیه 12 رفتیم و شکایت کردیم.
وی ادامه داد: اما اسناد، پیش از انقلاب معدوم شده بود و فقط توانستیم بریده روزنامههای آن سال را به دادگاه ارائه کنیم تا گفتههایمان ثابت شود، اما چون حادثه بر اثر ریزش بود، به ما گفتند باید به دادسرای جنایی تهران بیاییم و شکایت کنیم. اکنون از مقصران حادثه درخواست دیه داریم.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی در شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران، با دستور بازپرس محسن مدیر روستا تحقیقات آغاز شد. این درحالی بود که چند روز از مطرح شدن این شکایت نگذشته بود که مردی میانسال دیروز با حضوردر شعبه ششم دادسرای جنایی تهران، اعلام کرد پدر او نیز جزو کشتهشدگان حادثه ریزش ساختمان این بیمارستان بوده و خواستار رسیدگی به پروندهاش شد.
با توجه به شکایت این دو مرد، بازپرس جنایی دستور تحقیقات را صادر کرد تا مشخص شود چنین حادثه مرگباری در 39سال پیش رخ داده یا نه. با توجه به اینکه آن زمان در روزنامه حادثهای مربوط به مرگ 11 نفر در ریزش بخشی از ساختمان بیمارستان چاپ شده و آتشنشانان را در حال امدادرسانی نشان میداده، قرار شد از آتشنشانی استعلام شود که علت این حادثه چه بوده است. همچنین از پزشکی قانونی نیز استعلام شود که علت مرگ قربانیان چه بوده و اینکه پلیس بررسی کند که آن زمان به قربانیان حادثهدیهای پرداخت شده یا نه؟
محرمعلی، دومین شاکی پرونده که پدرش 39 سال پیش در حادثه ریزش ساختمان بیمارستان فوت کرده بود، به جامجم گفت: 39 سال پیش که حادثه رخ داد، من هشت ساله بودم و همراه مادر و دو خواهرم که چندسالی از من بزرگتر بودند، در یکی از روستاهای قزوین زندگی میکردیم. پدر میانسالم به نام شعبانعلی که کشاورز بود، دچار پادردهای شدید شد. چند مرتبه در شهرمان درمان شد، اما پزشکان گفتند باید برای درمان او را به تهران ببریم که پدرم از طریق یکی از اقوام به بیمارستان منتقل و در آنجا بستری شد و تحت درمان قرار گرفت.
وی ادامه داد: او سه تا چهار روز در بیمارستان بود و تحت عمل جراحی قرار گرفت. روز حادثه از طریق رادیو و تلویزیون شنیدیم همان بیمارستان که پدرم بستری بود، دچار ریزش شده و نام او در میان قربانیان است. خانوادهام به بیمارستان رفته و جسد او را تحویل گرفتند و وی در شهرمان دفن شد. آن موقع چون اوایل انقلاب بود و همه مراکز در اعتصاب به سر میبردند، نتوانستیم بدرستی پیگیر پرونده مرگ پدرم باشیم. تا اینکه تصمیم گرفتیم پرونده را به جریان بیندازیم تا با مقصران و عاملان حادثه برخورد شود.
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد