رزمایش «شیر آماده 2017» که از هیجدهم اردیبهشت 96 در اردن آغاز شد، تا پنجشنبه 28 اردیبهشت ادامه دارد. این رزمایش شامل عملیات مبارزه با تروریسم، تقویت امنیت مرزها و عملیات جستجو و نجات است.
برای نخستین بار دو جنگنده بمبافکن نوع «بی بی 1» وابسته به نیروی هوایی آمریکا و تجهیزات پیشرفت دیگر آمریکایی و انگلیسی در این رزمایش مشارکت دارد.
اگرچه نام بیش از 20 کشور اروپایی و منطقه ای در این رزمایش آمده است، اما با توجه به میزان مشارکت اعضا این رزمایش را می توان اردنی، آمریکایی و انگلیسی دانست. ضمن اینکه بیش از 4 هزار نفر از مجموع 7400 نظامی حاضر در این رزمایش از عناصر مسلح ضدسوری هستند که در اردن آموزش دیده و برای ورود به خاک سوریه تجهیز شده اند.
رزمایش شیر آماده هرچند از 7 سال پیش به صورت سالانه در اردن برگزار میشود، اما سطح مشارکت نیروی انسانی و به کارگیری تجهیزات پیشرفته نظامی در رزمایش امسال در کنار تحرکات دیپلماتیک محور ضدسوری در هفته های اخیر، تردیدها درباره اهداف برگزاری این رزمایش را بیشتر کرده است.
به همین دلیل دولت سوریه رزمایش «شیر آماده 2017» را تهدیدی علیه مرزهای جنوبی خود تلقی کرده و در صدد تحکیم مواضع خود در مرز با اردن برآمده، و به 30 هزار جوان بازمانده از خدمت برای حضور نظامی در منطقه سویدا و درعا فراخوان داده است.
بعلاوه ارتش سوریه و حزب الله لبنان درباره هرگونه اقدام نسنیجده در مرزهای جنوبی سوریه هشدار داده اند.
در چنین فضایی است که همواره پرسیده می شود؛ آیا آمریکا در صدد گشودن جبهه جدید ضدسوری در مرزهای جنوبی است؟ برای پاسخ به این پرسش باید به چند نکته توجه داشت.
1- آیا آمریکا برای ورود جدی تر به جنگ در سوریه متقاعد شده است؟ به نظر دونالد ترامپ همچنان ورود نظامی به را گزینه قطعی خود نمی داند، و تمایلی به تغییر محسوس موازنه قدرت در سوریه ندارد. چه آنکه تجربه مداخله مستقیم آمریکا در گذشته از جمله در عراق و لیبی نشان داده است که آینده تحولات در این کشورها آنگونه که واشنگتن یم خواهد رقم نمی خورد. به ویژه اینکه در سوریه هیچ توافقی میان طیف وسیع معارضان و جریان های تروریستی وجود ندارد.
به همین دلیل است که هنوز گزینه برکناری اسد در واشنگتن گزینه پرطرفداری نیست و حتی دونالد ترامپ در آخرین موضع گیری در این خصوص تاکید کرد: اصراری روی کنارهگیری اسد از قدرت نداریم.
2- گشودن جبهه جنگ علیه دولت سوریه از مرزهای اردن، یک ریسک پرخطر برای امان تلقی می شود. مقامات اردن به خوبی می دانند که مناطق قبیله ای در صحرایی اردن خواستگاه جریان های نزدیک به القاعده و داعش است، و هر گونه نامنی در مرزهای این کشور با سوریه می تواند شرایط را برای تردد جریان های افراطی در دوسوی مرز فراهم کند، و ناامنی را به سرعت به خاک اردن گسترش دهد.
نگاهی به عملکرد دولت اردن در سال های پس از آغاز بحران در سوریه نشان می دهد، این کشور در سال های نخستین جنگ بی محابا در کنار معارضان قرار گرفت، و با استفاده از منابع مالی سرازیر شده از عربستان و قطر تلاش کرد به مرکز جنوبی تجمیع و تجهیز معارضان مسلح و اعزام آن ها به سوریه تبدیل شود.
در همین چارچوب اردن به مکانی برای عناصر فراری نظام بشار اسد است تبدیل شد، چنانکه ریاض حجاب نخست وزیر برکنار شده و فراری سوریه و یکی از خلبانان نیروی هوایی سوریه (با هواپیمای خود) به اردن رفتند.
اما به مرور مقامات اردن به این نتیجه قهری رسیدند که مرز 375 کیلومتری این کشور به همان میزان که فرصتی برای انتقال تروریست ها به خاک سوریه است، تهدیدی برای حضور این افراطگرایان در داخل خاک اردن هم به شمار می آید.
3- نقشه نفوذ امنیتی در جنوب سوریه نشان می دهد که ارتش سوریه نیروی مسلط به ویژه در مناطق درعا، سویدا و قنیطره است، ضمن اینکه نزدیکی این مناطق به مرز لبنان و حضور موثر حزب اله لبنان در کنار نیروهای مردمی و ارتش سوریه در این مناطق معادله نظامی جنوب سوریه را به نفع دولت سوریه رقم زده است.
4- توافق سه جانبه «کاهش تنش» که بخشی از آن به جنوب سوریه مربوط می شود، به عنوان یک دستاور سیاسی در روند مذاکرات با حمایت ضمنی طرف های دیگر از جمله آمریکا مواجه شده، و در شرایط کنونی جبهه غربی – عربی به رهبری آمریکا و عربستان در موقعیت سیاسی لازم برای زیرپا نهادن این توافق قرار ندارند.
5- در پیش بودن مذاکرات ژنو 6 که استفان دی میستورا، نماینده سازمان ملل در امور سوریه از برگزاری آن تا آغاز ماه رمضان خبر داده است، همچنین در پیش بودن سفر دونالد ترامپ به عربستان، حاکی از آن است که در شرایط کنونی همچنان مذاکرات سیاسی در اولویت قرار دارد، و دست کم تا کنون اراده لازم برای تغییر موازنه نظامی در سوریه از سوی جبهه غربی – عربی شکل نگرفته است.
6- مداخله نظامی در جنوب سوریه چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم بخشی از طرح تفکیک و تجزیه سوریه است، که در آن چهار دولت کرد در شمال، علوی در سواحل مدیترانه، دروزی در جنوب و سنی در بخش وسیعی از شمال و مرکز سوریه تا مرزهای عراق در نظر گرفته شده است. این طرح ضمن اینکه از ابتدا غیرواقعی ارزیابی شده بود، با مسلط شدن ارتش سوریه بر حلب کاملا به حاشیه رانده شده است. اما همچنان به عنوان یک ایده به ویژه از نگاه محور آمریکا – عربستان مورد توجه قرار دارد.
نتیجه اینکه رزمایش «شیر آماده» در اردن که با فضای روانی و رسانه ای سنگینی همراه شده است، بیش از آنکه به معنای گشودن جبهه جدید جنوبی علیه سوریه باشد، تلاش هماهنگی برای ایجاد رعب و فشار روانی علیه دولت و ارتش سوریه ارزیابی می شود.
نیاز به این دست مانورهای روحیه بخش برای تروریستها و مخالفان مسلح سوری، به ویژه پس از پیروزی تعیین کننده ارتش سوریه در حلب به خوبی احساس می شده است. طبعا تحرکات دیپلماتیک عربستان از سفر وزیر جنگ سعودی به آمریکا تا دیدار قریب الوقوع رئیس جمهوری آمریکا از ریاض، در کنار رزمایش «شیر آماده» مجموعا برای جلوگیری از احساس ضعف جببه ضدسوری و تلاش برای تغییر شرایط قلمداد می شود.
در چنین فضایی تلاش های روسیه برای عملیاتی کردن سریع توافق کاهش تنش و وارد کردن سازمان ملل متحد و آمریکا به عنوان طرفهای بین المللی در در روند اجرای این توافق، بیشتر قابل فهم است. چه آنکه بین المللی کردن این توافق و اجرای سریع آن می تواند با ایجاد فضای امن پیرامون دمشق، فرصت بازیابی جریان های تروریستی و معارضان مسلح را از میان ببرد. و طرح هایی نظری ایجاد جبهه جدید جنگ در جنوب را کاملا غیراجرایی کند.
یوسف اسماعیلی / مفسر جام جم آنلاین
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد