موضوع این نوسانها چیست و اصلا چرا سخن از مذاکره به میان میآید؟ اگر این افراد مدعیاند که همه چیز را از بین بردهاند، باید گفت که اولا دانش را نمیتوان از میان برد. ثانیا در ذهن آمریکاییها این تصور شکل گرفته که ایران ضعیف شده و اکنون زمان مناسبی است؛ هم برای حمله نظامی به ایران و هم برای گرفتن امتیازاتی که ایران در شرایط عادی حاضر به واگذاری آنها نیست.
از اینرو طرف آمریکایی سخن از مذاکره میکند اما در واقع منظور آنها مذاکره واقعی نیست؛ بلکه هدف اصلی، تسلیم ایران و وادار کردن آن به تمکین در برابر خواستههای آمریکاست؛ نه فقط در حوزه هستهای، بلکه در حوزه موشکی، سیاست خارجی و سایر بخشها. دلیل این فشارها نیز روشن است: هدفشان تجزیه ایران است و تنها مانع تحقق این هدف، جمهوری اسلامی است.
آنها قصد دارند حکومت ایران را سرنگون کنند اما همانطور که دیدید، با وجود حملات، نه فقط حکومت سرنگون نشد بلکه حتی انسجام بیشتری پیدا کرد و اهداف آنان هم تحقق پیدا نکرد. اکنون این احساس را دارند که تا سه سال آینده، یعنی در دوره ریاستجمهوری ترامپ، «پرونده ایران» باید بسته شود. برای بستن این پرونده، ایران باید ضعیف شود و این امر زمانی محقق میشود که اهرمهای قدرت ایران از آن گرفته شود؛ مثلا قدرت موشکیاش تضعیف گردد.
در این میان پیامهایی که از داخل کشور مخابره میشود ــ ازجمله سخن گفتن برخی درباره مذاکره، تغییر پارادایم و... ــ پیامهای غلطی است که طرف آمریکایی دریافت میکند. فشار گروههایی در داخل که عملا در جهت منافع آمریکا حرکت میکنند، به ترامپ خوراک رسانهای میدهد تا ادبیات فشار و تسلیمطلبی را تقویت کند. هدف این روند، گرفتن امتیازاتی است که در نهایت کشور را تضعیف کرده و مسیر سرنگونی جمهوری اسلامی و سپس تجزیه ایران را هموار سازد. این طراحی کلی است که وجود دارد و این درک صحیح مسأله است.
اما درک غلط چیست؟ اینکه هر بار وانمود شود فرصتی درحال از دست رفتن است. این مشکل سالهاست که وجود دارد. بهدلیل رقابتهای سیاسی و فشارهای اقتصادی بر مردم، برخی سخنان غیرواقعی بیان میشود و نوعی «توهمفروشی» شکل میگیرد؛ ازجمله اینکه خود شخص ترامپ بهنوعی به دنبال صلح است اما نظام سیاسی آمریکا و لابی صهیونیسم مانع کار هستند. در حالیکه اساسا تفاوتی میان اینها وجود ندارد.
این نوع تفکیکها پیش از جنگ تحمیلی نیز وجود داشت. ترامپ و نتانیاهو در موضوع فرماندهی حمله اسرائیل همراستا بودند. حال اگر سیاستمدار یا چهرهای رسانهای بگوید که «ما با آمریکا مذاکره میکنیم و آمریکا به تعهدات خود پایبند خواهد بود»، این صرفا توهم است. اگر کسی تاریخ آمریکا را مروری اجمالی کرده باشد، درمییابد که آمریکاییها در تاریخ خود هیچگاه به تعهداتشان پایبند نبودهاند؛ نه پیش از این، نه اکنون و نه در آینده.
بنابراین موضوع مذاکره با آمریکا چیزی جز یک توهم سیاسی نیست؛ هرچند ممکن است در فضای داخلی برای اهداف سیاسی مورد استفاده قرار گیرد.