حیا نزد اهل معنا، اول؛ تفکر در احسان حقتعالی به بنده بهرغم ناسپاسی، دوم؛ علم به اینکه در همهجا و همه احوال در مقابل دیدگان حقتعالی قرار دارد و سوم؛ آنکه خود را در محضر خدا دانستن باشد.
لذا خوف، رجا، عظمت و محبت را در خود دارد و ناشی از تعظیم و بزرگداشت خداوند باشد که مبتنی بر مودت ذات حقتعالی و ناشی از درک احسان بیشمارش باشد.
اگر آدمی به عنایت حق به مقام خوف و خشیت از خداوند و احوال قیامت و درک احسان الهی رسد، آن را زیور خود سازد و مراقبت نماید، حیا بر او حاکم شود اما حیا غیرمراقبت باشد، مراقبت انتظار غایب است و حیا، شرم از حاضر شاهد.
حیا دارای مراتبی است. حیای خاص از جمله احوال مقربان و صفت اهل مشاهده باشد که روح ایشان در اثر شهود حق، پیچیده گردد و از هیبت خداوند عظیم ناشی شود.
حیای عام که در بنیآدم نهاده شده و فطرتا آدمی شرم کند از انجام بسیاری از کارها در منظر دیگران.
حیای اهل ایمان از نوع خاص باشد و از درک و غلبه شهود اوصاف جلال حق، حزن، حیا و خشیت بر احوال شأن غالب است. از این رو وقتی نعمتهای فراوان، لطف بیکران و دیگر صفات نیکوی خداوند را منظور بدارد و جایگاهش را بشناسد به خود اجازه ترک حیا ندهد. پس حیا هم مشاهده احسان حق باشد و هم نظر به هیبت و صفات جلالی خداوند.
لذا صدیقه طاهره (س) در خطبه فدکیه ابتدا از احسان پرشمار خداوند سخن گفت تا آن قوم فتنه زده و غافل را به حیا وادارد و از خداوند شرم کنند. چنانکه فرمود: «أَلْحَمْدُللهِ عَلَی ما أَنْعَمَ وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَی مَا أَلْهَمَ وَالثَّنَاءُ بِما قَدَّمَ،مِنْعُمُومِ نِعَم ابْتَدَأها وَ سُبُوغِ آلَاءٍ أَسْداها وَ تَمَامِ مِنَنٍ وَالَاهَا!» خدا را بر نعمتهایش سپاس میگویم و بر توفیقاتش شکر میکنم و بر مواهبی که ارزانی داشته، ثنا میگویم؛ بر نعم گستردهای که از آغاز به ما داده و برمواهب بیحسابی که به ما احسان فرموده و بر عطایای پیدرپی که همواره ما را مشمول آن ساخته است.»
حضرت در سخنان گوهرینش، مردم را به کانون احسان و کرامت خداوندی ارجاع میدهد تا شاید به حیا و شرم، به صراط حق رغبت کنند و آنچه در حق حضرت علی (ع) و او به ستم روا داشتند، جبران کنند.
حیا مراتبی دارد که از علم آدمی به نظارت خداوند بر اعمال در همه احوال و درک حضور و علم به قُربش و از شهود جلال حقتعالی که با هیبت آمیخته است، باشد و اساس این مراتب از ایمان بوده، چنانکه پیامبر حیا فرمود: «اَلاحیاءُ مِنالایمان»
لذا حیای اولیای الهی از ایمان و بیحیایی نشان بیایمانی و وقاحت است چنانکه پیامبر (ص) فرمود: «لاایمانَ لِمَن لاحَیاء لَهُ»
بر این اساس، مدعی حقخواهی و نیکی، گام نخستش باید حیا باشد. با بیحیایی و ارتکاب حرام، نتوان دل به خدا داد و دست به خیری مقبول برای خلق گشود.
لذا پیامبر خدا حیا را سنجه محاسبه اعمال و ترازوی توزین نفس آدمی معرفی میکند: »زِنوا اَعمالَکم بمیزان الحیاء قَبل اَن توزنوا«
بر این سنجه الهی میتوان سلوک حضرت زهرا (س) را فهم کرد. آن انسان کامل که حیاتش بر ایمان و یقین بود، فرمود: «انالحیاء منالایمان والایمان فیالجنه». ایمانی که در شعاع آن، چشم و دلش به شهود جلال خداوند باز گردید و بر همه زوایای حیاتش پرده افکند و زینت بخشید و در ساحات سلوکش بدرخشید و خانه و جامعه را نورانی ساخت. حیای او در مقابل پدر در ازدواج و حیایش از همسر نجیبش که هم چو شاهین شاهپَر شکسته، عزلت اختیار کرده، با عدم طرح آلام خویش نجابت را معنا نمود و در حجاب گرفتن از مهمانی که نمیبیندش، اوج عفت و خشیت ریحانه هستی را به نمایش گذاشت، این همه از مشاهده هیبت جلال حقتعالی و درک احسانش بود.
حیای دیگری را، حیای خداوند دانند. چنانکه فرمود: خداوند به پیران ندا دهد، که خود را از آلودگی پاک سازید و به سوی من آیید، از پیری تو حیا کنم که تو را در آتش جهنم عذاب کنم. نیز آوردهاند، هرکه از خداوند حیا کند، خدا نیز از او شرم کند. چنانکه پیامبر (ص) فرمود: حقتعالیگوید «کسانی که از حرام اجتناب کنند، شرم دارم که ایشان را حساب کشم».
مراد آن باشد که از کرم خود نپسندم براین معنا تلاش حضرت در رهانیدن مردم غافل از عقوبت در سایهسار کرم حقتعالی در دوره پررنج بعد وفات پیامبر (ص) قابل فهم باشد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
خالد قدومی، نماینده جنبش حماس در گفتوگو با «جامجم» آخرین تحولات مربوط به غزه را تشریح کرد
در گفتوگوی جامجم با دکتر علی انتظاری، جامعهشناس مطرح شد
کاظم اولیایی در گفتوگو با جامجم از رفتارهای خارج از ادب و فرهنگ بعضی فوتبالیستها انتقاد کرد