ایشان با یادآوری سخنان چند سال قبل یکی از مسئولان آمریکایی که گفته بود باید ریشه ملت ایران را از بین ببریم، افزودند: آنها قادر به درک این حقیقت نیستند که ملتی با چنین سابقه پربار تاریخی و فرهنگی را نمیتوان ریشهکن کرد.
واقعیت آن است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا از هر روشی برای تغییر نظام جمهوری ایران استفاده کرد و در این مسیر از هیچ دشمنی علیه دولت و ملت ایران فروگذار نبود. سخنان اخیر ترامپ و برخی دولتمردان سابق و کنونی ایالات متحده و بیان این که مخالفتهای آمریکا صرفا محدود به حاکمیت در جمهوری اسلامی است، قصه مهملی است که حتی کارگزاران آمریکایی هم آن را نمیتوانند قبول کنند.
زمانی که قطع روابط سیاسی و بازرگانی آمریکا با ایران در 19 فروردین 59 از سوی کارتر مطرح شد، دشمنیهای دولتمردان این کشور با ملت ایران که پیش از این نیز در قالبهای مختلف انجام میگرفت علنی شد؛ دشمنیهایی که تبعات آن باعث نادیده گرفتن حقوق مسلم مردم ایران بود. در دستور کارتر تاکید شده بود بعد از مطالبات شاکیان آمریکایی و شرکتها ضمن مسدود شدن اموال و داراییهای ایران در آمریکا به عنوان غرامت از اموال مسدود شده ـ که بالغ بر 12 میلیارد دلار برآورد میشد ـ برداشت خواهد شد حتی در این دستور تصریح شده بود که هیچ روادید جدیدی برای ایرانیان صادر نخواهد شد و تمامی روادیدهای صادر شده از این پس باطل خواهد بود.
قطع خرید نفت از ایران از دیگر آثار این دستور بود. با نگاه به امروز کاملا می توان شباهتها میان دستور کارتر و فرمان مهاجرتی ترامپ مبنی بر ممانعت از ورود اتباع شش کشور مسلمان از جمله ایران به خاک آمریکا را دریافت.
ریگان در دوره ریاست جمهوری خود با وجود توافقات ایران و آمریکا برای حل مساله گروگانها در آخرین روزهای ریاست جمهوری کارتر و تعهدات ایالات متحده مبنی بر لغو تحریمها، همچنان به ممنوعیت صادرات و واردات ادامه داد و تعهد آمریکا مبنی بر آزاد کردن اموال و داراییهای ایران را مسکوت گذاشت.
در این دوره که با تحمیل جنگ علیه ایران از سوی عراق با حمایت کشورهای غربی ازجمله آمریکا همزمان بود، بسیاری از کشورهای غربی همداستان با ایالات متحده، ایران را کاملا در شرایط تحریم قرار دادند و به بهانههای مختلف نه تنها از ارسال لوازم و تجهیزات خریداری شده خودداری میکردند، بلکه امکانات نظامی فراوانی را شامل سلاحهای پیشرفته، رادار، هواپیما و امکانات لجستیکی در اختیار عراق قرار دادند.
مردم ایران هیچگاه کمکهای کشورهای خارجی را در تامین سلاحهای شیمیایی عراق فراموش نمیکنند. همچنان بعد از سالها سرفههای آزاردهنده از سینههای خسته مجروحان شیمیایی شنیده میشود، اما در شورای امنیت سازمان ملل متحد، آمریکا و دیگر کشورهای عضو حتی اشاره مختصری هم در محکومیت بمباران شیمیایی نکردند.
حمله به هواپیمای مسافربری ایران در سال 67 و به شهادت رساندن 290 سرنشین آن از سوی ناو آمریکایی وینسنس برای محافل غربی و سیاستمداران آمریکایی به مثابه یک حادثه عادی بود و حتی از قبول مسئولیت در این زمینه نیز شانه خالی شد.
طی این سالها همواره آمریکا در تلاش بود ایران را در فهرست کشورهای حامی تروریسم قرار دهد. آیا سیاستمداران آمریکایی مدعی حمایت از ملت ایران، تلاششان را در جلوگیری از اعطای وام از سوی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و محور شرارت خواندن ایران از سوی جورج بوش و اعمال مجازاتهای موسوم به داماتو مبنی بر منع سرمایهگذاری بیش از 20 میلیون دلار شرکتهای آمریکایی و غیرآمریکایی در ایران به فراموشی سپردهاند؟ نگاهی به فهرست بلندبالای تحریمهای آمریکا علیه ایران، کاملا مبین این موضوع است که دولتمردان آمریکایی اعم از جمهوریخواهان و دموکراتها نه تنها با نظام مشکل دارند بلکه تاب تحمل ملت بزرگ ایران را هم ندارند. بسیاری از آثار و تبعات تحریمهایی که براساس ادعاهای مقامات آمریکایی به منظور مجازات حاکمیت ایران صورت گرفته است، از جمله تحریمهای بانکی و ایجاد ممانعت جدی برای تهیه دارو، عمدتا متوجه مردم ایران است.
فتاح غلامی - سیاسی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد