* از آغاز سال شاهد افزایش بی سابقه ای در نرخ ارز بودیم. دلایل اصلی این افزایش نرخ و راهکارهای کنترل آن چیست؟
اخباری که در روزهای گذشته در رسانه ها از زبان آقای همتی و آقای روحانی شنیده می شود نشان می دهد بخش عمده ای از صادرکنندگان ارز حاصل از صادرات خود را به اقتصاد کشور برنگردانده اند. آقای روحانی اعلام کردند که نزدیک به بیست میلیارد یورو مربوط به صادرات قبل از کرونا هنوز وارد بازارهای ما نشده است. این مساله کاهش عرضه را بوجود آورده است و مسئولین وضعیت فعلی را ناشی از کاهش عرضه می دانند. به درستی توضیح داده نشده است که چرا صادرکنندگان ارز حاصل از صادرات خود را برنمی گردانند. شاید تصور این است که قیمت ها در حال افزایش است و می خواهند صبر کنند و ارز خود را با قیمت بالاتری به فروش برسانند. به هر حال مشخص است که امروز در بازگشت ارز حاصل از صادرات مشکل وجود دارد. مساله دیگر تقاضا برای ارز است که با توجه به رشد نقدینگی خلق شده در نظام بانکی و با توجه به رشد ارزش سهام که خود دارایی نقد و با ارزشی است به تقاضای موثری در اقتصاد رسیده ایم. این تقاضا معمولا خود را در بازار مسکن و بازار سرمایه و بازار ارز و طلا و خودرو نشان می دهد. این افزایش به بازار ارز منحصر نیست و ما در بازار مسکن نیز رشد قابل ملاحضه ای از قیمت را مشاهده کرده ایم. و به نظر می رسد ارتباطی با رشد بالای نقدینگی و رشد بالای بازدهی سهام در بازار سرمایه و تکان خوردن قیمت ها در سایر بازارها وجود دارد. این عوامل می تواند توجیهی بر افزایش قیمت ارز در سه ماهه اول سال باشد.
* دولت در این شرایط چه استراتژی خواهد داشت تا بتواند بر روند افزایش قیمت ها کنترلی داشته باشد؟
بانک مرکزی زمانی می تواند قیمت ارز را در بازار کنترل کند که منابع ارزی در اختیار داشته باشد. درآمدهای نفتی کاهش پیدا کرده و ذخایر ارزی بانک مرکزی با توجه به نامعلوم بودن زمان پایان تحریم ها قابل استفاده نیست بانک مرکزی ناچار است که این ذخایر را برای تامین کالاهای اساسی مورد نیاز کشور حفظ کند. بنابراین بخش عمده ای از مشکلات و گرفتاری های دولت به تحریم ها مرتبط است آنچه در داخل باعث بروز این مشکلات شده و آثار تحریم ها را تشدید کرده فشار تقاضایی است که بر اثر رشد نقدینگی و به ویژه رشد ارزش سهام در اقتصاد بوجود آمده است. رشد نقدینگی و رشد ارزش سهام عواملی داخلی هستند که می توانستیم آنها را کنترل کنیم و امروز هم مشکل داریم و اگر این موارد را کنترل می کردیم تا حدودی می توانستیم جلوی تقاضا را در اقتصادمان بگیریم. در رابطه با صادرکنندگان، عمده صادرکنندگان کسانی هستند که در ارتباط با نهادها و ارگان ها هستند و دولت می تواند با فشار ارز را بگیرد مگر اینکه تحریم های بانکی مانع اصلی باشد.
* مهمترین اشتباه دولت در ایجاد این وضعیت چه بود؟
به نظر من، تصور غلطی که از بازار سرمایه وجود داشت و فکر می شد بازار سرمایه جایی برای جذب نقدینگی است موجب این وضعیت بود درحالیکه بازار سرمایه در حقیقت جایی برای خلق نقدینگی بود. دارایی هایی که در بازار سرمایه هستند به نوعی نقدینگی محسوب می شوند. تشویق و ترغیب برای حضور بیش از حد در بازار سرمایه موجب شد مردم وارد بازار سرمایه شود. ضمن اینکه می شد با تدابیری باز دارنده رشدی منطقی اتخاذ کرد که انجام نشد. به نظر من، اشتباه دیگر نیز پایین آمدن نرخ بهره در اقتصاد بود بخصوص نرخ بهره در بازار بین بانکی اشتباهی بود که سیاستگذار به آن مرتکب شد. وقتی نمی توانستیم عرضه ارز را محدود کنیم جا داشت تقاضا را مدیریت و کنترل می کردیم ولی نتوانستیم شرایط اقتصاد کلان کشور را متناسب با شرایط تحریمی مدیریت کنیم. و تقاضای موثر و بسیار بزرگی بر اثر این سیاست ها در بازارهای ما ایجاد شد. امروز راهکار عمل معکوس است و باید تلاش کنند رشد قیمت سهام در بازار سرمایه روندی معقول و منطقی پیدا کند وقتی نرخ بهره در بازار بین بانکی به حدود 13 تا 13.5 درصد تقلیل پیدا کرده و نرخ بهره سپرده گذاری در بانک ها 15% شده است و نرخ بهره اوراق دولت با وجود اینکه کمی بالا رفته و حول و هوش 18 تا 18.5 درصد سالانه است. درحالیکه بازار سرمایه هفته ای 15% بازدهی دارد و این به معنی تقاضایی قابل ملاحضه برای دارندگان سهام است تا افزایش ثروت خود را در بازارهای دیگری به تقاضای موثر تبدیل کنند. درحالیکه ما در عرضه با مشکلات جدی روبرو هستیم و با نبود عرضه مناسب قیمت ها بالا می روند. اگر امروز بتوانیم نرخ بهره را افزایش بدهیم و بتوانیم اقداماتی کنترلی و احتیاطی بر بازار سرمایه اعمال کنیم تا حدودی می توان تقاضا را مدیریت کرد. مساله عرضه ارز به تحریم ها ارتباط پیدا می کند و باید دید این وضعیت تا چه زمانی تداوم پیدا خواهد کرد.