در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
كتككاری عروس و خواهرشوهر دردسرساز شده و مهبد را به درخواست طلاق مجبور كرده است. وقتی قاضی دادگاه خانواده از این زوج علت درخواست طلاق را میپرسد، مرد جوان رشته كلام را در دست میگیرد و درباره ماجرای زندگیاش میگوید: سهسالونیم است كه با پریچهر ازدواج كردهام. از همان روز اولی كه با او آشنا شدم، احساس كردم پریچهر زن خیلی آرام و مهربانی است. من هم عاشق همین آرامبودن او شدم. همیشه یكی از مهمترین معیارهای من برای زندگی این بود كه همسرم زنی آرام و متین باشد و مرتب سروصدا بهراهنیندازد. برای همین هم بود كه پریچهر را بهعنوان همسرم انتخاب كردم. ولی حالا بعد از این همه سال زندگی مشترك متوجه شدم او نهتنها آرام نیست بلكه خیلی هم خشن و پرخاشگر است. او از دعوا و جنجال هیچ ترسی ندارد و در این مدت به هر بهانهای دعوا و جنجال بهراهمیانداخت و مرا عصبانی میكرد. اما با اینكه از این رفتارهایش خوشم نمیآمد، سعی میكردم تحمل كنم. ولی چند روز پیش كاری كرد كه دیگر طاقتم تمام شد. او چند روز پیش با خواهرم دعوا كرد و جلوی چشم همه ما او را كتك زد. همه ما شوكه شدیم و پریچهر در میان بهت و ناباوری ما باز هم خواهرم را كتك زد تا اینكه ما آنها را از هم جدا كردیم. از همان لحظه متوجه شدم كه دیگر تحملكردن این زن امكان ندارد و ما باید از هم جدا شویم. او آبرویم پیش خانوادهام برد و مرا خجالتزده كرد. برای همین دیگر نمیخواهم در كنارش زندگی كنم.
در ادامه زن جوان نیز به قاضی گفت: من هم میخواهم از این مرد و خانوادهاش برای همیشه جدا شوم. آقای قاضی، من بدون دلیل این كار را نكردم. از وقتی ازدواج كردم فقط دارم زور و ظلم خانواده شوهرم را تحمل میكنم و حرفی نمیزنم. اگر هم آن روز خواهرشوهرم را كتك زدم برای این بود كه به من توهین كرد و مهبد هم هیچ دفاعی از من نكرد. عصبانی شده بودم و كنترل رفتارم دست خودم نبود. در این سالها شوهرم هیچوقت از من حمایت نكرد و در مقابل خانوادهاش همیشه مورد ظلم قرار میگرفتم. من هم خسته شدم و دیگر نمیخواهم كنارش زندگی كنم.
در پایان نیز قاضی سعی كرد این زوج را از جدایی منصرف كند، برای همین رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موكول كرد و از این زوج خواست در فرصت باقیمانده با یك مشاوره خانواده صحبت كنند.
سارا شقاقی، روانشناس در اینباره میگوید: در زندگی مشترك هر زن و شوهری ممكن است اختلافات یا مشكلات جدی پیش بیاید. بهخصوص در همان ماهها و سالهای اول زندگی كه زن و مرد هركدام از دنیایی متفاوت، قدم به دنیای دیگری گذاشتهاند و سخت است كه بتوانند خودشان را با شرایط جدید وفق دهند. به نظر من در این شرایط زن و مرد باید كاملا هوشمندانه برخورد كنند. آنها باید بدانند اختلافنظر یا مشكلات دیگر تنها برای آنها به وجود نیامده و در زندگی هر زوجی وجود دارد. اگر آنها در وهله اول این موضوع را درك كنند راحتتر میتوانند با شرایط و مشكلات جدید كنار بیایند و آن را برطرف كنند. زن بعد از ازدواج دوست دارد به همسرش بهعنوان یك تكیهگاه نگاه كند و او را سد محكمی در برابر ناملایمات زندگی ببیند. همانطور كه مرد انتظار توجه عاطفی از همسرش دارد. در این میان گاهی دخالتهای دیگر اعضای خانواده در زندگی زوجها و سكوت در برابر آن باعث میشود مشكلاتی در زندگیشان به وجود بیاید. مشكلاتی كه اگر برای حل آن اقدامی نكنند، باعث طلاق عاطفی یا جدایی زوجین از هم میشود. زوجهای جوان در مواقعی كه با مشكل روبهرو میشوند میتوانند از بزرگان فامیل كمك بگیرند اما این كمكگرفتن نباید دخالت در زندگی مشترك تصور شود. در پایان دوباره تاكید میكنم، گفتوگو بهترین معجزه برای ازهمنپاشیدن یك زندگی است. تمام زوجهایی كه تصمیم به جدایی میگیرند، پیش از هرگونه اقدامی در ابتدا با هم گفتوگو كنند و از ناراحتیهای خود بگویند تا شاید مشكلاتشان حل شود. اگر هم حل نشد، بعد از آن میتوانند به تصمیمهای جدی خود فكر كنند. اما خیلی از زوجهای جوان، بدون فكر و بدون گفتوگو یك مشكل را آنقدر بزرگ میكنند كه در عرض چند روز خیلی ساده مهر طلاق بر شناسنامههایشان میخورد. برای همین بهتر است از همان ابتدا زن و شوهر با هم گفتوگو
و از ناراحتیها و اختلافاتشان صحبت كنند تا به مشكل بزرگتری بر نخورند.
سیما فراهانی - ضمیمه تپش روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد