به گزارش جام جم آنلاین و به نقل از حوزه نت؛ بدین جهت است که قرآن ذریه حضرت ابراهیم را صرفا به دلیل انتصاب به آن حضرت شایسته امانت ندانسته و بر ضرورت اهلیت و شایستگی لازم در افراد تاکید نموده است. (وإذ ابتلی إبراهیم ربه بکلمات فأتمهن قال إنی جاعلک للناس إماما قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین) ( بقره، ١٢٤)
چنین شایستگی بیشتر در داستان حضرت آدم و فرشتگان نیز معیار ارزیابی و سنجش قرار گرفته است. خداوند پس از تعلیم اسما به حضرت آدم (ع ) از فرشتگان خواست تا بر آدم سجده کند. معیار برتری حضرت آدم نیز علم به اسما بوده است. (قال یا آدم أنبئهم بأسمائهم فلما أنبأهم بأسمائهم قال أ لم أقل لکم إنی أعلم غیب السماوات و الأرض و أعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون ) (بقره ،٣٣ ) معیار تکریم و بزرگداشت افراد، نه صرفا خصایص نسبی وحسبی آنان بلکه برخورداری از شایستگی های اخلاقی و معرفتی بود. از حضرت باقر(ع ) روایت شده است که فرمودند: سلمان با جمعی در مسجد نشسته بود هر یک از آنها فخر و مباهات می کردند در نسب خود، عمر به سلمان گفت نسب تو چیست و پدر و مادر تو کیست؟ سلمان گفت من بنده ای از بندگان خدا هستم، گمراه بودم خداوند به واسطه وجود مقدس پیغمبر خاتم مرا هدایت نمود. فقیر بودم بی نیازم کرد، بنده بودم آزادم کرد به وسیله پیغمبر. نسب و حسب من اینست. از مسجد بیرون آمد. داستان را به سمع مبارک پیغمبر رسانید جبرئیل نازل شد و آیه فوق را آورد. (کلینی، ١٣٧٢: ١٨١ ) (یا أیها الناس إنا خلقناکم من ذکر و أنثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا إن أکرمکم عند الله أتقاکم إن الله علیم خبیر ) (حجرات، ١٣)
در سیره مبارک حضرت محمد (ص) از واگذاری امور به نااهلان پرهیز شده است . مسلم در صحیح خود نقل کرده است که: ابو برده از ابوموسی نقل کرده است که گفت: من به همراه دو نفر از پسر عموهایم بر پیامبر وارد شدیم یکی از آن دو گفت ای رسول خدا ما را بر قسمتی از آنچه خداوند تو را بر آن ولایت و حکومت داد، زمامداری بده ، دیگری نیز سخنی نظیر این گفت حضرت فرمودند: به خدا سوگند ما هرگز به کسی که در خواست حکومت و زمامداری نماید و یا بر کسب آن حریص باشد حکومت نخواهیم کرد (دلشاد تهرانی، ١٣٧٣: ٢١٦ ) در روایتی از پیامبر اسلام (ص) نقل شده است که آن حضرت فرمودند: «هر که کارگزاری از مسلمانان را به کار گمارد و بداند که در میان ایشان شایسته تر از او و داناتر از او به کتاب خدا و سنت پیامبرش هست به خدا و پیامبرش و به همه مسلمانان خیانت کرده است ». (الهندی، ١٤٠٩ق: ٧٩)
آن حضرت در سپردن همه امور تنها شایستگی های افراد را ملاحظه می کرد و خلاف هنجارهای زمانه خویش جوانان شایسته را در مناصب و مسئولیت های مهم قرار می داد. آن جضرت عمرو بن حزم را در حالی که جوانی هفده ساله بود به فرمانداری نجران در یمن منصوب کرد و عتاب بن اسید را که جوانی بیست و چند ساله بود و در نهایت زهد و پرهیزکاری بود، فرماندار مکه قرار داد که از نظر سیاسی پس از مدینه مهم ترین پایگاه محسوب میشد و او نخستین امیر الحجاج مکه بود و انتخاب زیدبن حارثه و فرزند وی اسامه بن زید به فرماندهی سپاه مسلمانان نمونه دیگری از شایسته سالاری در سیره پیامبر بوده است. (دلشاد تهرانی، ١٣٧٣: ٢٢٢)
نظارت و نقد عملکردها
از دیدگاه پیامبر اسلام (ص) حقوق و وظایف سیاسی مردم منحصر به حضور در صحنه و مشارکت در تصمیم گیری ها نیست ؛ بالاتر آنکه در مرحله بعد هم مردم باید با نظارت بر عملکرد مسئولان در جریان مسیر اجرای تصمیم ها قرار بگیرند و ابراز نظر کنند هر چند نظر آنان نشان دهنده مخالفت و نقد عملکردها باشد. پیامبر(ص) آنگاه که معازبن جبل را به سوی یمن میفرستاد در رهنمودی مکتبوب به او دستور داد تا ضمن توجه به آموزش و تربیت مردم و رعایت منزلت و جایگاه افراد، در اجرای او امر الهی کوتاهی نکنند. ایشان سپس بر مدارا با مردم و گذشت نسبت به آنان تاکید فرمود و دستور داد که ای معاز ... در مورد هر مسئله ای که فکر می کنی درباره آن از تو انتقاد خواهند کرد، پیشاپیش دلایل و توجیهات خود را برای مردم بازگو کن تا (مشکلات را متوجه شده ) تو را معذور دارند. (الحرانی، ١٣٨٨: ٢٤) مردم باید محرم حاکمیت و آگاه از رویه او باشند و هیچ اخباری و اطلاعاتی از آنان پنهان داشته نشود، مگر اخبار و اطلاعات امنیتی و طبقه بندی شده که برای مصلحت بالاتر همان مردم و به سان همه نظام های عقلایی به اندازه ضرورت از نشر آن جلوگیری می شود.
امام رضا(ع ) نیز یکی از دلایل وجوب خطبه در نماز جمعه را آن می داند جمعه روز حضور همگانی است و به همین دلیل خواسته اند تا امام، مردم را به مصلحت دین و دنیای خود آگاه کند و آنان را از حوادث و امور مهمی که منافع و مشکلاتی در پی دارد با خبر سازد (حکیمی، ١٣٦٠: ٤٢٢) در مقابل مردم نیز موظف هستند که مسئولان جامعه را از واقعیت ها مطلع کنند و آنچه را درست تشخیص می دهند، صادقانه و دلسوزانه با آنان در میان بگذارند. طبق یکی از روایات، پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «هر کس نسبت به امور مسلمانان بی توجه باشد، از آنان نیست و هر کس روز و شب کند در حالی که ناصح خدا، رسول، قرآن، امام و عموم مسلمانان نباشد از آنان نیست ». (ری شهری، ١٣٦٣: 54)
طبق روایتی دیگر حضرت فرمودند سه خصلت است که دل هیچ مسلمانی به آن خیانت نمی کند، خالص کردن عمل برای خدا، خیر خواهی برای زمامداران و همراه بودن با جماعت بدیهی است که اظهار نظر صادقانه و خیر خواهانه ممکن است به صورت ابراز مخالفت با وضع موجود و نقد عملکردهای جاری باشد. این نه تنها مانعی ندارد و حق شهروندی محسوب میگردد که حق حاکمان نیز هست و می توانند یا باید، آن را از مردم مطالبه کنند. (نهج البلاغه، خطبه ٣٤) مسئولان جامعه اسلامی، خود باید زمینه را برای چنین ارتباطات مردمی فراهم آورند. پیامبر اکرم برای تحقق این وضعیت دو رهنمود بسیار مهم و موثر به زمامداران و صاحبان قدرت سیاسی ارائه فرمودند. نخست آنکه مداحان و معجزه گویان را از خود طرد کنند آن هم با این تعبیر که بر چهره ستایشگر خاک بپاشند.
ابوذر گفته است : سلمان و بلال را دیدیم که به سوی پیامبر می رفتند. چون نزدیک آن حضرت رسیدند سلمان خود را بر پاهای پیامبر انداخت و آنها را می بوسید. حضرت او را به سختی از این کار نهی کرد و فرمود، ای سلمان، با من چنان مکن که عجمان با پادشاهان خود انجام می دهند. من بنده ای از بندگان خداوند هستم، میخورم از آنچه بندگان میخورند نشینم همانگونه که بندگان می نشیند. (حکیمی، ١٣٦٠: ٤٧) رهنمود دیگر آنکه با صعه صدر گوش شنوایی برای درد دلها و گفتگوهای مردم داشته باشند، این به معنای درستی همه حرفها گزارش ها و نقدهای مردم نیست اما روش خوبی برای ارزیابی صحیح اوضاع و اصلاح نابسامانی ها است . از دیدگاه رسول اکرم (ص) آن ملتی که ضعیفانش بدون لکنت زبان حق خود را از قدرتمندان مطالبه نکند، ملتی بی ارزش و نامقدس است. این سخنی است که حضرت علی (ع ) بارها از آن بزرگوار شنیده و بر اساس آن به مالک اشتر توصیه کرده است که بخشی از وقت خود را به کسانی اختصاص بده که به تو نیاز دارند تا شخصا به امور آنان رسیدگی کنی. سربازان و نگهبانان خود را از آنان دور کن تا سخنگوی آنان بدون نگرانی با تو گفتگو کنند من از رسول خدا بارها شنیده ام که میفرمود ملتی که حق ناتوان را از قدرتمندان بدون اضطراب نستاند، رستگار نخواهد شد. (نهج البلاغه، نامه ٥١) طبق یکی از روایاتی که مرحوم شیخ حر عاملی تحت عنوان (باب وجوب انکار العامد علی الخاصه و تغییر المنکر اذا اعملوا به ) گرد آوری کرده است . حضرت علی (ع ) فرموده اند: «اگر خاصه (یعنی نخبگان، صاحبان قدرت و ... ) کار نادرستی را پنهانی انجام دهند خداوند عامه (عموم شهروندان و افراد عادی) را به دلیل کار نادرست آنان عذاب نمی کند، اما اگر آن منکر علنی انجام شد و مردم به رغم آگاهی سکوت کرده و از آن جلوگیری نکردند، هر دو گروه سزاوار مجازات الهی هستند آن حضرت سپس به این گفتار از رسول خدا استناد فرمود که : گناه پنهانی تنها به کننده ای زیان می رساند اما اگر آشکار شد و بر آن نشوریدید، به همگان ضرر خواهد رساند». (عاملی، ١١٠٤ق : ٤٠٧ )
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد