در سالروز ولادت کریم آل‌عبا (ع)، سراغ حجت‌ الاسلام و المسلمین شهاب رفتیم تا از ریشه‌های کرامت در سیره عملی امام‌حسن(ع) برایمان بگوید

امامِ بخشش پیش از درخواست

صحت معنای بسیاری از واژگان و صفات را بایست از منابع اصلی و صحیح آنها پرس‌ و جو کرد.
کد خبر: ۱۳۱۲۸۹۴
مخصوصا صفات و القابی که به اهل بیت(ع) نسبت داده می‌شوند، واژگان ساده‌ای نیستند که بخواهیم به سادگی از آنها بگذریم. بایست ابعاد وجودی و سیره عملی هر کدام از حضرات معصومین(ع) به درستی تبیین شود، تا پی ببریم چرا معصوم(ع) به چنین صفتی متصف شده‌ است. امام‌حسن(ع) را در میان اهل بیت(ع) به صفت کریم می‌شناسیم. برای بازشناسی معنای کریم و تشریح ویژگی کرامت در رفتار عملی ایشان، سراغ حجت‌الاسلام و المسلمین سید عبدالحمید شهاب رفتیم تا براساس روایات و احادیث این بخش از وجود امام‌ معصوم(ع) را برای مخاطبان جام‌جم مورد بررسی قرار دهند.
امامِ بخشش پیش از درخواستتعریف صحیح کرامت چیست و چرا به امام‌مجتبی(ع)، کریم اهل‌بیت گفته می‌شود؟
«کرامت» به معنای «دوری از پستی» و «فرومایگی» است، و روح بزرگوار و منزه از هر پستی را کریم گویند. کرامت در مقابل دنائت، ذلت و خواری است و برای رسیدن به قله بلند کرامت باید به سلاح تقوا و پرهیزکاری مجهز گشت، و تقوا آن است که انسان از هر چه که او را به گناه وا می‌دارد، دوری نماید. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «آن‌کس که تقوا پیشه کند به آنچه دوست دارد جاودانه دسترسی پیدا می‌کند، خدا او را در منزل کرامت خویش مسکن می‌دهد. خانه‌ای که مخصوص خدا است. سقف آن عرش پروردگاری و روشنایی آن از جمال الهی و زائرانش فرشتگان، و دوستان و همنشینان پیامبران الهی هستند.»
و اما پاسخ سوال دوم شما: امام‌ حسن مجتبی(ع) نسبت به دردمندان و تیره‌بختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابه‌ نشینان دردمند و اقشار مستضعف و کم‌درآمد همراه و همنشین می‌شدند و درددل آنها را با جان و دل می‌شنیدند و به آن ترتیب اثر می‌دادند، و در این حرکت انسان‌دوستانه جز خداوند را مدنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتی خود ایشان سراغ فقرا می‌رفتند و آنها را به منزل دعوت می‌کردند و به آنها غذا و لباس می‌دادند.
امام‌حسن مجتبی(ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار می‌گرفت و اموال فراوانی در راه خدا می‌بخشید. مورخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخشش‌های بی‌سابقه و انفاق‌های بسیار بزرگ و بی‌نظیری ثبت کرده‌اند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.(تاریخ خلفا /سیوطی)
روایت شده که روزی امام‌حسن(ع) بر جمعی از مساکین گذشت که پاره‌ای چند از نان خشک‌ها را روی زمین گذاشته‌اند و می‌خورند، چون نظر ایشان به آن حضرت افتاد، از امام دعوت کردند و حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند: «خدا متکبران را دوست نمی‌دارد» و با ایشان نشستند و از طعام ایشان تناول کردند سپس از همه مساکین خواستند برای صرف غذا به خانه حضرت بروند و حضرت با غذاهای خوب از ایشان پذیرایی کرده به همه آنها لباس‌های مناسب هدیه دادند. (بحار الانوار ج۴۲ص۲۱۳)
روایات تاریخی مربوط به بخشش‌های آن حضرت فراوان است. وقتی از امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید برنمی‌گردانید؟ فرمودند: «من هم سائل درگاه خداوند هستم و می‌خواهم خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم. خداوندی که عنایتش را به من ارزانی می‌دارد، می‌خواهد من هم به مردم کمک کنم» به خاطر این بخشندگی‌ها و کارهای نیکی که از سوی امام‌حسن مجتبی(ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام می‌گرفت آن حضرت را کریم اهل‌بیت لقب داده‌اند. و با توجه به کرامت‌ها و بخشش‌های کم نظیر و گاهی بی‌نظیر آن امام بزرگوار لقب «کریم» برازنده آن حضرت است.

تفاوت صفت کریم با جواد در چیست؟ چون ما در فرهنگ‌مان واژه جواد را نیز به معنای بخشنده می‌شناسیم.
جود در لغت به معنای بخشیدن است. حال بخشیدن با مال یا با علم و کرامت. در لغت کرم به معنای سخاوت، شرافت، نفاست و عزت است و هرگاه این صفت برای انسان به کار رود به معنای اسم برای اخلاق و افعال زیبایی است که از او سر می‌زند. بنابراین کرامت خود یکی از صفات نفسانی است که همه صفات و افعالی را که به نوعی دال بر عزت و بزرگی شخص است در برمی گیرد و یکی از آنها بخشش و جود است؛ لذا هر فعل  یا قولی که به صورت نیکو صورت گیرد، کرامت نام دارد. مانند قول کریم،رزق کریم، وجه کریم و...بر این اساس بخشش که معنای جواد است از لوازم کرامت است.
در نتیجه کرامت دارای آثار مختلفی از جمله بخشش است اما مرحله‌ای بالاتر از بخشش و به معنای بخششی زیباست و آن است که بدون درخواست دیگری  یا در شدت نیاز و قحطی عطا شود آنچنان‌که شخصی از امام‌حسن مجتبی(ع) درباره معنای کرم سوال کرد و حضرت فرمود: «الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِیةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ فِی الْمَحْل....‌» (تحف‌العقول ص۲۲۵) یعنی بخشش پیش از درخواست و غذا دادن در قحطی اما جواد از ماده جود به معنای مطلق بخشش و به تعبیری بخیل نبودن است؛ لذا شخصی از امام‌موسی‌کاظم(ع) درباره معنای جود سوال کرد و امام در پاسخ جود را به دو قسم جود در خداوند و جود در انسان تقسیم کرده و درباره جود در انسان فرمود: «...فَإِنَّ الْجَوَادَ الَّذِی یؤَدِّی مَا افْتَرَضَ‌ا...  عَلَیهِ وَ الْبَخِیلَ مَنْ بَخِلَ بِمَا افْتَرَضَ‌ا...  عَلَیهِ.» (بحار ج۱۰)
یعنی جواد کسی است که آنچه خداوند بر او واجب کرده پرداخت نماید و بخیل کسی است که از پرداخت آن بخل ورزد.

شیعیان حضرت به تاسی از امام‌مجتبی(ع) برای برخورداری از صفت کرامت چه باید بکنند؟
اهل بیت عصمت و طهارت که کمالات را از منبع وحی دریافت نموده‌اند، اصول کرم و بزرگواری هستند؛ چنانچه در زیارت جامعه کبیره، خطاب به ایشان علیهم‌السلام عرضه می‌داریم: شما اصول و ریشه کرامت هستید: «و اصولُ الکرَم…» (زیارت جامعه کبیره) «و ریشه‌های کرامت...»
بر این اساس اگر از دینداری، تقوا، پرهیزکاری و کارهای خوب در جهان هستی اثری دیده می‌شود به یمن و برکت وجود پیشوایان ماست و کرامات و بزرگواری‌ها از خانه ایشان به دیگران رسیده‌است لذا هر مقدار به این
پاک سیرتان(علیهم‌السلام) نزدیک شویم، بهره بیشتری از کرامت ایشان نصیب ما خواهدشد. حقیقتی که در بیان امام‌صادق(ع) نیز این طور آمده‌است: «نَحْنُ أَصْلُ کلِّ خَیرٍ وَ مِنْ فُرُوعِنَا کلُّ بِرٍّ»(کافی ج۱۵/ص۵۵۳) یعنی: ما ریشه هر خوبی هستیم و هر نیکی از شاخه‌های ماست.
افتخاری که موجب شد، سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا بر آن تأکید ورزد و به لشکریان یزید یادآوری کند دارای چه ریشه مستحکم و بنیان مرصوصی است:
«أَلا إِنَّ الدَّعِی بْنَ الدَّعِی قَدْ رَکزَ بَینَ اثْنَتَینِ بَینَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ یأْبَی ا... لَنا ذلِک وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤمِنُونَ وَ حُجُورٌ طابَتْ وَ طَهُرَتْ وَ أُنـُوفٌ حَمِیةٌ وَ نُفُوسٌ آبِیـةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلی مَصارِعِ الْکرامِ(بحار ج۷۴/ص۱۶۲) یعنی: آگاه باشید که فرومایه، فرزند فرومایه، مرا بین دوراهی شمشیر و ذلت قرار داده‌است و هیهات که ما زیر بار ذلت برویم؛ زیرا خدا و پیامبرش و مؤمنان از این که ما ذلت را قبول نماییم، دریغ دارند. دامن‌های پاک مادران و مغزهای با غیرت و نفوس
با شرافت پدران، روا نمی‌دارند که اطاعت افراد لئیم و پست را بر قتلگاه کریمان و نیک منشان مقدم بداریم.
 حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز در عباراتی کوتاه، اما زیبا و حکیمانه، به مثابه روان‌شناسی ماهر و زبده ویژگی‌های سه قبیله قریش را از نظر روحی و جسمی، بیان می‌کند که در این میان بنی‌هاشم سرآمد ایشان است: «أَمَّا بَنُو مَخْزُوم فَرَیحَانَةُ قُرَیش، نُحِبُّ حَدِیثَ رِجَالِهِمْ، وَالنِّکاحَ فِی نِسَائِهِمْ. وَأَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْس فَأَبْعَدُهَا رَأْیاً، وَأَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا. وَأَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِی أَیدِینَا، وَأَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا، وَهُمْ أَکثَرُ وَأَمْکرُ وَأَنْکرُ، وَنَحْنُ أَفْصَحُ وَأَنْصَحُ وَأَصْبَحُ»(نهج البلاغه ح۱۲۰)
«اما بنی مخزوم؛ گل‌های قبیله قریش هستند که ما دوست داریم با مردان‌شان همسخن شویم و با زنان‌شان ازدواج کنیم. و اما طایفه بنی عبد شمس؛ که از همه بداندیش‌تر و بخیل‌ترند. و اما ما [طایفه بنی هاشم] از همه آنها به آنچه در دست داریم، بخشنده‌تر و هنگام بذل جان از همه سخاوتمندتر؛ جمعیت آنها بیشتر و مکرشان فروتر و ما فصیح‌تر و دلسوزتر و زیباتریم».
واقعیتی که دشمنان عنود و سرسخت اهل‌بیت علیهم‌السلام نیز به آن اعتراف و بیان کرده‌اند که این بزرگواران در بذل و بخشش، خیرخواهی و نصیحت، فصاحت و بلاغت بر همگان برتری دارند؛ و اگر سخن از شرافت و بزرگواری به میان آید، نام بنی‌هاشم در ذهن مردمان پرتو می‌افکند؛ چنانچه نقل شده‌است:
«روزی عثمان در آستانه مسجد نشسته بود که مرد فقیری نزدش آمد و از او کمک خواست. عثمان دستور داد پنج درهم به او بخشیدند. فقیر گفت: این مبلغ برایم کافی نیست؛ مرا به کسی راهنمایی کن که پول بیشتری به من دهد. عثمان گفت: نزد آن جوانان که می‌بینی برو؛ و با دستش به گوشه‌ای از مسجد اشاره کرد که حضرت امام‌حسن و امام‌حسین (علیهماالسلام) و عبدا...بن جعفر در آنجا نشسته بودند. مرد فقیر نزد ایشان رفت، سلام داد و اظهار حاجت کرد. امام‌حسن(ع) پیش از آن که به او کمک کنند و به خاطر این که از رحمت اسلام استفاده نابجایی صورت نگیرد، فرمودند: ای مرد، درخواست کمک مالی از دیگران فقط در سه مورد جایز است: اگر شخص دیه‌ای بر ذمه دارد و از پرداخت آن عاجز است؛ یا بدهی کمرشکنی که از پرداخت آن ناتوان است یا مسکین و درمانده‌است و دستش به جایی نمی‌رسد. کدام یک از این سه مورد برای تو پیش آمده‌است؟ فقیر گفت: اتفاقا گرفتاری من در یکی از این سه مورد است. امام‌حسن(ع)، 50 دینار و امام‌حسین(ع) 49دینار و عبدا...بن‌جعفر، 48دینار به او دادند. مرد فقیر برگشت و هنگامی که از کنار عثمان می‌گذشت، خلیفه‌سوم از او پرسید: چه کردی؟ فقیر ماجرا را برای عثمان تعریف کرد. عثمان گفت: «وَ مَنْ لَک بِمِثْلِ هَؤُلَاءِ الْفِتْیةِ أُولَئِک فَطَمُوا الْعِلْمَ فَطْماً وَ حَازُوا الْخَیرَ وَ الْحِکمَة»
هرگز نظیر این جوانان را نخواهی‌یافت؛ آنان کانون دانش و حکمت و سرچشمه کرامت و فضیلت هستند.(بحارج۴۳/ص۳۳۳)

این ماه، ماه مولا علی(ع) است. چه شاخصه‌هایی در کلام امیر المومنین(ع) برای الگوهای کرامت وجود دارد؟
مولا می‌فرمایند: «الْکرِیمُ یلِینُ إِذَا اسْتُعْطِفَ، وَاللَّئِیمُ یقْسُو إِذَا أُلْطِفَ» یعنی:شخص بزرگوار هرگاه به او محبت و مهربانی شود، نرم می‌شود و انسان فرومایه هرگاه با او نرمی و ملاطفت شود، سخت می‌گیرد.
در حدیث دیگر آمده:
«الْکرِیمُ یشْکرُ الْقَلِیلَ وَ اللَّئِیمُ یکفِّرُ الْجَزِیل»
کریم، از اندک احسان تشکر می‌کند و فرومایه از بسیار هم ناسپاسی می‌کند.
و همچنین:
«اَلْکریمُ یری مَکارِمَ اَفْعالِهِ دَینا عَلَیهِ یقْضیه»
بزرگوار، نیکوکاری‌های خود را دینی بر گردن خود می‌داند که باید بپردازد.
«النَّصیحَةُ مِن أخلاقِ الکرامِ»
خلوص و یکرنگی، از اخلاق بزرگواران است.
«المبادَرةُ اِلَی الْعَفوِ مِنْ اَخلاقِ الکرامِ، المبادَرَةُ اِلَی الأنتقامِ مِن اَخلاقِ اللّئام»
سرعت در عفو، از اخلاق مردان بزرگوار است و شتاب در انتقام گرفتن، از اخلاقِ فرومایگان.
و بسیاری احادیث و روایات دیگر که از امیرالمومنین(ع) درباره ویژگی‌های کریم نقل شده‌است.
حضرت علی‌بن‌الحسین، زین‌العابدین(ع) نیز تفاوت بین دو واژه کریم و لئیم را این گونه بیان کرده‌است:
«الْکرِیمُ یبْتَهِجُ بِفَضْلِهِ وَ اللَّئِیمُ یفْتَخِرُ بِمِلْکه»
شخص بزرگوار از فضل خود شادمان می‌شود و آدم پست به ملک و دارایی خویش می‌نازد.
 
 
منبع: پیمان طالبی - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها