فیلم را قرار بود حسن فتحی بسازد كه كارنامه موفقی به ویژه در سریال سازی تلویزیون و شبكه نمایش خانگی داشت. بازی شهاب حسینی در نقش شمس تبریزی هم كنجكاوی برانگیز بود، ضمن اینكه همكاریهای خوب قبلی او با فتحی هم امیدواریها را درباره یك تجربه موفق دیگر افزایش میداد. تهیهكنندگی فیلم را هم مهران برومند به عهده داشت كه سریالهای پر مخاطب شاهگوش و دندون طلا را در شبكه نمایش خانگی تهیه كرده بود و در تلویزیون هم جزو عوامل تهیه و تولید مختارنامه بود. فیلم كه همه صحنههای آن قرار بود در تركیه فیلمبرداری شود، از دو سرمایهگذار ایرانی و تركیهای بهره میبرد.
همه این جزئیات، نوید یك تولید مشترك جذاب، استاندارد و همهچیز تمام را میداد تا بتوان به عنوان الگوی موفق به آن ارجاع داد و تجربیات خوب آن را برای گروههای دیگر سینمایی تجویز كرد، اما از قضا همكاری طرف ایرانی با همسایه خوب پیش نرفت، فیلمبرداری از جایی به بعد متوقف شد و بعد فیلم مست عشق در مقاطع مختلف تا امروز حاشیهها و جنجالهای رسانهای را تجربه كرد.در این گزارش، ضمن نگاهی به روند این فیلم سینمایی از ابتدا تا امروز، گفت و گویی با مهرداد غفار زاده انجام دادهایم كه كارگردانی یك تولید مشترك ایران و تركیه به نام «ترانهای عاشقانه برایم بخوان» را برعهده داشت. در این مصاحبه به ساز و كار تولید مشترك پرداختهایم و اینكه چگونه میتوان مشكلات و اختلافات احتمالی پیش رو را كنار گذاشت و به دستاورد خوبی رسید.
1) چراغ اولحسن فتحی مست عشق را در تركیه كلید میزند؛ یك خبر جذاب سینمایی كه میتوانست یك تنه خلاء دو سه كم و كاستی سینمای ایران را حل كند؛ اول فیلمی درباره دو شخصیت مهم تاریخی و ادبی و عرفانی ایران یعنی مولانا و شمس تبریزی و تلاشی برای بهرهمندی از ظرفیتهای سینمایی فراوان درباره شخصیتهای بزرگ این سرزمین. دوم ساخت یك تولید مشترك درست و درمان كه در عین حال، اكران خوبی هم دستكم در دو كشور مشاركت كننده بگیرد و اشتراكات و مراودات فرهنگی دو همسایه را تقویت كند.
اما چرا این امیدواریها به ناامیدی و اختلاف و حاشیه تبدیل شد؟ شاید یكی از سرنخها را به جز سستی بحث قرارداد و كمرنگ بودن اعتماد دوسویه، باید در همان خبر اولیه درباره فیلم جستوجو كرد؛ «مجوزهای لازم از كشور تركیه گرفته شده و «مست عشق» پس از اخذ پروانه ساخت از ایران، كلید خواهد خورد.» ظاهرا مجوزهای بخش اول گرفته شد، اما بخش دوم بهدرستی و بهموقع تحقق پیدا نكرد و سازندگان مست عشق، زمانی برای اخذ پروانه نمایش اقدام كردند كه مدتها از شروع فیلمبرداری می گذشت. سید محمد مهدی طباطبایینژاد، اواخر آذر و زمانی كه معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی بود، در گفت و گویی با خبرگزاری موج، در پاسخ به این سوال كه آیا فیلم سینمایی مست عشق، برای اخذ پروانه نمایش در ایران اقدامی كرده است، گفت: «تا این لحظه هنوز برای نمایش درخواستی نداشته و البته این فیلم هنوز پروانه ساخت هم دریافت نكرده است. گرچه اخیرا درخواست پروانه ساخت كردهاند كه براساس قانون امكان صدور این پروانه برای آنها وجود نداشت؛ چراكه در قانون تصریح شده «صدور پروانه ساخت پیش از آغاز تولید آثار امكان پذیر است نه در حین فیلمبرداری». ما به دوستان اعلام كردیم كه امكان صدور پروانه ساخت را نداریم و طبیعتا مثل همه فیلمهای دیگر كه چنین شرایطی را دارند، در صورت تمایل باید در نوبت بررسی پروانه نمایش قرار گرفته و مسیر قانونی را طی كنند.»
طباطبایینژاد همچنین درباره مست عشق گفت: «این فیلم یك اثر تولید مشترك است؛ ولی هر اثری كه بخواهد در ایران تولید شود، پیش از شروع فیلمبرداری باید از ما پروانه ساخت دریافت كند كه این فیلم چنین پروانهای دریافت نكرده و در خارج از كشور هم تولید شده است؛ البته در میانه راه درخواست پروانه ساخت داده كه چون در حال تولید بوده، ما این درخواست را مورد بررسی قرار ندادیم و به این دوستان هم اعلام كردیم به دلیل اینكه فیلمبرداری شروع شده، امكان قضاوت ما وجود ندارد. چرا كه فرض كنید ما به این درخواست جواب منفی بدهیم، آن وقت آیا این دوستان كار را متوقف میكنند یا كار دیگری خواهند كرد؟ به همین دلیل ما الان در مقام قضاوت این فیلم نیستیم. منتظر میمانیم تا كار تولید این فیلم تمام شود و شورای پروانه نمایش، آن را ببیند. اگر شرایط نمایش داشته باشد، این شورا در مورد آن تصمیم خواهد گرفت. شرایط فیلم مست عشق كمی متفاوت با سایر آثار است، به همین دلیل ما هم ترجیح میدهیم كه موقع نیاز به پروانه نمایش در مورد آن قضاوت كنیم.»
بعد از آن هم خبری مبنی بر دریافت پروانه ساخت مست عشق رسانهای نشد و این فیلم در جشنوارههای
سی و هشتم و سی و نهم فیلم فجر هم رونمایی نشد. درواقع اصلا كار تولید فیلم تمام نشد كه به آن مراحل مورد اشاره طباطبایینژاد برسد.
2) روشناییهای بعدیآن اوایل وقتی هنوز خوشخوشان مست عشق بود، هر روز خبر پر زرق و برق جذابی از این پروژه به گوش میرسید تا شكوه این اثر فاخر بیشتر شود. انتشار عكس چهار نفره شهاب حسینی، حسن فتحی، فرهاد توحیدی و مهران برومند در یك جلسه مشترك و انتشار خبر بازی پارسا پیروزفر در نقش مولانا، نوید بخش اتفاقات خوب بود.
همان موقع خود ما هم در روزنامه جامجم، گفت و گویی با فرهاد توحیدی، یكی از فیلمنامه نویسهای مست عشق داشتیم كه او از ساخت سریال «مولانا» هم در ادامه و بعد از تولید فیلم مست عشق خبر داد. بد نیست به عنوان ضمیمه این گزارش، نگاهی هم به آن مصاحبه داشته باشید كه نكات خوبی در آن مطرح شده است. در بخشی از گفت و گو از توحیدی پرسیدیم: «طی این سالها برخی كشورهای همسایه به ویژه تركیه، مولانا را مصادره به مطلوب كردند و به نام خودشان زدهاند. با توجه به اینكه مست عشق قرار است در تركیه فیلمبرداری شود و یك همكاری مشترك با آن كشور به حساب میآید، احتمالا با دخالتی از سوی آنان در متن و ساختار فیلم همراه نخواهد بود؟» نویسنده فیلمنامه مست عشق در جواب گفت: «نه، خوشبختانه هیچ مشكل اینچنینی با دوستان و شركای تركیهای نداریم كه در این پروژه سرمایه گذاری میكنند، آنها میدانند كه مولانا در جریان حمله مغول همراه پدرش از بلخ به قونیه مهاجرت كرده است. مهم این است درباره اصل و ریشه مولانا، هیچ تردیدی وجود ندارد.»
3) اولین چالشمست عشق تقریبا همان شروع كار و حتی پیش از تولید، دچار اولین چالش شد و برخی خبرگزاریها استفتا از دو مرجع تقلید، آیتا... مكارم شیرازی و آیتا... نوری همدانی را منتشر كردند كه با ساخت فیلم درباره شمس و مولانا مخالفت كرده بودند. اما سازندگان مست عشق با انتشار دو ویدئو از رهبری كه در آن از شمس و مولانا به نیكی یاد شده، به طور تلویحی به ماجرا واكنش نشان دادند. انتشار خبر و عكس حضور دكتر محمد علی موحد، شاعر و ادیب عرفان پژوه و همراهی او با گروه مست عشق هم قدم بعدی سازندگان فیلم بود.
بعد از آن هم خبرها و رونماییهای مكرر درباره بازیگران و چهرههای سینمایی ایران و تركیه مطرح بود. حسام منظور، ابراهیم چلیكول، هانده ارچل، سلما ارگچ، بنسو سورال، بوراك توزكوپاران و بوران كوزوم، از جمله بازیگران دیگر مست عشق بودند. یكی از مهمترین خبرها هم آواز همایون شجریان و آهنگسازی سهراب پورناظری برای این پروژه بود.
این خبر رسانیهای مداوم تقریبا که «مست عشق تا پایان تابستان آماده نمایش میشود» در اواخر خرداد 99 ادامه داشت، اما بعد از آن بیخبری از پروژه آغاز شد. در واقع اگر مسیر اطلاع رسانی مست عشق را دنبال كنیم، با یك ناموزونی در انتشار اخبار رو به روییم. همان موقع باید درمییافتیم كه آن پرخبری اولیه و آن بیخبری و سكوت ثانویه، حكایت از ناخوش احوالی و سرانجام تلخ مست عشق دارد.
3) تلنگر جامجم درباره سرمایهگذارجالب است وقتی داشتیم روند تولید مست عشق و خبرهای مرتبط با آن را مرور میكردیم، به جز آن گفت و گو با فرهاد توحیدی، به یكی دو تیتر دیگر مربوط به جامجم رسیدیم. محمد صادق علیزاده، دبیر وقت گروه فرهنگی جامجم 17 آذر 98 در گزارشی با عنوان «سرمایهگذار مورد نظر در دسترس نمیباشد!» از ابهام سرمایهگذاری در پروژه سینمایی مست عشق خبر داده بود. در آن گزارش هشدار داده بودیم كه بحث سرمایهگذاری میتواند پاشنه آشیل مست عشق شود.
باز در همان گزارش آمده بود كه با جست و جوی اینترنتی، نام و نشانی از شركت سیماریا simarya film production و شركت ای.ان.جی ENG yepim medya سرمایهگذاران مست عشق به دست نیامد.
دو روز بعد از انتشار این گزارش، روابط عمومی مست عشق، جوابیهای برای جامجم فرستاد كه با عنوان «واكنش مست عشق به جامجم» منتشر شد. در بخشی از جوابیه آمده بود: «شركت سیماریا توسط سرمایهگذاران ایرانی در سال 2018 در كشور تركیه تاسیس شده و كاملا قانونی و با شماره 7700792900. Besiktas vd به ثبت رسیده است. سیماریا با دستور كار تولید مشترك در تركیه فعالیت میكند و وبسایت رسمی این شركت نیز بهزودی رونمایی خواهد شد. شركت ENG yepim medya یك شركت تبلیغاتی تركیهای با شناسنامه و سابقه كاملا مشخص و متعلق به خانواده اوزال است. این شركت كه شریك ترك پروژه به حساب میآید، 50 درصد در مست عشق سهم دارد. آدرس وبسایت این شركت، بهسادگی در دسترس است كه نویسنده مطلب میتوانست با یك جست و جوی ساده، به آن دست یابد: www.engticaret.com».
به جز برخی سوالات و ابهامات كه حتی بعد از این جوابیه نیز به وقت خود باقی ماند، آن وبسایت رسمی سیماریا، هنوز و بعد از حدود دو سال رونمایی نشده است.
4) شایعه اكران جهانییكی از اولین حاشیهها كه نشان از اوضاع بحرانی مست عشق و اختلافات داشت، خبر اكران فیلم در تركیه و اكران جهانی فیلم بود كه از طریق یك ویدئو در 30 مهر سال 99 در فضای مجازی منتشر شد. فتحی در واكنش به این خبر و این ویدئو نوشت: «به عنوان سازنده اثر اعلام كنم كه این خبر به هیچ وجه صحت ندارد زیرا حدود هشت سكانس از سكانسهای مهم این فیلم هنوز فیلمبرداری نشده و امیدواریم طی دو ماه آینده فیلمبرداری این سكانسها انجام شود. در مورد علت تاخیر فیلمبرداری سكانسهای باقیمانده، علاوه بر اختلافات مالی بین سرمایهگذار ایرانی و تركیهای، شیوع بیماری كرونا نیز بسیار موثر بوده است. لذا اعلام میكنم تا زمان فیلمبرداری هشت سكانس باقیمانده، كه سازندگان ایرانی فیلم به جهت حفظ كیفیت اثر مصر به انجام آن هستند، هرگونه دخل و تصرف در تدوین و امور فنی فیلم بدون اطلاع، هماهنگی و اجازه از كارگردان، تهیهكننده و سرمایهگذار ایرانی، فاقد وجاهت اخلاقی و حرفهای و واجد پیگرد قانونی است.»
بعد از فتحی، مهران برومند، تهیهكننده فیلم هم بیانیه دیگری صادر كرد كه تا این لحظه، این آخرین خبری بود كه در كانال اطلاع رسانی فیلم منتشر شده. همان كانالی كه در اوایل پروژه، مدام درباره فیلم خبررسانی میكرد.
5) حاشیههای اخیرمدتها در سكوت خبری سپری شد و ظاهرا به دلیل همین ادامه شیوع كرونا و احتمالا ادامه اختلافات، آن سكانسهای مهم باقیمانده هم فیلمبرداری نشد، تا اینكه اوایل اردیبهشت امسال بی خبریهای مست عشق با یك بدخبری، ازسر گرفته شد. اینكه فیلم فتحی قرار است دوبله شود و بهصورت سریال از یكی از شبكههای ماهوارهای فارسی زبان پخش شود. این خبر تیر خلاصی بود به مست عشق و حاشیهها و اختلافات پررنگتر شد و دوباره واكنش حسن فتحی را درپی داشت، این بار تندتر از بار قبل. او در بخشی از این جوابیه نوشت: «خبر تآسفآور بود و سند آشكار دیگری بر رفتار سوداگرانه، غیراخلاقی و غیرقانونی سرمایهگذار تُرك كه بنابر نظر سرمایهگذار ایرانی فیلم، تنها در حدود ٣٠ درصد فیلم سرمایهگذاری كرده است!»
در حالی كه به گفته فتحی، شكایات حقوقی و كیفری از طرف ترك، از طریق مراجع قضایی كشور تركیه در حال پیگیری است، سرمایهگذار تركیهای، مهران برومند تهیهكننده و فرهاد توحیدی هم متنهایی منتشر كردند.
این كشمكشها در فضای مجازی هم ادامه پیدا كرد و كاربران ایرانی، نظرات مختلف و متفاوتی درباره این اتفاقات و حاشیهها منتشر كردند. برخی طرف تركیهای را متهم میكنند و بعضی هم طرف ایرانی را كه چرا قرارداد دقیق و محكمی منعقد نكردند تا كار به اینجا برسد، آن هم درباره پروژهای مهم، فاخر و حیثیتی درباره شمس و مولانا كه فینفسه كشور تركیه هم آنها را از آن خود میداند. برخی هم از فتحی گلایه كردهاند كه چرا وقتی هنوز مشكل مست عشق حل نشده، پروژه را به حال خود رها و سراغ كارگردانی سریال دیگری به نام «جیران» در شبكه نمایش خانگی رفته است. حتی شائبهها و شایعاتی هم درباره صوری بودن كل ماجرا مطرح است و اینكه باتوجه به عدم صدور پروانه ساخت برای اثر و احتمال مشكلاتی برای نمایش آن در ایران، این مسیر برای نمایش مست عشق در تركیه طراحی شده است. البته بعید است هنرمندی چون فتحی، وارد این بازی شده و از نام و اعتبار خود و شمس و مولانا در این زمینه خرج كرده باشد.
با وجود اینكه این اختلافات و حاشیههای رخ داده زیبنده هنر و فرهنگ و سینمای ایران نیست و یك بدنامی و رسوایی از خود به جا گذاشته، امیدواریم مشكل پیشآمده به زودی و با همراهی و تعامل طرف ایرانی و تركیهای حل شود و مست عشق در ایران، تركیه و دیگر كشورها اكران شایستهای داشته باشد. در عین حال، ذهنیت منفی ایجاد شده درباره تولیدات مشترك شدت نگیرد و یكی از راههای جهانی شدن سینمای ایران مسدود نشود.
گفت و گو با مهرداد غفارزاده، کارگردان سینما درباره ساز و کار تولید مشترک با دیگر کشورها
اعتماد از قرارداد هم راهگشاتر است
ساز و کار مناسب یک تولید مشترک چیست و چقدر باید در بحث قرارداد و التزام حقوقی درست و دقیق عمل کرد که اختلافات و مشکلاتی میان طرفین پیش نیاید؟
در این 40 سال خیلیها مدعی هستند، فیلمهایی که با کشورهای دیگر ساختند، محصول مشترک است. البته به شکل جسته و گریختهای هم تولیدات مشترکی با برخی کشورها اتفاق افتاد اما میتوانم بگویم تنها فیلمی که به معنی واقعی کلمه یک تولید مشترک با کشور ترکیه محسوب میشود، همین فیلم «ترانهای عاشقانه برایم بخوان» است. با اینکه خیلی زمانبر و هزینهبر بود، اما ما حدود هفت ماه به ترکیه رفتیم و رایزنی و رصد کردیم که آیا شرکت حاضر است درباره این فیلم با ما وارد مذاکره شود؟ به جز این، آیا حاضر است کنار این فیلم قرار بگیرد که ما هم پخش ترکیه را داشته باشیم و هم پخش ایران را.
من و تهیهکننده و سرمایه گذار ایرانی در این مدت به طور دائم جلساتی داشتیم که بتوانیم به یک محصول مشترک میان ایران و ترکیه برسیم. باوجود صرف زمان و هزینه زیاد، درباره همه بحثهای حقوقی بهطور کامل صحبت به میان آمد و قرارداد تنظیم شده میان دو طرف ایران و ترکیه، خیلی محکم و دقیق منعقد شد. بخش کمی از فیلم ما در ایران و بیشتر آن هم در استانبول فیلمبرداری شد. به جز این ما هفت هشت بازیگر مطرح سینما و تلویزیون ترکیه هم در کار داشتیم. کار کردن با این بازیگران کار خیلی سختی است، چون آنها آداب و منش و اصول و رفتار و روش خاصی دارند که با سینمای ایران تفاوت دارد. پژمان بازغی و افسانه پاکرو که به عنوان دو بازیگر ایرانی آنجا حضور داشتند، میتوانند به این تفاوتها اذعان کنند. در مجموع ما خیلی محکم و دقیق در این کار جلو رفتیم تا هیچ مشکل جدی و اختلافی با طرف ترکیهای پیش نیاید. البته نمیگویم مشکل نداشتیم و در مقطعی، وقفهای هم پیش آمد. اما با درایت و حمایت و پشتیبانی تهیهکنندگان و سرمایهگذاران ایران و ترکیه، کار تولید فیلم بهخوبی ادامه پیدا کرد و به پایان رسید. بعد از اتمام فیلمبرداری، 45 روز کارهای فنی فیلم طول کشید و به مرحله نمایش رسید. ترانهای عاشقانه برایم بخوان در 200 سینمای ترکیه از جمله 60 سالن سینمای استانبول اکران شد و باوجود همزمانی با انتخابات شهرداری آنجا، مورد استقبال قرار گرفت. صدور پروانه نمایش فیلم برای اکران در ایران، حدود چهار پنج ماه طول کشید. وقتی مجوز نمایش را گرفتیم و قرار بود فیلم را اکران کنیم، موضوع کرونا پیش آمد که متاسفانه هنوز هم پابرجاست و فیلم در ایران اکران نشده است.
به نظر میآید در تولیدات مشترک با کشورهای دیگر، فارغ از بحثهای حقوقی و تعهدات و قراردادها، بحث اعتماد هم مقوله مهمی است و بهویژه در کار با ترکیه که اشتراکات فرهنگی زیادی با ایران دارد، میتوان با این محور اعتماد و دوستی و تعامل و همدلی پیش رفت.
بله، اعتماد دو طرفه واقعا مهم است و حتی به نظرم در تولید مشترک، میتواند از قرارداد هم راهگشاتر و مطمئنتر باشد. با توجه به رضایتی که از تولید مشترک ترانهای عاشقانه برایم بخوان داشتم، قرار است بخشهایی از سریال «آهوی من مارال» را هم در ترکیه فیلمبرداری کنم، چون یک شخصیت ترک هم در قصه داریم. به همین دلیل این روزها با یکی از شرکتهای فیلمسازی کشور ترکیه در حال مذاکره هستیم. در مجموع اگر اعتماد و احترام و تعامل میان طرفین وجود داشته باشد و یک قرارداد دقیق، محکم و با شرح کامل وظایف هم منعقد شود و نوع، سهم و درصدها هم مشخص باشد، قاعدتا نباید مشکلی در یک تولید مشترک پیش بیاید. از این منظر شاید تولیدات مشترک حتی روانتر و راحتتر از تولید یک اثر داخلی باشد. چون دو بینش و سنت کنار هم قرار میگیرند و برای درک متقابل همدیگر، بهخوبی با هم کنار میآیند و اگر هم مشکلات کوچکی در کار پیش بیاید، آن را به حساب اختلافات اندک فرهنگی میگذارند و سوءتفاهم و اختلافات را حل میکنند و کار را پیش میبرند.
به نظرم برای جهانیشدن سینمای ایران (از نظر صنعتی و تجاری) باید از همین روش و راهکار بهره برد و تولیدات مشترک بهویژه با همسایههایی که اشتراکات فرهنگی با آنها داریم، میتواند زمینه بسیار مناسبی در این خصوص باشد.
کاملا درست است و باید از تولیدات مشترک در منطقه شروع کنیم. داشتن هدف و برنامهریزی دقیق و منسجم و رعایت اخلاق حرفهای و اعتماد متقابل و تبدیل آن اعتماد به محصول باکیفیت قابل عرضه، موجبات جهانی شدن سینمای ایران حتی فیلمهای تجاری و غیر هنری ما را فراهم میکند و باعث میشود مخاطبان عام سینمای جهان هم با آثار عامهپسند ایران مواجه شوند. نکته مهم و قابل اشاره اینکه، وزارت ارشاد و سازمان سینمایی هم خیلی در این میان نقش دارد و میتواند حمایتهای خوبی از تولید مشترک سینمای ایران با دیگر کشورها داشته باشد. حمایت سازمان سینمایی درباره همین فیلم ما اتفاق افتاد و مجوز تولید آن بدون مشکل صادر شد.
این دریافت پروانه ساخت هم در تولید مشترک، مقوله مهمی است و به نظر میرسد اگر ملاحظات رسمی هم در نظر گرفته و برای دریافت مجوز ساخت در داخل اقدام شود، شاید دستکم فیلم در این زمینه به مشکلی برنخورد.
بله، همینطور است. ما با اینکه داشتیم یک محصول مشترک تولید میکردیم اما از اول در ایران برای دریافت پروانه ساخت، درخواست دادیم. اگر این مجوز صادر نمیشد، حتما ما پروژه را شروع نمیکردیم و کار به شراکت با ترکیه نمی رسید. در ترکیه به این معنا پروانه ساخت ندارند که ما اینجا داریم. آنها یک مجوزهای کلی برای فیلمبرداری میگیرند و یک خطقرمزی هم درباره مسائل سیاسی دارند. برای آنها جالب بود که ما برای تولید فیلمها نیاز به مجوز رسمی داریم. البته همین باعث اعتماد و اطمینان بیشتر آنها نیز شده بود تا متوجه شوند با یک پروژه جدی و حرفهای سر و کار دارند.
آیا میتوان فارغ از بحث تعامل و تبادلات فرهنگی، با توجه به دستکم دو ظرفیت اکران، روی سود دهی اقتصادی تولیدات مشترک با دیگر کشورها هم حساب ویژه باز کرد؟
چرا که نه؟ بهجز بحث تبادل اندیشهها و تقویت روابط فرهنگی، میتوان با یک فیلم جذاب و استاندارد، در گیشه هر دو کشور هم موفق عمل کرد. به جز اینها، گاهی در همین تولید مشترکها به راهکارها و مسیرهای تازهای میرسیم. مثلا در کشور ترکیه، نمایش عشق و عاشقی با لمس بازیگران نقشهای عاشق و معشوق همراه است و دستکم دست همدیگر را بگیرند. اما ما مثلا در فیلمنامه نوشته بودیم امره (با بازی یوسف چیم) وقتی میخواهد دست دلارا (افسانه پاکرو) را بگیرد، دلارا دست او را پس میزند.
این صحنه در تیزری که در فضای مجازی منتشر شده، هست.
جالب اینکه خود یوسف چیم در مصاحبهای گفت من تا به حال عشقی به این پاکی را در هیچ فیلم و سریالی بازی نکرده بودم. ما بازیگران مقابل، بدون اینکه همدیگر را لمس کنیم، صحنههای عاشقانه را بازی میکردیم. این وضعیت خیلی برای یوسف چیم جالب بود. او گفت در چنین شرایطی من مجبور بودم از نگاه و چشمهایم برای انتقال حس عاشقانه استفاده کنم. در واقع محدودیتها و ملاحظات ما، چالش فرهنگی جالبی برای بازیگران ترکیه بود. به نوعی فرهنگ و آداب خودمان را در این زمینه به آنها معرفی کردیم.
بهجز اینها، یک چالش بازیگری هم برای آنها به حساب میآید.
(میخندد) بله، یوسف چیم میگفت من مجبور بودم یک مقدار انرژی بیشتری در بازیگری بگذارم. به نظرم همین تفاوتهای فرهنگی میتواند در فیلم و سینما، جذابیتهای زیادی برای مخاطبان ایران و ترکیه داشته باشد. خود ما هم در ترکیه به چیزهایی برخورد میکردیم که برایمان جذاب بود و تازگی داشت، مثل احترامگذاشتن به بزرگترها و بوسیدن همیشگی دست پدرها و مادرها. مثلا آنجا بهجای کارگردان به من میگفتند «هُجام» یعنی استاد. علی بوراک، یکی از بازیگران فیلم میگفت ما اینجا رسم داریم به نشانه احترام، دست استادمان را ببوسیم. بوراک هر بار موقع خداحافظی میخواست دستم را ببوسد اما من میگفتم این کار را نکن. من در حدی نیستم و خجالت میکشم که شما این کار را بکنید. اما او از این خودداری من دلخور شد و گفت این رسم ما برای احترام به بزرگتر است. در سینمای ترکیه، خیلی برای کارگردان احترام قائل هستند. یادم هست یک روز که ذهنم مشغول فیلمبرداری بود، ناخودآگاه به درستی جواب سلام یوسف چیم را ندادم. او گفت فکر کنم هجام از دست من ناراحت است که جواب سلام مرا نداد. برای همین تا نگوید چرا از دست من ناراحت است، نمیتوانم جلوی دوربین او بروم. بههرحال یوسف چیم هم در ترکیه برای خودش چهرهای است و یک سال هم پسر شایسته آن کشور شد اما آنجا بهقدری برای کارگردان اهمیت قائل هستند که او خودش را مقید به احترام به کارگردان میدانست. در نهایت با او صحبت و عذرخواهی کردم که از دستش ناراحت نیستم. وقتی مطمئن شد که مشکلی نیست، جلوی دوربین رفت.
منبع: علی رستگار - سینما / روزنامه جام جم