البته رمزگشایی از دلایل احتمالی این استعفا فقط با استناد به واکنشهای رسمی و متن استعفای او تا حدودی امکانپذیر است.
دیروز خبرگزاری مهر خبر داد او راهی جمعیت هلال احمر خواهد شد، جایی که پیش از این هم در دورهای مسؤول امداد و نجات جمعیت هلال احمر بود.
واکنشها به استعفای او هم جالب توجه است، برخی معتقدند در میانه کارزار کرونا زمانسنجی رئیس پیشین اورژانس در استعفا چندان مناسب وضعیت کنونی نیست و شاید چنین گمانهای را قوت ببخشد که این استعفا در راستای وخامت اوضاع کنونی است اما واکنش مسؤولان و البته کارشناسان دیگر حوزه سلامت از عملکرد او در اورژانس کشور آنقدر مثبت است که نمیتوان گمانه مورد نظر را پذیرفت.
سعید نمکی در متن پذیرش استعفا از حضور مخلصانه، فداکار و عاشقانه کولیوند تشکر کرده و فهرستوار و موجز به عملکرد او در مدت زمان حضورش در این سازمان اشاره کرده است.
آنطور که وزیر بهداشت نوشته است، فعالیتهای او در راهاندازی اورژانس هوایی، دریایی، ریلی و توسعه اورژانس جادهای از جمله اقدامات ماندگار دوره حضور کولیوند در این سازمان است.
کیانوش جهانپور هم او را مرد همیشه در صحنه روزهای سخت، مدیر جهادی،کم ادعا،پرکار،مؤثر و صادق و صمیمی خوانده و ارتقا و روزآمدسازی فوریتهای پزشکی را در کشور بخشی از میراث دوره مدیریتی او دانسته است. دوره حضور پنجساله پیرحسین کولیوند در سازمان اورژانس کشور گرچه با خبر استعفای ناگهانیاش کمی به حاشیه رفت اما به باور بسیاری از کارشناسان تحولات صورت گرفته در سازمان اورژانس کشور در این بازه زمانی آنقدر بوده که استعفای ناگهانی او نمیتواند خدشهای به آن وارد کند.
پیرحسین کولیوند در پنج سال گذشته چه کرده است؟ چه تحولاتی در سازمان اورژانس کشور رخ داده که چنین عملکردی از دوره مدیریتی او به جا مانده است؟ مهمتر از این سوالات اما باید پرسید با توجه به بزنگاه کنونی مهمترین مشکلات پیش روی سازمان اورژانس کشور کدام است و ما این روزها چقدر با استانداردهای جهانی فاصله داریم؟
مرداد 1395 محمد آقاجانی، معاون وقت درمان وزارت بهداشت در حکمی پیرحسین کولیوند را به ریاست اورژانس منصوب کرد،هرچند در زمان انتصاب هنوز اورژانس در ساختار اداری ایران به سازمان تبدیل نشده بود به همین دلیل یکی از اهداف او در این نهاد تغییر ساختاری اورژانس به سازمان است؛ تغییری که به اعتقاد کولیوند باعث شکلگیری یک موقعیت خوب اجتماعی برای تکنیسینها میشد.
او در جایی گفته بود برای قبول این پست در رودربایستی وزیر مانده اما جالب اینکه اغلب پستهای مدیریتی او توام با سختیها و بحرانها و البته تحولات بزرگ بوده است اما مهمترین کارهای او در این سازمان یا اهم عملکرد اورژانس کشور در دوره پنج سال گذشته چه بوده است؟ بسیاری معتقدند همین تغییر ساختاری ازجمله مهمترین فعالیتهای کولیوند در سازمان اورژانس کشوراست.
او در گفتوگویی که بعد از انتصاب انجام داد، اصلیترین برنامهاش-که به جد دنبال آن است-را بحث سازمان شدن اورژانس دانست و گفت: «اورژانس باید جایگاه خود را به دست آورد و همه اینها برای این است که بتواند خدمت خوب ارائه دهد، وگرنه بنده به دنبال جایگاه و مقام نیستم. از سازمانشدن اورژانس مردم بهره خواهند برد.» به باور برخی این اتفاق افتاد و در رضایتمندی مردم تاثیر بسزایی داشت.
علیرضا سلیمی، معاون آموزشی نظام پزشکی هم میگوید، تغییر ساختاری اورژانس باعث ارتقای چند پلهای جایگاه اورژانس کشور شده است. او به جامجم میگوید:«میزان رضایتمندی مردم به خصوص در شهر تهران از خدمات اورژانس بسیار بالا رفت. خدماتی که در اورژانس ارائه میشد از جمله زمان حضور، خدمات پزشکی و پیگیری درمان بسیار متحول شد.»
به باور او این سازمان در رابطه با واکسیناسیون هم کارنامه موفقی داشته است. سلیمی میگوید: «در حوزه واکسیناسیون هم در حالی که عملکرد وزارتخانه بسیار زیر سوال بود و بهرغم اینکه جزو وظایف سازمانی اورژانس کشوری نبود این سازمان بخشی از خلاها را پوشش داد و تنها در تهران 18 پایگاه سیار ایجاد کرد.» علی حدادی، عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس شورای اسلامی هم معتقد است اورژانس کشوری در خط مقدم خدمات بهداشتی است. به باور او این سازمان به نوعی پیشانی خدمترسانی است.
حدادی به جامجم میگوید: « در طول یک سال و نیم اخیر بر حجم ماموریتهای اورژانس به دلیل شیوع کرونا در کشور افزوده شده است.»
تحولات سازمانی، ساختاری و خدماتی را از جمله عملکردهای کاری سازمان اورژانس کشوری در دوره زمانی پنج سال گذشته میدانند.
تحولاتی که کارشناسان معتقدند در میزان رضایتمندی مردم از خدمات این سازمان تاثیر داشته است. اما جایگاه ما در رابطه با این خدمات در مقایسه با دیگر کشورها کجاست؟ به این مفهوم که استانداردهای موجود در ارائه این خدمات چگونه است و ما کجای این استانداردها قرار داریم؟ برای آگاهی از این جایگاه با توجه به استانداردهای جهانی باید به مولفههایی بپردازیم که تفاوتهای عمدهای با یکدیگر دارد. علیرضا سلیمی معتقد است کشورها با توجه به وسعت، پراکندگی، میزان اتفاقات و حوادث طبیعی و غیرطبیعی دارای مولفههایی هستند که با آمار نمیتوان آنها را کنار یکدیگر قرار داد، بنابراین نمیتوان نتیجه درستی از قرارگیری جایگاه اورژانس ایران با دیگر کشورها به دست آورد.
او به جامجم میگوید: «باید توجه داشته باشیم شرایط ایران در میان این مولفهها هم خاصتر است. به عنوان مثال میزان تصادفات جادهای در ایران بسیار بالاتر از استانداردهای جهانی است و نمیتوان با تعداد عملیاتهای امداد به قضاوت عملکرد نیروهای امدادی نشست.»
به گفته او باید این نکته را هم در نظر گرفت که برخی امدادهای ما از جمله امداد هوایی، ارتباط مستقیمی با نوع مدیریت نداشته و تحت تاثیر عواملی همچون تحریمها هم بوده است.
هم در متن سعید نمکی پیرو پذیرش استعفای کولیوند و هم در گفتههای کارشناسان به موضوع توسعه امدادهای جادهای اشاره شده است. نکتهای که البته مخالفانی هم دارد. هادی هاشمی، رئیس پلیس پیشین راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ معتقد است هنوز و همچنان فاصله ما در امدادهای جادهای با استانداردهای جهانی زیاد است.
او به جامجم میگوید: «انتظاری که امروزه برای حضور اورژانس در رخدادهای جادهای و نجات مصدومان هست آن چیزی نیست که نزدیک به استانداردهای جهانی باشد. با توجه به دادههای سازمان جهانی بهداشت زمان طلایی برای ترومای مصدومان 5 دقیقه است که ما با رسیدن به این زمان همچنان فاصله داریم.» آماری از میانگین رسیدگی به امدادهای جادهای در ایران در دسترس نیست اما آنطور که هادی هاشمی به ما میگوید در سالهای گذشته این عدد نزدیک به 15دقیقه بوده است. از جمله عوامل موثر در کاهش این زمان توسعه و ایجاد پایگاههای امداد جادهای است. رئیس پلیس پیشین راهنمایی و رانندگی تهران ادامه میدهد:«هر چند تعداد پایگاههای جادهای در چند سال گذشته افزایش قابل توجهی داشته اما با توجه به وسعت این سرزمین و البته جادههای صعب العبور و مهمتر از همه میزان بالای تصادفات جادهای همچنان تعداد پایگاههای امداد جادهای ما به اندازه نیاز نیست.»
رئیس سازمان اورژانس کشور چند روزی است که استعفا داده. آنطور که برخی از کارشناسان میگویند هرچند این سازمان شاهد تحولاتی در دوره مدیریتی پیرحسین کولیوند بوده اما همچنان نیازهای بسیاری برای ادامه فعالیت خود دارد.
علی حدادی، عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس شورای اسلامی در این رابطه به جامجم میگوید: «تامین زیرساختها و نیازهای اصلی اورژانس از اولویتهایی است که دولت سیزدهم باید به آن توجه ویژهای داشته باشد. در برخی نقاط و بخشهای مختلف کشور سرانه آمبولانسها و پایگاههای اورژانس به نسبت جمعیت مناسب نیست.»
علیرضا سلیمی اما معتقد است در بحث اورژانس مهمترین نیاز کنونی توجه به بحث پیشگیری است، بحثی که به باور او در نظام مدیریتی ایران هم جایش خالی است.
او می افزاید: «ما باید تمرکزمان را به سمت کاهش حوادث و پیشگیری ببریم. از طرف دیگر باید به موضوع «تلهمدیسن» ورود جدیتری داشته باشیم. هرچند فراگیری کرونا نیاز به بحث پزشکی از راه دور را شتاب داد اما فارغ از آن، آینده مسائلی مانند پزشکی و اورژانس با پزشکی از راه دور گره خورده است. به همین دلیل باید زیرساختهای آن در کشور هرچهزودتر فراهم شود.»
رصدخانه ملی مهاجرت در گزارش سالانه خود اشارههای پررنگی از مهاجرت کادر درمانی منتشر کرده است. پیش از آن هم از زبان مسؤولان ازجمله رئیس جامعه پرستاری افزایش 300درصدی مهاجرت پرستارها عنوان شده بود، از کمبود نیروی انسانی هم همواره بهعنوان یکی از چالشهای ثابت سازمان اورژانس کشور یاد شده است.
هرچند این موضوع به اندازه کادر درمانی متعلق به وزارت بهداشت وخیم نبوده است. اما نقطه مشترک آنها در پرداخت حقالزحمه پرسنل و اعضای کادر درمانی است.
معاون آموزشی نظام پزشکی معتقد است بحثهای مربوط به بودجه از مشکلات جدی اما کوتاهمدت سازمان اورژانس کشوری است اما مهمترین مشکل نیست.
او در گفتوگو با ما عنوان میکند: «مهمترین چالش پیش روی سازمان اورژانس کشور استفاده از فناوری بهروز بهویژه در بحث سیستمهای مخابراتی است. امکانی که میتواند خدمات این سازمان را بهبود ببخشد.»
به باور او، در این میان تهدیداتی هم وجود دارد. سلیمی میگوید: «این تهدیدات چندان در حوزه اختیارات اورژانس نیست. یکی از آنها مربوط به بخش زیرساختهاست. ترافیک در شهرهای بزرگ و وجود جادههای صعبالعبور در بیرون از شهرها ازجمله این زیرساختهاست که در برابر ارائه خدمات اورژانس کشور تهدیدی مهم محسوب میشود.»
وقت استعفا
عملکرد کاری پیرحسین کولیوند را بسیاری از کارشناسان این حوزه «درخشان» توصیف کردهاند اما همچنان زمان و نحوه استعفای او مورد انتقاد قرار دارد.
او در اوج درگیری کشور و مردم با پیک خطرناک کرونا، از مسؤولیت سازمان اورژانس کشور استعفا داد و وزیر بهداشت هم در عین تعجب ناظران، با استعفای وی موافقت کرد.
کولیوند درباره علت استعفای خود از ریاست سازمان اورژانس کشور آن هم در مقطع حساس کنونی، علت خاصی را اعلام نکرده است اما سعید نمکی در نامه پذیرش استعفای وی به «مشکلات روحی و جسمی» او اشاره کرده است. نکته دیگر در زمانسنجی نامناسب استعفای او پایانیافتن دولت دوازدهم است.
برخی معتقدند این استعفای قابل تامل در حالی صورت گرفته که طی این روزها شاهد کنار رفتن دولت حسن روحانی و استقرار دولت سیزدهم هستیم و این امر ممکن است با تکانههایی در حوزههای مختلف از جمله در نظام سلامت کشور همراه باشد لذا استعفا در چنین شرایطی، میتواند تصورات نامطلوبی را به اذهان عمومی مخابره کند. اما جالب اینکه همین زمانسنجی موافقانی هم دارد.
نهتنها برخی مخالف زمان استعفای پیرحسین کولیوند از سمت ریاست سازمان اورژانس کشور نیستند بلکه معتقدند این کار میتواند به الگوی رفتاری مدیریتی ایران هم بدل شود! علیرضا سلیمی یکی از آنهاست که معتقد است جانشینی پیمان صابریان به نوعی توسط خود پیرحسین کولیوند صورت گرفته و این جابهجایی برخلاف تحولات رایج در سمتهای ایران بدون هیچ حاشیه و جنجالی همراه بوده است. به باور او، صابریان میتواند بدون جنجال ادامهدهنده راه مدیریت قبلی باشد و این تغییر بزرگ خللی در نوع و ارائه خدمات اورژانس کشور ایجاد نخواهد کرد.
میثم اسماعیلی - جامعه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد