چاهها هرچه بیشتر، برداشت از منابع آب زیرزمینی هرچه عمیقتر میشد، زمین از درون تهیتر و سستتر میگشت و در دشتی، کوهپایهای، نزدیک روستا یا شهری بیشتر از پیش روی خود آوار میشد و گاهی با خود بنایی، جادهای، ریلی یا مزرعهای را به زیر میکشید یا ترکهایی که بر جانش نشسته بود، چون ماری دراز روی زمین میخزید و در هر مسیری که میگذشت خطی عمیق برجا میگذاشت و این یعنی جانم به لب رسیده و هرلحظه ممکن است بغضم را فروخورده و بخشی از پیکرم را به زیرکشم، فروببلعم، بشکنم و بریزم و آوار شوم و هرآنچه هست و نیست را ویران و زیرورو کنم.
شیره زمین هرروز بیشازپیش مکیده و بغض زمین، آشکارتر میشد و پیامش روشنتر؛ گوش شنوایی اما نبود و نه برداشت های آبی از جان زمین کمتر شد و نه مزارع و باغات محدودتر و نه محصولات پرآب جایشان را به محصولات کم آب داد. پیام تلخ زمین نه به گوش مسؤولان رسید و نه مردم و در این میان گویا هرکسی ساز خود را مینواخت.
حالا اما زمین روی دیگرش را دارد نشان میدهد؛ انتشار تصاویری از گودالهای عمیق دشتها که بهسان سیاهچالهای در دل زمین ایجادشده یا خط عمیق و درازی که دورتادور استان اصفهان درحال پیشروی است و هرروز بیشتر به قلب شهر و نقاط پرجمعیت نزدیک میشود و اولازهمه بناهای تاریخی را نشانه گرفته است، آن روی غضبناک زمین است که خود را نشان داده و هرلحظه عیانتر از قبل میشود.
این روزها رد فرونشست زمین را در جایجای کشورمان میتوان یافت و شاید از 31استان کشور، گیلان تنها استانی باشد که هنوز گزارشی از مشاهده نشست زمین در آن مخابره نشده است.
زمین همچنان در همهجا درحال ترک خوردن و فروریختن است و در مناطقی البته از فروخوردن بازایستاده که این معنا و مفهوم تلختری دارد و آن اینکه در این خطه دیگر چیزی برای از دست دادن باقی نمانده و فرصت جبران به پایان رسیده است و باز این یعنی سفرههای آب شیرین آن مناطق کاملا خالیشده و به تاراج رفته است.
بررسی تحلیلی و آماری کارشناسان سازمان زمینشناسی و کارشناسان محیطزیست نشان میدهد یکی از دلایل از خط خارجشدنِ قطارها از ریل بهویژه در محور ورامین به مشهد، اصفهان به شیراز و... پدیده فرونشست زمین بوده است.
صدها کیلومتر جاده و پل و کیلومترها دکل انتقال نیرو و لولههای گاز، نفت و آب نیز تاکنون شکسته و خسارتدیده و خسارتهای هنگفتی به منازل مسکونی واردشده است و همه اینها نشان از همان بغض فروخورده زمین دارد که آرام و بیصدا میشکند و فرومینشیند و از درون میمیرد و از برون میمیراند اما هنوز انگار نتوانسته ابعاد این فاجعه عظیم را به ما ساکنان نامهربانش تفهیم کند.
و امروز چه کسی است که نداند بخش بزرگی از مهاجرتهای دستهجمعی روستاییان، کشاورزان و باغداران به دلیل شکست و نشست و بایرشدن اراضیای است که شیره جانش را بیحساب مکیده و حالا مجبور به ترک آن شدهاند و عجب است که برای این حجم از فاجعه که باید در شورای امنیتملی مطرح شود، هنوز حتی در گردهماییهایی استانی و ملی مجلس و دولت سخنی به میان نیامده و چارهاندیشی نشده است، چه رسد به آنکه طرح و لایحهای مطرح و بررسی شود که دغدغهاش رسیدگی به این فاجعه عظیم خاموش باشد؛ فاجعهای که ریشه در برداشت های بیرویه از منابع آب زیرزمینی دارد. آمار و ارقام میگوید در طول دو دهه اخیر چیزی حدود صدمیلیاردمترمکعب بیش از آنچه وارد سفرههای آب زیرزمینی شده از آن استخراج شده است، بهویژه در استانهایی چون فارس، اصفهان، خراسانرضوی و تهران که در صدر بحرانیترین استانهای کشور از منظر بالاترین بیلان منفی قرار گرفتهاند.
اژدهایی که بیدارشده
از هریک از این چهار استان هر روز خبری تلخ و ناگوار به گوش میرسد تا عمق فاجعه فرونشست زمین آشکارتر شود. تازهترین و داغترین اخبار از اصفهان رسیده و نشان میدهد که ابعاد خطر در این استان بسیار جدیتر از آن است که تاکنون رسانهای شده.
درج گزارشی در ایرنا طی روزهای گذشته حاکی از حرکت اژدهای فرونشست به سوی قلب شهر اصفهان و بافت و بناهای تاریخی نصف جهان است.
نرخ بحرانی فرونشست در جهان ۴میلیمتر در سال است و این نرخ در اصفهان بهویژه دشت اصفهان- برخوار به ۱۵سانتیمتر رسیده که به گفته کارشناسان میتواند به میراثفرهنگی و آثار تاریخی اصفهان، تاسیسات زیربنایی مثل ساختمانها، خطوط مواصلاتی، جادهها، خطوط ریلی، آبرسانی، گازرسانی و خطوط انتقال برق آسیب بزند؛ البته اگر همین حالا چارهاندیشی نشود.
همین حالا پلها در عرصه رودخانه زایندهرود، دولتخانه صفوی و میدان نقشجهان با آثار بینظیری چون مسجد شیخ لطفا...، مسجد امام، عمارت عالیقاپو و سردر بازار قیصریه به دلیل ضخامت و وسعت زیاد آبرفتی که بر آن بنا شدهاند، همه در خطاول هجوم عوارض فرونشست قرار دارند.
حسین حجتی، مدیر دفتر منطقهای مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی اصفهان به ایرنا گفته فرونشست در حاشیه رودخانه زایندهرود وجود دارد اما چون رسوبات درشت دانه ترند، ترک و شکافها در سطح زمین خیلی نمایان دیده نمیشود اما آثار این پدیده در شمال اصفهان بهتر به این دلیل که خاک ریزدانهتر است، بهتر مشاهده میشود.
حجتی معتقد است هرچه برداشتها از آبهای زیرزمینی دشت اصفهان-برخوار بیشتر باشد و در مقابل آبخوان تغذیه نشود و زایندهرود جریان نداشته باشد، حرکت آثار فرونشست به سمت آثار تاریخی و مرکز اصفهان شتابانتر میشود و عوارض این پدیده در نقاط مختلف شمال اصفهان، فروریزش و موضعی و به سمت مناطق شهری و مرکز اصفهان ناحیهای میشود و منطقه وسیعی را تحتتاثیر قرار میدهد.
حرکت خزنده و سریع
مشاهدات همین حالا هم گویای نظر و بررسی کارشناسان است؛ مشاهده وضعیت سازههایی چون پل جویی، یکی از پنج پل تاریخی شهر اصفهان که نشست نامتقارن دارد، یعنی فرونشستِ یک سمت رودخانه با فرونشستِ سمت دیگر یکسان نیست و گفته میشود چنین نشستی از ترکهای ایجادشده بر پلخواجو خطرناکتر است، گرچه پلخواجو نیز در دوطرف نشستهای نامتقارن کرده است. فرونشست از سمت شمال اصفهان بهصورت نعلاسبی به سمت مرکز شهر، زایندهرود، پلهای تاریخی و میدان نقشجهان در حال پیشروی است و اکنون بیشترین فرونشستها در شمال اصفهان است و برخی مناطق شهری اصفهان که در سال ۱۵ تا ۱۶ سانتیمتر فرونشست دارند. این میزان فرونشستها در حاشیه رودخانه زایندهرود البته 5 یا ۶ سانتیمتر در سال بیشتر نیست، گرچه آثار آن هم در حال آشکارشدن است. در میدان فیض و در جوار پل خواجو، آثار فرونشست در دیوارهها و ساختمانها مشخص شده و در پلهای تاریخی سیوسهپل، جویی و خواجو آثار فرونشست مشاهده میشود.
به گفته مجید تابش، متخصص سازه و عضو هیاتمدیره سازمان نظام مهندسی ساختمان استان اصفهان، منارههای تاریخی در بخش اصفهان قدیم، بازار با طول چندین کیلومتر و مجموعه مسجدجامع عتیق و بناهای واجد ارزش تاریخی در صورت قرارگیری در منطقه خطر (زون خطر) با مشکلات ناشی از فرونشست مواجه خواهند شد.
رضا اسلامی، رئیس سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی اصفهان هم معتقد است از آنجا که سازه پلهای تاریخی شهر اصفهان براساس اینکه همیشه آب در بستر رودخانه زایندهرود جاری است، ساخته شدهاند، نباید به آنها شوک وارد شود؛ شوک واردشدن به این بناها هم وقتی صورت میگیرد که آب رودخانه بهطور موقت و پیاپی باز و بسته شود که همین مساله باعث ایجاد تنش و سپس ترک روی سازهها میشود. مصداق بارزش ترکهایی است که روی پل خواجو ایجاد شده و بهوضوح قابل مشاهده است.
محمد درویش - رئیس کمیته محیط زیست یونسکو: به نظر میرسد میزان اضافهبرداشت از آبخوانهای استان اصفهان حدود 10 الی 15 میلیارد مترمکعب است.
این به معنی آن است که اگر حتی یک قطره از آب زایندهرود برای هیچ نوع مصرفی برداشت نشود - که محال است - بین 15 تا 20 سال زمان میبرد تا دیار زندهرود برخوردار از ویژگی زایندهرود بتواند کسری بیلان را جبران کند.
این در حالی است که مسؤولان آب استان حتی نتوانستهاند حقابه گاوخونی به میزان 170 تا 200 میلیون متر مکعب در سال را تامین کنند.
کوتاه سخن آنکه وضعیت تابآوری اصفهان چون شیراز، تهران و مشهد از مرزهای فاجعه گذر کرده و اینک گوهرهای بیبدیل دیار نصف جهان، یعنی میدان نقشجهان، چهلستون، سیوسهپل، منارجنبان، پل خواجو و ... در آستانه فروپاشیاند.
اگر در تختجمشید و نقشرستم برای پرکردن شکافها و مخفینگهداشتن آنها از چشم گردشگران با کامیون خاک گودالها و شکافها را پیوسته محو میکنند، در اصفهان حتی آن کار را هم انجام نمیدهند، بهنحویکه شکافی که اینک در پارک ملی کلاهقاضی آشکار است، در برابر عظمت بحران در اصفهان چیزی شبیه به شوخی است.
و درنهایت اینکه برای مهار بحران باید بهسرعت هر نوع ساختوساز و مجوز حفر چاه و استقرار صنایع آببر در کل استان اصفهان برای یک دوره 10ساله ممنوع شده و هیچ مهاجری اجازه ورود به استان را نیابد.
طرح تعادلبخشی سفرههای آبزیرزمینی باید در دستورکار قرار گرفته و چیدمان توسعه بر مبنای شرایط جدید و کاهش وابستگی به آب، از نو بازمهندسی و تعریف شود.
رفتن به سمت حمایت از مجموعههایی چون شهرک سلامت اصفهان و تقویت توریسم پزشکی، استحصال انرژی خورشیدی و بادی و تقویت صنایع هایتک و تعطیلی مراکز صنعتی تولید گوشتقرمز و نیز کمک به تابآوری دوباره کرکسکوه با مهار معدنکاوی از دیگر راهکارهایی است که میتواند مورد توجه مسؤولان و متولیان استانی و کشوری قرار گیرد.
فاطمه مرادزاده - ایران / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد