از مقاومترین نقطه ایران در تمام طول هشت سال جنگ تحمیلی؟ از یک جزیره کوچک ۲۰کیلومترمربعی که بزرگترین مرکز صادرات انرژی ایران بود و خار چشم دشمن بعثی و استکبار جهانی تا در تمام ۲۸۸۰ روز دفاع مقدس، بر سرش بمب و موشک بریزند و آتش بارانش کنند به این خیال واهی که شریان صادرات انرژی ایران را پاره کنند و البته که نتوانستند. نتوانستند چون خداوندگار آسمانها و زمین انگار خاک خارگ را با ژن مقاومت شکل داده است؛ خاکی که مقاوم پرور است و خون غیرت و مقاومت در رگ تک تک اهالیاش میجوشد، همین هم بود که هیچگاه جزیرهای که از شدت بمباران موشکی و هوایی و انفجار مخازن عظیم نفتی در حال ترکیدن و غرق شدن بود را رها نکردند و دوشادوش بچههای نفتی و نیروهای ارتش و سپاه در جزیره ماندند و هرجا و هرگاه که نیاز به حمایتشان بود تا پای جان ایستادگی کردند. از خارگ برایتان میگوییم، از یک جزیره کوچک در آبهای ساحلی استان بوشهر در ۳۸کیلومتری ساحل بندر گناوه در آبهای نیلگون خلیج فارس. از خارک برایتان میگوییم از یک جزیره کوچک با حدود ۸۰۰۰ نفر جمعیت که هشت سال زیر بیرحمانهترین حملات هوایی دشمنان بعثی و حتی حملات مستقیم آمریکا مقاومت کرد و اجازه نداد حتی یک روز صادرات نفت از جزیره قطع شود و دشمن شاد شویم. از خارگ برایتان مینویسیم از شاهرگ اقتصادی کشور در حوزه انرژی از پایانه صادرات نفت ایران از دژ تسلیم ناپذیر ایرانیان از معمای سربسته استکبار جهانی که هنوز نتوانسته فرمولی برای ۳۰۰۰روز صدور آتشین نفت از جزیره بیابد. از خارک برایتان مینویسیم، از جزیره کوچک زیبای نقتی ایرانمان که شعلههای نفتیاش آن را در شب مثل خورشید تابان و درخشان میکند و قصه ملوانان و ناخدایان و قهرمانانش یکی از جذابترین قصههای جهانی است اگر صریح و خط به خط روایت شود. راستی اصلا میدانید این دردانه مقاومت ایران کجاست؟ امروز چه حال و روزی دارد؟ بیشک اگر در هرجایی غیر از ایران ما بود، اکنون قصههای مقاومتش شهره آفاق شده بود اما... اما حالا که بخشی از پیکره ایران بزرگ و زیباست، میدانید چگونه روزگار میگذراند؟ گزارش ما را اگر بخوانید به پاسخ همه این پرسشها میرسید، گرچه مثل ما درد، بندبند استخوانتان را از هم جدا میکند.
یک جزیره کوچک و این همه درد!
جمعیت ساکن و بومی جزیره حدود ۸۰۰۰ نفر است که از این تعداد ۶۰۰۰ نفر شیعه و ۲۰۰۰نفر اهل تسنن هستند و سالهاست که در کنار هم زندگی مسالمت آمیز و آرامی سپری میکنند. افزون بر این حدود ۱۲ تا ۱۴هزار نفر از کارکنان مستقر در جزیره غیر بومی و شناور هستند که به صورت اقماری و در شیفتهای ۱۴روز کار، ۱۴روز استراحت یا کمتر و بیشتر در صنایع نفت و گاز و شرکتهای پتروشیمی مستقر در جزیره مشغول کار و فعالیت هستند.
جعفر مرادی، سالهاست ساکن خارگ است و کودکی خود را لابهلای درد و رنج و حسرت کمبودهای متعدد در جزیره پشت سر گذاشته است. تعریف جزیره از نگاه او در چند جمله چیزی نیست جز اینکه: آب و برق و بیمارستان و مراکز درمانی، آموزشی و تفریحی و سرگرمی و درمجموع هر آنچه در زمره امکانات لازم برای حیات معمول انسان است و بدون آن گذران زندگی سخت و طاقتفرساست، در این جزیره تبدیل به آرزوی محال شده است.
قطع مداوم برق در هوای داغ و شرجی
وقتی میگوییم جزیره، آب و برق درست و درمانی ندارد، شاید بپرسید چطور میشود درحالیکه تقریبا همه روستاهای دور و پرت کشورمان هم حتی از نعمت برق برخوردارند، جزیرهای به این مهمی میتواند بدون برق و آب باشد. مرادی در اینباره به ما میگوید: مردم سایر نقاط کشورمان در یکی دو سال اخیر بهدلیل کاهش بارندگیها و افزایش مصرف، تا حدی شاهد قطعی برق و خاموشیهای ادامهدار بودند اما برای ساکنان بومی جزیره قطع برق اصلا موضوع جدید و تازهای نیست، زیرا از وقتی یاد دارم برق جزیره در شبانهروز بین دو تا چهار ساعت قطعی دارد و اهالی جزیره به این بیبرقی در شرایط گرم و شرجی و رطوبت بسیار بالا عادت کردهاند، بدون آنکه گلایه و اعتراضی کنند.
در حال حاضر برق جزیره خارگ توسط نیروگاههای مستقر در جزیره تامین میشود. این یعنی هر شرکت نفتی یا پتروشیمی مستقر در جزیره برای خود نیروگاه مستقل و جداگانهای دارد و برق خود را تامین میکند. یک نیروگاه با مالکیت وزارت نیرو هم وجود دارد که تمام برق مصرفی شهر و شهروندان را تامین میکند اما این نیروگاه قدیمی و فرسوده است و ظرفیت تولید پایینی دارد و جوابگوی مصارف خانگی اهالی جزیره نیست؛ به همین دلیل در طول روز و آن هم در اوج گرمای طاقتفرسای تابستان خارگ، اهالی جزیره شاهد قطع برق به دفعات هستند.
مشکلی که بهراحتی قابل حل است
برخی کارشناسان و مسؤولان جزیره معتقدند مشکل بیبرقی خارگ قابل حل شدن است و راهکارهای متعددی هم دارد.
اولین راهحل اینکه به شبکه سراسری برق کشور متصل بشویم که آن هم از طریق کابلاندازی از مسیر دریایی و خطوط لولههای نفت امکانپذیر است اما راهحل بعدی با توجه به تحقیقات و مطالعاتی که صورت گرفته، این است که تمام نیروگاههای مستقر در جزیره، یک مجموعه بههم پیوسته را تشکیل دهند و با لینک کردن کل نیروگاههای مستقر، مرکز دیسپچ ایجاد شود تا در مواقع لزوم و از مدار خارج شدن نیروگاه شهر، از نیروگاه جایگزین برای تامین برق کل جزیره و ساکنانش استفاده شود. با این روش حتی اگر یک نیروگاه از نیروگاههای موجود مثلا پتروشیمی روشن باشد، میتوان برق کل جزیره را تامین کرد، بدون اینکه نیروگاههای پایانهها یا فلات قاره یا نیروگاه وزارت نیرو روشن باشد و اتفاقا صرفهجویی هم خواهد شد.
احاطه شده با آب، ولی بیآب
آب آشامیدنی و مصرفی شهروندان خارگ از دیگر مشکلات قدیمی جزیره است. آبی که هماکنون در منازل خارگیها مورد استفاده قرار میگیرد، از طریق سد کوثر و بهوسیله خطوط انتقال آب از بستر دریا به جزیره منتقل شده و پس از فیلتراسیون و زنگزدایی و گندزدایی در تصفیهخانه شرکت پایانهها در مخازن ذخیره و بهصورت نوبتی وارد شبکه شهری جزیره میشود.
دسترسی دشوار به این آب که میزانش هم کافی نیست باعث شده هر محله بهطور میانگین فقط دو ساعت در روز آب داشته باشد. در بعضی از نقاط هم آبرسانی با تانکر انجام میشود؛ به همین دلیل شرکت آبفا در جزیره وجود ندارد و گفته میشود که بخش عمدهای از مشکلات آب جزیره نیز از همینجا ناشی میشود. شهروندان جزیره میگویند تصفیهخانه شرکت آراو میتواند آب مورد نیاز اهالی را از طریق شیرینسازی آب دریا تامین کند.
البته این مهم نیازمند صرف هزینه است که متاسفانه برای انجام آن نه بخش خصوصی و نه دولت پیشقدم نمیشوند. البته گفته میشود که تصفیهخانه شرکت آراو احداث شده ولی به بهرهبرداری نرسیده است که دلیل آن هم مشخص نیست.
محبوس در جزیره فقر
خارگ بخشی از استان بوشهر است و ساکنانش مثل ساکنان هر بخش کوچکی از یک استان برای رفع نیازهای درمانی، آموزشی و ... خود احتیاج روزانه به تردد به مرکز یا سایر شهرهای استان دارند اما حتی برای تردد راحت و بیدردسر اهالی خارگ هم تاکنون فکری نشده است.
یکی از اهالی جزیره دراینباره میگوید: یکی از مشکلات دائم ما که مردم را به زحمت میاندازد، مشکل تردد به مرکز یا سایر شهرهای استان است، طوری که در زمان نبود کشتیهای مسافربری مردم ناچارند با لنجها و قایقهای کوچک که ایمنی کافی ندارند، برای انجام کارهای روزمره خود به بنادر گناوه یا بوشهر رفتوآمد کنند. الان شرکتهای نفتی مثل فلات قاره برای تردد و ایاب و ذهاب کارکنان واحدهای صنعتی خود از طریق پرواز اقدام به جابهجایی میکنند، ولی مردم عادی و اهالی جزیره از این امکان برای تردد برخوردار نیستند.
راهی که بهراحتی هموار میشود
این شهروند خارگی ادامه میدهد چنانچه شرکتهای نفتی پای کار بیایند، با استفاده از امکانات و منابع مالی خود میتوانند با راهاندازی خطوط مسافربری دریایی و با استفاده از دو یا سه فروند کشتی مسافری مشکل تردد اهالی را با اخذ هزینه متناسب و متعارف حل کنند. وزارت راه هم البته میتواند با پرداخت تسهیلات ارزانقیمت، بخش خصوصی را مجاب به سرمایهگذاری در این حوزه کند. با این کار مشکل تاریخی مردم مقاوم خارگ هم حل خواهد شد.
حتی محروم از سند مالکیت
تصور کنید نسل اندر نسل در یک منطقه زندگی کنید. جنگ بشود، هشت سال مدام روی سرتان بمب و موشک ببارد، خانهتان بارها خراب شود و از نو بسازیدش، با بیآبی و بیبرقی و فقر و محرومیت کامل بسازید و دم برنیاورید، دست آخر یک برگه را که نشان دهد شما مالک و حافظ وجب به وجب این خاک بودهاید از شما دریغ کنند.
این درد کمی نیست؛ دردی که اهالی خارگ دربارهاش به ما اینگونه میگویند: ما سالیان درازی است که ساکن این جزیره بودهایم؛ همانطور که اجداد و نیاکانمان ساکنش بودهاند.هم ما و هم نیاکان و هم فرزندانمان در همین جزیره با محرومیتها و کمبودهایش روزگار گذراندیم و در زمان جنگ ایران و عراق هم که جزیره آماج حملات موشکی و هواپیماهای دشمن بود حاضر نشدیم آن را خالی و ترک کنیم. با این همه اما شرکت نفت با طرح این ادعا که تمام اراضی جزیره متعلق به وزارت نفت است از صدور سند مالکیت برای منازل مسکونی سر باز میزند و اجازه این کار را به ساکنان نمیدهد.
در معدن گاز باشی و محروم از گاز
عبدالواحد انصاری، یکی از اهالی بومی خارگ است که دراینباره به ما میگوید: قصه پرغصه و تاسفباری است، اینکه همسایه دیوار به دیوار مرکز صادرات انرژی ایران باشیم اما خودمان از نعمت گاز خانگی و شبکه شهری محروم و همچنان گاز مورد نیاز مصارف خانگی را از طریق کپسولها و سیلندرهای ۱۱کیلویی تامین کنیم. اینجا حتی اقدام به لولهکشی شبکه گاز هم نکردهاند و پیگیریهای ما تاکنون بینتیجه مانده است.
اینجا بیمار شدن یعنی ...
نبود یک مرکز درمانی مجهز و پزشکان متخصص هم از دیگر مشکلات بزرگ خارگ است که باعث میشود بیماران و مصدومان حوادث برای امکانات اولیهای همچون سیتی اسکن به سایر مراکز درمانی در سایر نقاط استان بروند، البته اگر هنگام نیاز شناوری آماده تردد باشد. حالا تصور کنید که بیماری بدحال وضعیت اورژانسی داشته باشد و نیازمند پرواز سریع با بالگرد و استفاده از اورژانس هوایی؛ خب طبیعتا این امکان وجود ندارد و احتمال فوت بیمار بسیار بالا میرود و این اتفاقی است که خارگیها زیاد به چشم خود دیدهاند. شاید بهتر باشد که هیچ شهروند خارگی بیمار نشود، زیرا عواقبش ناگوارتر از آنی است که تصورش را بکنند.
جای خالی همه امکانات دیگر
کمبود مراکز آموزشی و مدرسه را هم به همه کمبودهای جزیره اضافه کنید. درحالحاضر دو واحد از واحدهای آموزشی جزیره به دلیل فرسودگی ساختمان تخریب شدهاند و دانشآموزانش به اجبار در یک مدرسه به صورت دونوبته جا داده شدهاند.
نبود دفتر ثبت اسناد برای انجام امور ثبتی مردم، دفاتر پیشخوان دولت، فعال نبودن باجه بانک صادرات برای مراجعه بازنشستگان شهرداری و وزارت کشور و اداره برق از دیگر مشکلاتی است که برای ساکنان و مردم به آرزوهای دستنیافتنی تبدیل شده است.
علیرضا برازجانی - جام جم بوشهر
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد