قرارگرفتن درفصل بارش نیزمانعی برای وقوع این حوادث نیست چراکه خشکسالیهای پیاپی عملا کارکرد طبیعی بارشها را کاهش داده و جنگلها همچنان مستعد شعلهور شدن هستند. در چنین شرایطی اقدام فوری در ساعتهای اولیه آتشسوزی حیاتی است. مدیریت جامع فرادستگاهی وهماهنگی میان نهادهای مسئول باید دررأس برنامهها قرارگیرد.اهمیت جنگل و محیطزیست تاحدی است که مشارکت سازمانیافته همه دستگاهها از ارتش و هلالاحمر گرفته تا سایر نهادهای امدادی ضرورتی غیرقابل انکار است.هر ساعت تأخیر درآغازعملیات اطفا میتواندبه نابودی گستردهتر پوشش گیاهی و آسیبهای جبرانناپذیر منجر شود.
واقعیت آن است که کمبود تجهیزات اطفای حریق جنگل یکی از چالشهای اصلی کشور است. شمار اندک هواپیماها و بالگردهای ویژه اطفای حریق، مانند چند فروند ایلیوشین با ظرفیت محدود، پاسخگوی وسعت جنگلهای هیرکانی و سایر عرصههای طبیعی نیست. بهرغم توان تخصصی سازمان منابع طبیعی در شرایطی که حجم و گستره آتش از توان داخلی فراتر میرود، استفاده از ظرفیت کشورهای همجوار میتواند بهعنوان یک راهکار ضروری و عملی مورد توجه قرار گیرد. در کنار مشکلات تجهیزاتی، اقدامات پیش از بحران نیز نیازمند بازنگری جدی است.پایش مستمر پهپادی و تمهید سازوکاری مشخص که از لحظه نخست حادثه، دستور همکاری کامل دستگاهها صادر شود، ضروری مینماید.نه اینکه پس از گذشت چند روز و تحت فشار افکار عمومی و شبکههای اجتماعی، اقدامات پراکنده برای یاری رساندن به سازمان منابع طبیعی آغاز شود. آتشسوزی جنگل موضوعی نیست که با تعلل سازگار باشد.
فرهنگسازی نیز یکی از پایههای اصلی پیشگیری است. گسترش سطح آگاهی، دانش و بینش زیستمحیطی جامعه و تقویت فرهنگ و معارف دینی مشارکت و مسئولیتپذیری اجتماعی بهویژه امر به معروف و نهی از منکر برای حفظ محیط زیست در تمام سطوح و اقشار جامعه از بندهای مهم سیاستهای کلی ابلاغی محیط زیست است. تا زمانی که اهمیت محیط زیست و ارزش جنگلها در زندگی روزمره برای همه اقشار جامعه ملموس نشود، ریشه بسیاری از آتشسوزیها همچنان در رفتارهای انسانی باقی میماند.
گرچه دغدغههای اقتصادی بخش بزرگی از جامعه را درگیر کرده اما آموزش و ارتقای آگاهی عمومی درباره محیط زیست ضرورتی است که نباید نادیده گرفته شود. در کنار همه این موارد، مشارکت خودجوش مردم در اطفای حریق هرچند ناشی از تعهد و غیرت نسبت به طبیعت است اما با توجه به نبود آموزشهای تخصصی، میتواند خطرات جدی بههمراه داشته باشد. شرایط سخت و غیرقابلپیشبینی مانند شکلگیری تونل حرارتی با دمایی تا ۸۰۰درجه، حتی برای نیروهای متخصص چالشبرانگیز است. چه رسد به داوطلبانی که بدون تجهیزات و دانش کافی وارد عرصه میشوند. تجربه آتشسوزیهای بزرگ در جهان، مانند جنگلهای استرالیا نشان میدهد مهار این بحرانها حتی با امکانات و برنامهریزی گسترده نیز گاه هفتهها به طول میانجامد.
بنابراین لازم است بسیج عمومی و سازماندهیشده در کشور ما نیز از پیش طراحی شود تا در صورت وقوع حادثه، نیروها بهموقع و هماهنگ وارد عمل شوند. با توجه به تداوم خشکسالی و افزایش احتمال آتشسوزی، اتخاذ تدابیر پیشگیرانه و تعیین وظایف مشخص برای همه ارگانها اکنون به ضرورتی فوری تبدیل شده است.