به گزارش جام جم، یک ماه و چند روز است که از منصوبشدن دکتر پیمان جبلی در منصب ریاست سازمان صدا و سیما میگذرد، اما در همین مدت اندک مخاطبان شاهد تغییرات بسیاری در رسانه ملی بودند. اولین تغییر با بخش خبر آغاز شد و مدیریت صحیح رسانه و هدایت خبر در ماجرای اختلال در پمپ بنزینها باعث شد رضایتمندی بسیاری از سوی مردم را به دنبال داشته باشد. همچنین همزمان بخش خبر مسوولان را روی صندلی داغ نشاند تا پاسخگوی سوالات درباره حکمهایی که صادر میکنند، باشند. گرچه برخی مسوولان حاضر به پاسخگویی نشدند اما رسانه ملی به رسالتش عمل کرد. حال نوبت به مجموعههای تلویزیونی رسیده که شاهد اتفاقات تازه باشیم. به همین دلیل رئیس رسانه ملی روز پنجشنبه ۱۳ آبان بیکار ننشست و سراغ ساخت مجموعههای در حال تولید رفت تا از نزدیک شاهد عملکرد کارگردانان و هنرمندان باشد. او در کنار نظارت به کار، گپ و گفت صمیمانهای هم با هنرمندان و عوامل آثار تلویزیونی داشت و از درددل آنها باخبر شد. بازدید او از ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه با مجموعه تلویزیونی طلاق شکل گرفت که به کارگردانی ابوالقاسم طالبی تولید میشود. بعد از آن راهی شهرک سینمایی و تلویزیونی غزالی شد و سراغ جشن سربرونیها رفت که به کارگردانی مجتبی راعی و تهیهکنندگی حسن نجاریان مشغول ضبط این سریال در این شهرک بودند. در ادامه سراغ عوامل سازنده سریال تاریخی سلمان فارسی به کارگردانی داود میرباقری و تهیهکنندگی حسین طاهری رفت که در کارگاههای مختلف (لباس، زیورآلات، چرم، رزین، چوب، رنگرزی و...) مشغول ساخت و ساز بودند. در این بازدید کارگردان، تهیهکننده و طراح هنری رئیس رسانه ملی را همراهی کردند و او را در جریان آخرین اقدامات این مرحله از کارشان قرار دادند. بازدید رئیس رسانه ملی از سریالهای تلویزیون نشان میدهد که او میخواهد از آثار نمایشی حمایت کند. روایتها از این بازدید را بخوانید.
داستان کارگردان چوب به دست!
خانهای در غرب تهران. کوچه دوم شرقی، سر نبش... نگاهی به ادامه نشانی که برایم ارسال شده میکنم. دقیقا طبق نشانی آمدم. در خانه باز است و افرادی در حال رفت و آمد هستند. همین که وارد ساختمان میشوم صدای صلوات به گوشم میرسد که کل ساختمان را در سیطره خودش درآورده است. صدا بسیار نزدیک است. از فردی که به دیوار سنگشده پارکینگ تکیه داده میپرسم گروه سازنده طلاق کجا هستند. بیآن که که سرش را بالا بیاورد با دست نشان میدهد طبقه اول. کفشهای زیادی جلوی در خانه مرتب و ردیف کنار هم قرار گرفتهاند. وقتی مطمئن میشوم ضبط نیست وارد خانه میشوم. هر یک از عوامل مشغول به کاری هستند. یکی مشغول تنظیم صداست و دیگری دوربین را تنظیم میکند. در گوشهای ابوالقاسم طالبی کارگردان سریال در حالی که چوب بلندی در دست دارد، ایستاده. خودم را معرفی میکنم. بعد از خوشامدگویی به من میگوید: دخترم من الان وقت مصاحبه ندارم، چون مهمان داریم! گوشهای از سالن پذیرایی خانه که بخشی از آن را آشپزخانه شکل داده، بازیگران مشغول تمرین هستند و دستیار کارگردان نکات لازم را به آنها میگوید. فاطمه الطافی بازیگر نقش سارا، چادر گلدارش را کمی جلو میکشد و سینی چای را به دست دارد... دستیار کارگردان صحنه را آماده میکند تا طالبی تایید نهایی را داشته باشد. طالبی در حالی که چوب بلندش را در دست دارد روی مبلمان کنار جواد رمضاننژاد، رئیس سیمافیلم و حسین قرایی مدیر کل روابط عمومی صدا و سیما مینشیند. با تایید نهایی او ضبط شروع میشود اما یکی از عوامل به دلیل حواسپرتی از جلوی دوربین رد میشود و طالبی با خنده خطاب به او میگوید: تیر به سرت بخورد! چرا الان... !دوباره ضبط شروع میشود و بعد از چند بار برداشت با گفتن کلمه صلوات از سوی طالبی این صحنه تایید میشود. همانطور که عوامل مشغول کار بودند، دکتر پیمان جبلی رئیس رسانه ملی همراه با حمید شاه آبادی معاون سیما و بیژن نوباوه عضو کمیسیون فرهنگی مجلس وارد خانه میشوند. بعد از احوالپرسی همگی روی مبلمان مینشینند و طالبی خطاب به همه میگوید: من وقتی روی مبل مینشینم معمولا قوز میکنم و برای اینکه این کار را نکنم این چوب بلند را همیشه در دست دارم که درست بنشینم. گفته او با خنده حاضران روبهرو میشود. دکتر جبلی که روبهروی مانیتور کنار طالبی مینشیند شاهد بخشی از صحنه این سریال است. طالبی بعد از ضبط توضیح میدهد: در این سریال به مفاسد میپردازیم که اژدهای هفت سر است! رهبر معظم انقلاب فرمودهاند که فساد ممکن است هر جا باشد. به همین دلیل ما در سریال طلاق به مفاسد پرداختهایم.
در ادامه رئیس رسانه ملی با بیان این نکته که باید در آثار نمایشی پرونده هر موضوعی که باز میشود در انتهای قصه بسته شود، تاکید میکند: مرز سیاه نمایی با طرح مطالبات جامعه این گونه مشخص میشود. هنرمندان باید این توانایی را داشته باشند که وقتی موضوعی را در کارشان مطالبهگری میکنند در پایان هنرمندانه و درست ببندند تا امیدبخشی شکل بگیرد. کارگردان سریال طلاق در ادامه درباره مراحل تولید این سریال توضیح میدهد که دو سال برای نگارش زمان گذاشته و سه سال است که سریال تولید میشود. در ادامه زهرا برومند، بازیگر میانسال گروه شروع به صحبت کرده و میگوید: آقای دکتر هوای هنرمندان تلویزیون را داشته باشید. آنها خیلی زحمت میکشند تا کارهایی بسازند که مردم دوست داشته باشند. لطفا کارهایی ساخته شود که جوانان دوست داشته باشند به سمت تماشای سریالهای شبکههای ماهوارهای گرایش پیدا نکنند. مردم ما خیلی خوب هستند و علاقهمندند که مطالبهگری شود.
دکتر جبلی هم خطاب به او توضیح میدهد: مردم ما دوستداشتنی هستند. صدا و سیما در ارتباط با موضوع پمپ بنزین بسیار صادقانه عمل کرد و مردم متوجه شدند حمله سایبری چیست. واقعا در این موضوع همه مردم همراهی کردند و کار بزرگ را مردم انجام دادند. وقتی دیدند که با آنها صادقانه صحبت میشود، آنها هم درست عمل کردند.
یک طلاق سیاسی - اجتماعی!
حال ممکن است برای مخاطبان این سوال شکل بگیرد که سریال طلاق حتما به پرونده طلاق زوجین میپردازد. اما بر خلاف آنچه از عنوان «طلاق» در ذهن متبادر میشود، این سریال به مسائل خانوادگی نمیپردازد و موضوع داستان درباره مسائل اجتماعی بحثبرانگیز و یک درام سیاسی است که به مفاسد اقتصادی میپردازد. در حالی که هر یک از عوامل مشغول کاری هستند، فرصتی کوتاه فراهم میشود تا با کارگردان و بازیگر حاضر در صحنه سریال گپ و گفت کوتاه داشته باشیم. ابوالقاسم طالبی کارگردان سریال میگوید: تاکنون ۸۰ درصد از صحنهها جلوی دوربین رفته است. دغدغه ساخت سریال طلاق به هفت تا هشت سال قبل برمیگردد که علاقهمند بودم سریالی درباره فساد بسازم. چون همان طور که فساد وجود دارد، مبارزه با فساد هم وجود دارد. به هر حال عواملی نقش دارند که یک شبکه فساد شکل میگیرد. بنابراین ما در سریال طلاق به این موضوع میپردازیم. هنوز زمان پخش و شبکه سریال مشخص نیست. معتقدم سریال طلاق هنگام پخش باید مورد حمایت قرار بگیرد، زیرا هنگام پخش به برخی جاها برمیخورد. همچنین قبل از تولید سریال با علما و مراجع هم صحبت کردم و زمان زیادی برای نگارش قصه گذاشتم. سه سال هم است که کار میکنیم.
فاطمه الطافی بازیگر نقش سارا درباره نقشش این طور بیان میکند: من نقش یک دختر ایرانی به نام سارا را بازی میکنم که مستقل است. قبل از بازی در سریال طلاق تجربه بازی در چند اثر را داشتم اما در سریال طلاق نقش محوری را دارم. نقش سارا را دور از خودم نمیبینم. زیرا سارا نماینده یک دختر ایرانی است. در جامعه امروز متاسفانه برخی حرمتها و حریمها از بین رفته است و چه خوب که این موارد را یادآوری کنیم. صحنهای که شما در سریال مشاهده کردید، خانه پدر و مادر سارا است.
بعد از صحبت با عوامل همراه با رئیس صدا و سیما و دیگر مدیران راهی شهرک سینمایی تلویزیونی غزالی میشویم.
گلایههای بازیگران
شهرک سینمایی غزالی در کیلومتر ۱۶ جاده مخصوص کرج، در منطقهای ساکت و دور از هیاهو واقع است. هنگامی که پا به درون آن میگذاری با نگاه به هر بنایی خاطره یکی از فیلمها یا سریالها و یک مقطع از تاریخ یا جلوهای از فرهنگ و ادبیات و هنر کشورمان در یاد انسان زنده میشود، خاطره عشق دختر ترسا به شیخ صنعان که حیدر خوشمرام و دختر قاجار در شب دهم آن را زنده کردند و بیننده در انتهای داستان تصویری از عشقی آسمانی را نظاره کرد، خاطره شعبون استخونی هزاردستان، یا آن لحظه سنگین و دشوار که مریم مقدس، نوزاد در آغوش مورد طعن و لعن سیاهدلان قرار گرفت و معجزهای الهی بر وی آشکار شد، خاطره نمازی که ضامن آهو خواند و باران رحمت را بر قحطیزدگان نازل کرد یا کیفهای متحدالشکلی که صبح یک روز در میدان بهارستان در دست نمایندگان مجلس دیده شد و... پیادهروی در شهرک غزالی لذتبخش است، زیرا به قدمزدن در دالانهای تاریخ میماند. ابتدا به سال ۱۳۱۵ میروم و از سنگفرش خیابان لالهزار عبور میکنم، زمان به عقب برگشته و همه چیز رنگ و بوی گذشته میدهد. اصلا به نظر نمیرسد که این محوطه مکانی در زمان حال است. از کنار سینما تابان رد میشوم، اما برخلاف دیگر سینماها خبری از مشتری نیست. از قرار این سینما هم مانند دیگر سینماها دچار رکود مخاطب شده است. روبهروی سینما تابان چاپخانه صفر قرار دارد.کنار چاپخانه صفر، ساختمان سبزرنگ تجارتخانه قرار دارد. بعد از عبور از چند خیابان راهی بخشی از شهرک میشویم که بناهای کاهگلی به چشم میخورد. در خانههای کاهگلی باز است، اما خبری از میزبان نیست و فقط گرد و خاک کوچه پسکوچهها سر تا پای ما را فرا میگیرد. در ادامه مسیر در گوشهای از این بناها با جمعیتی روبهرو میشویم. از قرار بازار محله است. فردی سبد چوبی بر دوش دارد و مشغول فروختن سیب است. گوشهای دیگر پسربچهها بیآن که دغدغهای داشته باشند، مشغول بازی هستند. خیمه چادری بنا شده است. رئیس رسانه ملی همراه با دیگر مدیران راهی این خیمه میشوند تا از نزدیک شاهد بخشی از سریال جشن سربرون به کارگردانی مجتبی راعی و تهیهکنندگی حسن نجاریان باشیم. همه جلوی مانیتور مینشینند. حسین محجوب، لاله اسکندری، قاسم زارع، بیوک میرزایی و... دیگر بازیگرانی هستند که وارد خیمه میشوند. حسین محجوب قبل از ضبط صحنهای از سریال، دشواریهای سریال را این طور روایت میکند: واقعا سریال جشن سربرون به لحاظ تولید بسیار سخت است. اگر ما هنوز سر این پروژه ماندهایم به خاطر شخص آقای راعی است که با ایثار پشت کار ایستاده است. واقعا همه در این سریال زحمت میکشند. اما متاسفانه به لحاظ مالی مشکلات فراوانی وجود دارد. باید فکری برای مسائل مالی کرد.
مجتبی راعی ادامه صحبت محجوب را میگیرد: سریال جشن سربرون در ۴۰قسمت تولید میشود و همه قسمتهای این سریال گرههای زیادی دارد که برای مخاطب تعلیق فراوانی خواهد داشت. هر قسمت در ۵۰ دقیقه تولید میشود.
بیوک میرزایی دیگر بازیگر سریال تاکید میکند: من ۳۰،۴۰ سال است که عاشقانه در این حرفه کار میکنم. اگر این عشق نبود نمیشد کار کرد. باید بگویم که عوامل سریال جشن سربرون همه حرفهای هستند و همین باعث شده تا سختیهای کار را به جان بخریم.
قاسم زارع در ادامه رو به دکتر جبلی میگوید: خوشحالیم که شما رئیس رسانه ملی شدید. کسی که از بدنه صدا و سیما است. وقتی فیلمهای شما را دیدم، متوجه شدم از نوجوانی در عرصه خبر هستید و در سازمان صدا و سیما فعالیت میکنید. این اتفاق خوبی است که شما در جریان همه مسائل هستید.
دکتر جبلی هم میگوید: ما باید به واسطه کارهای تاریخی، نسل جوان را در جریان اتفاقات گذشته بگذاریم. بنابراین فرهنگ و تاریخ ارزش و هویت ماست. محجوب در بخشی از صحبتهایش اشاره به سریال سرزمین کهن کرد که باید شرایطی فراهم شود تا این سریال که سازمان صدا و سیما هم برای آن خیلی هزینه کرده، پخش شود. رئیس رسانه ملی در ادامه این صحبت اعلام میکند که باید در ابتدا فضاسازیها و آمادهسازیها صورت بگیرد.
لاله اسکندری بازیگر نقش محوری سریال جشن سربرون هم خواسته اش این بود که بهتر است پخش سریال هفتگی باشد که برای مخاطب جذابیت داشته باشد، زیرا شبکه نمایش خانگی این موضوع را در میان مردم جا انداخته است. رئیس رسانه ملی هم در پاسخ به اسکندری میگوید: باید در این مورد صحبت کرد و جلسه گذاشت که چگونه عمل کنیم. در بخشی از این دیدار حسن نجاریان تهیهکننده درباره جزئیات سریال و مسائل تولید صحبت کرد.
قصهای از دل عشایر
در ادامه بازدیدها سراغ حسین محجوب و لاله اسکندری میرویم و با آنها کوتاه درباره سریال صحبت میکنیم. حسین محجوب با تاکید دوباره بر سختیهای کار میگوید: واقعا کارکردن در این پروژه سخت است. فشار زیادی را متحمل میشویم و مسائل مالی یکی از مشکلات کار است. از دو سال و اندی پیش تصویربرداری این سریال شروع شده و به لحاظ کیفی کار بسیار خوبی است. اگر این طور نبود من بازی نمیکردم. ضمن اینکه فیلمنامه بسیار خوب نوشته شده و منسجم است. امید داریم که هنگام پخش هم مسوولان ایرادی به کار نگیرند و صحنههایی از کار حذف نشود.
لاله اسکندری با اشاره به حضورش در این سریال میگوید: سریال جشن سربرون به دوران مشروطه و قاجار میپردازد. بخش مهمی از سریال به عشایر میپردازد. البته ایل خاصی مد نظر نیست، بلکه یک ایل فرضی در نظر گرفته شده، اما به آداب و رسوم ایلیاتیها میپردازیم. باید به عشایر و زندگی و آداب و رسوم آنها پرداخت زیرا رو به فراموشی است. سریال جشن سربرون در قالب قصه قشنگ و ساده به این ماجرا میپردازد. من هم نقش بیبی کتایون را بازی میکنم که یک زن دانا در ایل است. او یک زن قوی است که همسرش خان است. هر جا که همسرش با تردید رو به رو میشود، بیبی کتایون وارد عمل میشود. راستش وقتی فیلمنامه را میخواندم ناخودآگاه به یاد سریال روزی روزگاری و نقش درخشان بانو علو افتادم. البته منظورم قیاسکردن نیست اما احساس من این بود. امیدوارم مورد توجه مخاطبان هم قرار بگیرد.
هر سریال باری از مشکلات کشور بردارد
بعد از عبور از خانههای کاهگلی رئیس رسانه ملی میایستد و پاسخگوی سوالات خبرنگاران میشود. وی درباره چشماندازش نسبت به سریالهای تلویزیونی این طور بیان میکند: شرایطی فراهم شد و بازدیدی از مجموعههای تلویزیونی داشتیم و با هنرمندان، کارگردانان و تهیهکنندگان صحبت کردیم که اتفاق ارزشمندی بود. بازدیدها نشان میدهد کارها به صورت قابل قبولی پیش میرود. قالبهای متفاوت برای سریالها بهره برده میشود که هر یک از آثار میتواند نیازهای جامعه را پاسخگو باشد. در حال حاضر آثار نمایشی مراحل آمادهسازی را طی میکنند و در ایستگاههای مختلف تولید بیش از صدها کار در مراحل نگارش، پیشتولید، تولید و پس از تولید به سر میبرند. برای ایام نوروز و ماه رمضان سریالهایی مناسب با این فضاها خواهیم داشت که مورد توجه مردم قرار میگیرد. وی ادامه میدهد: یکی از مهمترین قالبها برای پیامرسانی، حوزه نمایش است که در لایههای پنهان نمایش میتوان پیامها را منتقل کرد. بنابراین این حوزه اهمیت زیادی دارد. از زمانی که مدیریت سازمان تغییر کرد در این حوزه متمرکز هستیم و جلسات متعدد، مفصل و بسیار مفیدی برگزار شده است. با همه صاحبنظران اعم از همکاران خودمان در سازمان، سیما فیلم و مراکز مختلف تولید نمایش و صاحبنظران در کشور صحبت کردیم تا نیازها مشخص شود و اولویتبندیها صورت بگیرد تا بتوانیم روی خلاهایی که در این حوزه وجود دارد کار کنیم. فرآیند تولید و نمایش به سمت و سویی است که بتوانیم سریالهای پرمفهوم، پرمخاطب و جذاب بسازیم و حوزه نمایش ابزار بسیار مهمی برای رفع مشکلات کشور هم است. هر سریالی که تولید میشود باید باری از مشکلات کشور اعم از فرهنگ، اقتصاد، اجتماع و... را بردارد. اگر نتواند بردارد حتماً به اهداف خود نرسیده است. رئیس صدا و سیما با اشاره ظرفیتهای رسانه ملی تاکید میکند: ما خوشبختانه ظرفیتهای ارزشمند، توانمند و مستعد در رسانه ملی و کشور داریم. باید امکانات، استعدادها و ظرفیتها در مسیر درست و معقولی پیش برود. هر یک از کارها میتواند نقش خودش را در افکار عمومی داشته باشد. بنابراین ما به دنبال شناسایی این استعدادها و امکانات هستیم حتی در حوزههای فرهنگی که میتوانند به کمک رسالت رسانه ملی بیایند. همان طور که رهبر معظم انقلاب تاکید کردند رسانه باید چهار جایگاه آسایشگاه، آوردگاه، قرارگاه و دانشگاه را داشته باشد. بنابراین برای رسیدن به این مقصود باید همه استعدادها و ظرفیتها را برای بهرهبرداری شناسایی کنیم.
چه خبر از کارگاههای ساخت و ساز سلمانفارسی؟
از کوچه پسکوچههای شهرک غزالی عبور میکنیم. رئیس رسانهملی همراه با گروه همراه و میرباقری وارد یکی از سولههایی میشوند که مربوط به دوخت و دوز لباسهاست. محسن شاهابراهیمی، مدیر هنری سریال سلمان فارسی به گروه ملحق میشود و او همراه با میرباقری درباره جزئیات کارگاههای ساخت و ساز سلمانفارسی میگویند. گروه از میان لباسهایی عبور میکنند که هر کدام برای دورهای متفاوت است. همه لباسها کاور شده و به رختآویز آویزان است. بعد از عبور از این سالن راهی سالنی بزرگتر میشویم که دست اندرکاران مشغول دوخت و دوز لباسها هستند. این سالن به سالنی دیگر منتهی میشود که عدهای دیگر مشغول اتو کردن لباس و کاور کردن آنهاست. حتی پارچههایی با نقش و نگار آن مقطع زمانی طبق اسنادی که از موزههای دنیا جمعآوری شده، بافته میشود. این در حالی است که وقتی مخاطب یک مجموعه تاریخی را ببیند با خودش میگوید حتما از پارچه فروشیهای مولوی تهیه شده، در حالی که این طور نیست و هر کدام با زحمت فراوان تهیه میشود. بعد از تماشای این سوله راهی سوله چرم میشویم. در این سوله کفشهای چرمی، دیوارکوبهای چرمی و... دیده میشود و عدهای مشغول رنگ کردن چرمهایی هستند که در کار استفاده میشود. تماشای این موارد نشان میدهد تکتک جزئیات برای میرباقری اهمیت دارد. گروه بعد از آن راهی کارگاه زیورآلات میشوند. شاید وقتی مخاطب اکسسوریهای یک بازیگر را در یک اثر تاریخی میبیند با خودش بگوید که همه این موارد از بازار خریداری شدهاست. در حالی که این طور نیست و زیورآلات هم طبق همان مقطع زمانی ساخته میشود و طبق عکسها و نشانههایی که وجود دارد، زیورآلات ساخته میشود. شایدش باورش برای مخاطبان سخت باشد اما حتی دستگاه ریختهگری برای ساخت این زیورآلات هم در سوله مختص به آن قرار دارد. در ادامه راهی کارگاه چوب، رزین، رنگرزی و... میشویم. هر یک از این کارگاهها قصههای خودشان را دارند و تماشای آن خالی از لطف نیست. در کارگاههای چوب، دست اندرکاران مشغول ساخت ارابه و... هستند. بعد از ساخت این وسیلهها راهی سولهای میشوند که کهنهکاری رویشان انجام میشود که دقیقا با مقطع تاریخی سریال هماهنگی داشتهباشند. در بخشی دیگر از سولهها سراغ کلاهخودها، شمشیرها و دیگر ابزارهای جنگی میشویم که هر کدام از آنها برای شخصیتهای قصه طراحی و ساخته شدهاست.
قطعات گمشده فرهنگ و تاریخ و تمدن مان بسیار زیاد است
در بخشی از بازدیدها از کارگاههای ساختوساز سلمانفارسی رئیس رسانهملی درباره بازدید از کارگاهها میگوید: کارگاهها و ارزش طراحیها و هنرمندیها و پژوهشهایی که منجر به تولید لوازم، قطعات و لباسها و هر چیزی که مورد نیاز این پروژه عظیم فرهنگی هست، به نظر من خودش به اندازه کل کار ارزشمند است. البته این کار فرهنگی که استاد میرباقری انجام میدهد، به نظر من ارزش دارد. پژوهش ها، طراحیها و بعد ساخت قطعات از انواع و اقسام چیزهایی که مورد نیاز است در این کارگاهها در حال انجام است و متناسب و همزمان با پیشرفت پروژه طراحیهایی که در کارگاهها انجام میشود و ساخت و ساز قطعات همچنان تا آخرین سکانس ادامه دارد. از نظر من به قدری ارزشمند است که به خودی خود میتواند الهامبخش ساخت یک مستند طولانی و شاید ۵۰- ۴۰ قسمتی باشد تا عقبه این کار بزرگ را نشان بدهد. وقتی ما بخشهایی را میبینیم که آماده شده و قسمت به قسمت پخش میشود، شاید مطلع نباشیم برای ریزترین قطعات و کوچکترین ریزهکاریهایی که ما در تصویر میبینیم، ساعتها، روزها و بلکه هفتهها وقت گذاشته شده و تعداد بسیار عظیمی از هنرمندان نقاط مختلف کشور در ساخت و طراحی این قطعات دخیل بودهاند. وی ادامه میدهد: به نظر من دیدن این کارگاهها ارزشش کمتر از دیدن کاری که در نهایت ارائه خواهدشد نیست. نکته دوم اینکه قطعات گمشده فرهنگ و تاریخ و تمدن مان بسیار زیاد است که به ویژه برای نسلهای جدید هنوز هیچ بعدی از ابعادش رو نشدهاست. اگر این قطعات به هم اتصال پیدا نکند و این پازل فرهنگی تمدنی اسلامی - ایرانی مشخص نشود، ما دچار یک نقصان هویتی خواهیمبود. لذا کارهای تاریخی از این نوع به ویژه در مورد عناصر فرهنگی تمدنی ایرانی ارزشمند و برجسته مثل سلمانفارسی یکی از ضرورتهایی است که تحقق آن فقط وظیفه سازمان صداوسیما نیست. یعنی اینها پروژههای فرهنگساز و تمدن ساز و اقتدار آفرین است؛ پروژههایی است که فرهنگی صرف نیست. وی تاکید میکند: اگر بخواهیم این پروژهها را در یک کلام تعریف کنیم: نیاز ملی ماست و تمام بخشها و تمام دستگاهها و تمام حوزهها باید خودشان را مسؤول بدانند و دخیل بدانند که این پازل فرهنگی و تمدنی را تکمیل کنند. من همینجا از همه دستگاههای تصمیمگیر و سیاست گذار در کشور اعم از مجلس شواری اسلامی، دولت محترم و تمام حوزههایی که میتوانند به ساخت این پازل فرهنگی کمک کنند خواهش میکنم مسؤولیت خودشان را تشخیص بدهند و کمک کنند. البته نه تنها برای این سریال بلکه به هر سریال و هر اثر فرهنگی توجه داشتهباشند. من وظیفه خودم میدانم از استاد میرباقری و همه همکارانشان تشکر کنم. کاری طاقتفرسا و عظیم است آنچه در آینده نشان داده خواهدشد شاید حتی یکصدم از زحماتی را که برایش کشیده شده، نتواند نشان بدهد.
خبرهای جدید آقای کارگردان از سلمان
سالها هر از گاهی صحبت از ساخت سریال سلمان فارسی میشد؛ سریالی که ساخت آن ذهن داوود میرباقری نویسنده و کارگردان را به خود مشغول کردهبود. تا اینکه وی با نگارش طرح کلی داستان، عزم جدی خود را برای ساخت سریال پر زحمت و سخت سلمانفارسی نشان داد. آنچه ذهنیت کارگردان را برای روایت قصه سلمان به مرحله عمل رساند، همراهی با تهیهکننده سریال حسین طاهری بود، زیرا پیش از پیوستن حسین طاهری به پروژه سلمانفارسی دو تهیهکننده دیگر بخشی از امور را در دست گرفتهبودند اما به دلیل پیش نرفتن کارها در دوره آنان، حسین طاهری کار را سال ۹۵ تحویل گرفت. بالاخره این سریال آذر ماه ۹۸ کلید خورد. البته کرونای شرور که کار و کاسبی همه را به هم زد، باعثشد برای مدتی هم پروژه سلمانفارسی متوقف شد، اما بعد از گذشت مدتی دوباره کار شروع شد و همچنان کار ادامه دارد. گروه در حال حاضر مشغول ضبط سریال و بخشهای مربوط به بیزانس هستند. از قرار تا پایان سال این فصل از سریال ادامه خواهدداشت و بعد از آن میرباقری سراغ دیگر فصلهای قصه میرود که شامل حجاز و ایران است. او قصه سلمانفارسی را در سه مقطع دیدهاست: تولد و جوانی او در ایران باستان دوران ساسانیان، مهاجرت او به بیزانس و بخش عمدهای زندگی او که در آن دوره میگذرد و بخش سوم گرویدن او به دین اسلام و قصهای که در حجاز میگذرد. داوود میرباقری، کارگردان در ادامه بازدید از کارگاههای ساختوساز زیورآلات، پوشاک و... درباره روند تولید سریال سلمان فارسی عنوان میکند: حدود ۲۵ درصد تصویربرداری سریال انجام شده که بخشهایی از فصل بیزانس مانده که جزو قسمتهای سخت کار است. ایدهآل من این است که بعد از بیزانس، ایران را بتوانیم شروع کنیم. به دلیل اینکه هر قدر جلوتر میرویم، این قسمتها سخت میشود و نیاز به انرژی بیشتری دارد. بنابراین تا هنوز دوستان انرژی و حال و روز بهتری دارند کیفیت کار بهتر میشود. با این حال اگر نتوانیم طبق برنامه بخشهای مربوط به ایران را شروع کنیم، ادامه کار را از حجاز شروع خواهیم کرد که به لحاظ بخشهای ساخت و سازیاش کمی به نسبت ایران آمادهتر است. چون شهرک ساختهشده داریم و میتوانیم در آنجا کار کنیم.
فاطمه عودباشی/روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد