تب تند رسانهای پیرامون این خبر که فروکش کرد، این بار برخی نمایندگان مجلس به این اتفاق واکنش نشان دادند. عضو مجمع نمایندگان استان خوزستان در مجلس شورای اسلامی کندهشدن نخلهای بلندقامت از ریشه برای صادرات را «نوع جدیدی از بحران آبی در خوزستان» دانست و گفت «اگر دیروز شاهد مرگ گاومیشها و ماهیان در هورالعظیم و شادگان بودیم، امروز نخلهای سر به فلک کشیده به دلیل بیآبی از ریشه جدا شده و به قطر و کشورهای حوزه خلیجفارس صادر میشوند.»
این واکنش، اما مخالفانی هم به همراه داشت؛ خسرو عمرانی، معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی استان بوشهر با اعلام اینکه گرفتن مجوز صادرات نخل فرآیند سختگیرانهای دارد اعلام کرد: «این نخلها اجازه صادرات داشتهاند.» او همچنین از اخذ مجوز استان بوشهر برای صادرات ۱۰۷۲ نفر نخل خبر دادهبود که با توجه به شواهد ۶۰۰ نفر آن تا به حال صادر شدهاست.
در کنار این تصویر، اما ویدئویی از روستای رودفاریاب بوشهر دست به دست میشد که در آن میتوان از ریشه درآوردن نخلهای کهن را توسط بیل مکانیکی مشاهده کرد، کنار این تصویر صدای مردی روستایی به گوش میرسد که عنوان میکند این فاز چهارم صادر کردن نخلهای این روستاست، نخلهایی که از بیآبی مجبور به فروش آن شدهاند. سازمان جهاد کشاورزی استان بوشهر هم البته که به این موضوع واکنش نشان داد و عنوان کرد ریشهکن شدن این نخلها بدون مجوز این سازمان بودهاست!
روستاییان و شهروندان میگویند این اتفاق پیامدهای بیآبی خوزستان است و درد دارد، مسوولان میگویند این رویهای معمول است و محدود به وضعیت کنونی نیست و دو دهه است بلوارهای کشورهای حاشیه خلیجفارس مزین به نخلهای ایرانی است. برخی از کارشناسان محیط زیستی معتقدند نخل درخت مثمر است و تاثیری در وضعیت خاک یا تصفیه هوا ندارد و دیگرانی هم هستند که باور دارند برای درختانی با عمر ۷۰ سال هزینههای بسیاری شدهاست و فروش ۵/۱میلیون تومانی آن اساسا مقرون بهصرفه نیست.
آنچه در این میان آشکار است، اینکه با وجود سازوکارهایی برای صادرات نخل، دلالانی هم هستند که خارج از این رویه اقدام به قاچاق نخلها میکنند و این موضوع را میتوان از تایید قاچاق نخلها از سوی رئیس انجمن ملی خرما هم متوجه شد. دیروز محسن رشیدفرخی با به کار بردن قید «متاسفانه» صادرات خارج از رویه (قاچاق) نخلها را به کشورهای حاشیه خلیجفارس تایید کرد و خواستار ورود وزارت جهاد کشاورزی به این موضوع شد.
بیآبی یا دلالی؟ قاچاق یا صادرات؟
تناقضها در رابطه با این اتفاق بسیار است، حسین پرورش عضو هیات علمی دانشگاه آزاد بندرعباس میگوید «۱۰ سال پیش هر نفر نخل به قیمت هشت میلیون تومان خرید و فروش میشدهاست»، اما حالا در گزارشی که صدا و سیمای هرمزگان تهیه کرده روستاییان رودفاریاب میگویند هر نفر نخل را به قیمت ۵/۱ میلیون تومان به دلالان میفروشند. علی بهرامنژاد، بخشدار ارم هم معتقد است این قیمت دور از واقعیت است. او میگوید: «قیمت یک اصله نخل در باغات این بخش، بالغ بر پنج میلیون تومان است و ادعای فروش هر اصله نخل به بهای ۵/۱ میلیون تومان دور از ذهن به نظر میرسد.» موضوع متناقض دیگر به دلایل این اقدام برمیگردد، روستاییان رودفاریاب میگویند آبی در کار نیست که درختان بار بدهند و سالانه بسیاری از آنها خشک میشوند، اما خسرو عمرانی، معاون بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی استان بوشهر این موضوع را تکذیب کرده و میگوید: «اینکه گفته میشود به جهت بیآبی، نخلها صادر میشود، صحیح نیست. صادرات هر نوع نخلی، قانونی نبوده و برخی از نخلها قابل صادرات هستند.»
او معتقد است: «نخل درخت مقاومی است و نیاز چندانی به آب ندارد، از این رو درآوردن درختان به علت بحران آب قابل قبول نیست.» دیروز رشید فرخی، رئیس انجمن خرما هم به نوعی این نظر را تایید کرد و گفتهاست درخت نخل توانایی سازگاری با رطوبت کم و کمآبی را دارد.
پس این اظهارات که این درختان خشک و غیرمثمر هستند، از اساس درست نیست. بیآبی خوزستان موضوعی نیست که بر کسی پوشیدهباشد، عبدا... ایزدپناه، عضو کمیسیون کشاورزی میگوید: «بی آبی تیشه به ریشه نخلهای خوزستان زدهاست.»
او میافزاید: «در این شرایط بعضی از مردم که آبی برای آبیاری نخلستانهای خود در اختیار ندارند و دچار مشکلات معیشتی هستند، ناچارند برای امرار معاش تا زمانی که نخلها هنوز به طور کامل از بین نرفته، آنها را از ریشه درآورند و به کشورهای عربی بفروشند.» آنطور که خود مسؤولان محلی میگویند، نخلها پیشتر هر ۹ روز آب میخوردند، اما حالا هر ۱۰۰روز هم آب نمیخورند.
با کنار هم گذاشتن برخی از این دادهها میتوان به چرایی قیمت اندک نخلهای خریداری شده توسط دلالان هم پی برد، آب نیست و نخلستاندارها در دوراهی فروش ناچیز نخلهای زنده و خشک شدن آنها باید دست به انتخاب بزنند، علاوه بر این در چند سال گذشته فروش نخلها شتاب گرفته و یافتن مشتریانی برای صادرات سختتر شده و همه این موارد قیمت این درختها را کاهش دادهاست.
شتاب فروش نخلها
قصه فروش نخلها قصه تازهای نیست، این را میتوان در گفتههای اغلب کارشناسان هم شنید. همین تابستان امسال آنطور که در حافظه دیجیتال خبرگزاری ایرنا ثبت شده «یک محموله اصله درخت نخل به میزان ۱۰۰۰تن از بندر گناوه به کشور کویت صادر شدهاست» هر چندآنطور که رئیس اداره بندر و دریانوردی گناوه گفته این نخلها جنبه تزئیتی دارند و درختان مثمری نبودند.
حسین پرورش هم توضیح میدهد درختانی که صادر میشوند فقط جنبه زینتی برای کشورها دارند. این استاد دانشگاه به جام جم میگوید «اخذ مجوز برای صادرات نخلها فرآیند سختی است و نمیتوان هر درخت نخلی را به کشورهای دیگر صادر کرد و اساسا نخیلات غیراقتصادی، غیرمثمر، غیرتجاری که جزو ذخایر و انحصار ژنتیکی و ارقام کشتبافی نیستند، مجوز صادرات میگیرند.»
محمدعلی طهماسبی، معاون پیشین امور باغبانی وزارت جهاد کشاورزی هم معتقد است تنوع درختان نخل در ایران بسیار است و هر نوع درخت نخلی اجازه صادرات ندارد. او به جام جم میگوید «کشاورزانی که نخیلات آنها شرایط صادرات میگیرند، متعهد هستند عملیات جایگزینی و احداث باغ با ارقام اصلی و تجاری انجام دهند.» هر چند حالا بسیاری تغییر کاربری زمین، نامرغوب بودن گونه نخل، نر بودن و پیر بودن درخت و جایگزینی گونههای جدید را از دلایل فروش نخلها میدانند، اما هستند افرادی که معتقدند این سالها علاوه بر شتاب فروش نخلها «شکل آن هم تغییر کردهاست» به این معنا که اگر پیش از این نخلستانداران نخلهای کمثمر و ضعیف را ریشهکن کرده و میفروختند، حالا نخلهای پرثمر و جوان نیز قربانی میشوند.
صادرات نخل همچون تاراج خاک
کم نیستند تعداد نخلهایی که در چند سال گذشته یا نابود شدهاند یا به دلایل مختلف از جمله بیآبی از چرخه تولید حذف شدهاند و دیگر برای نخلداران ثمری ندارند. فقط امسال و تنها در شادگان ۷۰۰۰ نفر نخل از چرخه تولید حذف شدهاست، همچنین ۱۲هزار هکتار از نخیلات آبادان و ۱۴هزار هکتار از نخیلات شادگان که در پاییندست رودخانههای کارون و مارون هستند با کمبود آب مواجهند و اگر خشکسالیها ادامه داشتهباشد که از شواهد برمیآید اینگونه است، این نخیلات در معرض نابودی کامل قرار میگیرند و به نوعی نخلستاندارها مجبور به فروش این درختها میشوند، اما آیا صادرات درختان تنومند نخل از نظر اقتصاد ملی مقرون به صرفه است؟ کندن و حمل این گونه درختان چه آثاری بر محیط زیست دارد؟ از نظر اقتصادی چه جنبههایی باید مورد توجه قرار گیرد؟ سیاستهای بازرگانی تا چه اندازه بر مدیریت این گونه اقلام صادراتی توجه دارد؟ محمدعلی طهماسبی، معاون پیشین امور باغبانی وزارت جهاد کشاورزی معتقد است صادرات این نخلها تاثیر چندانی در اقتصاد ملی ندارد و میزان ارزآوری آن به قدری است که نمیتوان آن را در نظر گرفت.
حسین پرورش هم میگوید این درختان تاثیر بالایی در وضعیت محیط زیستی ندارند و فقط جنبه تزئینی دارند، اما محمد درویش، فعال محیط زیست باور دارد «ارزش درخت نخلی که ۲۰سال قدمت دارد و آن را از خاک بیرون میآورند و میفروشند خیلیخیلی بیشتر از صادرات مثلا هندوانه و یونجهای است که ما به آن انتقاد داریم.»
او هم همچون طهماسبی معتقد است «نباید فکر کنیم با این کار پول تولید کردهایم» درویش میگوید: «مساله این است که این درخت در این آب و خاک رشد کرده و مواد غذایی مصرف کرده و حالا که به مرحله تابآوری و باروری رسیده و محصول میدهد، دارد از این سرزمین جدا میشود و به سرزمین دیگری میرود و صادرات آن به خارج از کشور دقیقا مثل صادرات آب یا خاک قابل جبران نیست.»
هر نخل چقدر قیمت دارد؟
پیگیری برای خرید چند نفر نخل از یکی از فروشندگان در بوشهر اطلاعاتی برایمان دارد که از زبان هیچکدام از کارشناسان و مسؤولان نمیتوانستیم بشنویم. همان ابتدای گفتگو از او درباره چگونگی صادرات نخل میپرسیم، اینکه آیا میتوان نخلهای خریداری شده را به کشورهای دیگر صادر کرد؟
او میگوید قصه فروش نخلها در این استان صحت دارد و هر چند مسؤولان میگویند هر نخلی قابل فروش نیست، اما در دو ماه گذشته همه نخلهای به فروش رفته از سوی ما، نخلهای مثمر بودهاند. او درباره قیمت تمام شده نخلها به ما میگوید یک نخل مثمر باکیفیت «کف تریلی برای شما بین ۴ تا ۵/۴ میلیون تومان هزینه دارد» برای بازارگرمی و ترغیب خریداران هم پیشنهاد قابلتوجهی ارائه میکند.
او میگوید همین حالا یکی از نخلداران میخواهد زمینش را تبدیل به گاوداری کند و به همین دلیل ۲۰ نفر نخل را به قیمت سهمیلیون تومان میتوان خرید. قصه صادرات، اما متفاوت است، از او درباره چگونگی صادرکردن این نخلها میپرسیم. او ادعا میکند با هماهنگی جهادکشاورزی به راحتی این کار صورت میگیرد! البته که مراد او از هماهنگی آنی نیست که در کلام مسؤولان و ناظران این وزارتخانه عنوان شدهاست.
قاچاق؛ از خاک تا قارچ
رسانهای شدن ماجرای صادرات نخلهای از ریشه درآمده یادآور اتفاقات تلخ دیگری هم بود. هنوز یادمان نرفته خاک جزیره هرمز چطور قاچاق میشد، هنوز در سایت فروش آنلاین جهانی میتوان با قیمت قابلتوجه ۶۵۰ دلار (حدود ۱۷ میلیون تومان) یک بشکه خاک هرمز را خرید. در مورد موضوع خاک هرمز هم حرفها همانی بود که در رابطه با نخلها تکرار میشود. همان روزها هم گفته میشد خاک هرمز قاچاق نمیشود بلکه صادر شدهاست! بسیاری از همان سالها همچنان تکرار میکنند «صادرات خاک معدنی از گمرکات و با مجوزهای وزارت صنعت و معدن سالهاست دارد صورت میگیرد.»
اگر فروش خاک هرمز با توجیه قاچاق بودن آن کمتر شد، فروش خاک جنگل، اما در چند سال اخیر شتاب گرفت. انتشار تصاویری از جنگلهای شمال که جا به جا حفر شدهبود هنوز در ذهن دوستداران محیطزیست ثبت است. مسؤولان میگویند، صادرات خاک حاصلخیز ممنوع است و فروش و خروج آن از کشور قاچاق محسوب میشود و بارها از رئیسجمهور گرفته تا رئیس سازمان محیطزیست و نمایندگان مجلس نسبت به وقوع پدیده شوم قاچاق خاک اظهار نگرانی کردهاند. با این حال سال ۹۷، حسن روحانی گفتهبود «خاک ایران با لنج به کشورهای حاشیه خلیجفارس میرود و برای کشاورزی و سایر موارد مورداستفاده قرار میگیرد.»
میگویند کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس از مشتریان پر و پا قرص خاک ایران هستند. از آنجاکه جنس خاک این کشورها ماسهای و آهکی است و امکان رویش گیاه در آن وجود ندارد، حاضرند هر بهایی را برای به دست آوردن خاک غنی و حاصلخیز ایران بپردازند تا طعم کشاورزی و داشتن فضای سبز را بچشند.
موضوع دیگر مورد علاقه دلالان که طبیعت ایران را سیاهپوش کرده مربوط به قارچ ترافل است. همیشه در زمستان افرادی سودجو به دنبال این قارچ به جان جنگلهای هیرکانی میافتند و آنقدر خاک را زیر و رو میکنند تا به قارچ موردنظر خود دست یابند. آنها این قارچ را با قیمتی حدود صد تا ۲۰۰هزار تومان به دلالان میفروشند؛ اما در کشورهای خارجی با قیمت ۱۵۰میلیون تومان در رستورانها به مشتریان عرضه میشود. قیمتی به بهای تخریب جنگلهایی که حالا چند سالی است ثبتجهانی هم شدهاست.
چگونه یک نخل صادر میشود؟
حامد حسن زاده خانکهدانی / دکترای تخصصی باغبانی
صادرات نخل از استان هرمزگان از سال ۹۸ آغاز شده و این کار بر اساس یکسری موازین و قوانین و البته با نظارت وزارت جهادکشاورزی به صورت قانونی در حال انجام است. چند ارگان در اعطای مجوز صادرات نخل دخیل هستند و این کار مسیر صادرات نخل برای افراد معمولی را سختتر هم کردهاست. نخل خرما اساسا از طریق اندامی به نام پاجوش تکثیر میشود که در ناحیه اتصال تنه به خاک قرار دارد. این پاجوشزاییها محدود به قسمتی از عمر نخل است به این مفهوم که عمر نخل که افزایش پیدا میکند دیگر پاجوشزایی ندارد. به این معنا که نخل به مرحلهای وارد میشود که امکان تکثیر از آن وجود ندارد. برخی نخلها فارغ از قصه صادرات گاهی به مرحلهای میرسند که سودی برای کشاورزان ندارند و محصولشان فاقد کیفیت لازم است. یکی از شرایطی که برای صادرات نخل وجود دارد این است که درخت نباید قابلیت تولید پاجوش داشتهباشد؛ بنابراین هر نخل با هر شرایطی امکان صادرات ندارد. شرط دیگر صادرات نخل این است که نباید از «ژرم پلاسم» داخلی باشد. ژرم پلاسم به هر نوع ماده گیاهی که در تولید و اصلاح نژاد به کار میرود گفته میشود. ارقام ژرم پلاسم داخلی در منطقهای مثل هرمزگان شامل رقمهایی همچون مرداسین، حلیلی و خنیسی میشوند که بومی منطقه هستند و ارزش تجاری دارند و جزو ذخایر توارثی هستند که برای این منطقه اهمیت دارند و بنابراین اجازه صادرات هیچکدام از این نخلها وجود ندارد. یکسری از نخلها هم در طول زمان توسط بذر تکثیر شدهاند که به این نخلها نخل خاروک گفته میشود، محصول این نخلها معمولا بیکیفیت است؛ لذا این نخلها از آن دسته از نخلهایی هستند که اجازه صادرات آن وجود دارد. این نخلها بیشتر جنبه تزئینی دارند و به همین دلیل هم صادر میشوند. در ویدئوی منتشر شده هم عنوان شده نخلها به دلیل بیآبی صادر میشوند در حالی که شمایل نخلی که بیآبی کشیدهباشد بسیار آشکار است و آنی نیست که حداقل در ویدئوی منتشر شده به چشم میآید. برگهای اضافی هر نخل پیش از صادرشدن باید هرس شود، دُمبرگها بریده شود و بعد آماده صادرات شود. به این فرآیند در اصطلاح «تکلیب» میگویند. درحال حاضر هر متر تکلیب یک نخل حدود ۵۰هزارتومان هزینه دارد. به این مفهوم که یک نخل پنج متری تنها ۲۵۰هزار تومان هزینه تکلیب دارد. علاوه بر آن بیرون کشیدن ریشه نخل هم هزینه مربوط به خود را دارد. این هزینه برای هر نخل باتوجه به اندازه آن از ۲۰۰ تا ۲۵۰هزارتومان هزینه دارد. حداقل فاصله ارسال هر نخل در استان هرمزگان تا گمرک ۳۰۰کیلومتر است که هزینه انتقال هر نخل برای این فاصله حدود ۵۰۰ هزار تومان است. خود فرآیند بارگیری در کشتی و انتقال به کشور مقصد که این روزها کشور قطر است، هزینههای بسیاری دارد. در مجموع برای انتقال یک نخل شاید تا سهمیلیون هزینه برای صاحب نخل به همراه داشتهباشد. با احتساب این هزینهها شاید نهایتا هر نخل به اندازه سهمیلیون تومان برای باغدار سود داشتهباشد. یکی دیگر از شروط صادرات هم این است که هر فرد به ازای از جا درآوردن هر نخل باید یک درخت دیگر بکارد. این شرط از جایی مهم است تا نخلستانها از بین نروند و زمینها تغییر کاربری پیدا نکنند. یک نخل خرمای مثمر در سال حدود ۲۰۰هزار تومان هزینه تغذیهاش میشود. این هزینهها شامل هرس، تکلیب، آبیاری، سمپاشی و ... میشود. وقتی نخلی سود اقتصادی نداشتهباشد، اما سازوکاری برای صادرات آن وجود داشتهباشد، این کار مقرون به صرفه است. اینکه فکر کنیم هر کسی به راحتی میتواند نخلی با وزن یک تن را از ریشه درآورد و آن را به راحتی صادر کند باوری سادهانگارانه است.