گفت‎‌وگو با تهیه‌کننده و کارگردان مجموعه مستندی که از کارآفرینی می‌گوید

برخاستن از «زمین خاکی»

«زمین خاکی» روایتگر افرادی است که به دور از هیاهو به دنبال کارآفرینی هستند.‌ این مستند تلویزیونی و داستانی توانسته از قاب تلویزیون به مردم امید بدهد و بگوید که می‌توان در سخت‌ترین شرایط اقتصادی و بدون هیچ پشتوانه بانکی و دولتی و با توکل به خدا و هنر دست انسان‌های خلاق و امیدوار کسب درآمد حلال کرد و حتی تاثیرگذار بود.‌ در فصل دوم این مستند خواهید دید که حتی در دورترین و محروم‌ترین نقاط کشور هم می‌توان فقرزدایی کرد و کارآفرین بود. اینها شعار نیست و مخاطب به صورت مستند می‌بیند که چه افرادی با چه سرمایه‌گذاری اندکی توانسته‌اند موفق شوند و به دیگران هم روحیه دهند.‌ «زمین خاکی» دقیقا همان جایی است که می‌توان اقتصاد مقاومتی را از آن دنبال کرد. مخاطبان می‌توانند تعبیر شعار «ما می‌توانیم» را در عمل در مستند زمین خاکی به تهیه‌کنندگی و کارگردانی ایمان گودرزی نظاره‌گر باشند که این مجموعه روزهای شنبه ساعت ۲۰ از شبکه مستند پخش می‌شود. این تهیه‌کننده و کارگردان در گفت‌وگو با ما درباره جزئیات فصل اول و دوم مستند توضیحاتی داد که اگر علاقه‌مند به این حوزه باشید، خواندنش را به شما پیشنهاد می‌کنیم.
کد خبر: ۱۳۴۷۵۶۹

پی‌ریزی در «زمین خاکی»

ایده‌ای به ذهن من رسید درباره اقتصاد و این‌که هر کسی می‌خواهد در زمینه مسائل اقتصادی وارد چرخه درآمدزایی و حرکت اقتصادی شود، حتما نیازمند یک سرمایه خاص نیست و می‌شود با توجه به یکسری مسائل از جمله اقلیم و پتانسیل منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، بدون سرمایه اولیه زیاد یکسری کارهای اقتصادی انجام داد. این در ذهنم بود که تبدیل به یک طرح شد و بعد کارهای تبلیغاتی انجام دادیم که متوجه شدیم دوستانی در کشور هستند که کاری را از صفر شروع کرده‌، آن را توسعه داده‌ و الان حتی از یک بنگاه اقتصادی خرد و کوچک تبدیل به یک بنگاه اقتصادی متوسط در منطقه خودشان شده‌اند و حتی توانسته‌اند اشتغال‌زایی کنند.

برخاستن از زمین خاکی

اشتغال‌زایی در اقلیم خود

ما سراغ این موضوع رفتیم که یکسری افراد در کشور هستند که توانسته‌اند با توجه به اقلیم و فضایی که در آن زندگی می‌کنند، دست به کارهای اقتصادی بزنند. مثلا در یک منطقه به علت نوع اقلیم می‌شود زنبور نگهداری کرد و عسلی که آنجا به دست می‌آید، بسیار ارزشمند است و‌ خواهان خودش را دارد. افراد آن منطقه چرا باید بیایند تهران و کارگری کنند؟ افرادی توانسته‌اند در آن منطقه با چند کندوی زنبور عسل شروع به کار کرده و در کمتر از ۳یا ۴ سال به یک قطب تولید عسل و گونه‌های دیگری از محصولات زنبورداری تبدیل شوند. این افراد بدون وام بانکی و حمایت‌های ارگانی و دولتی به این موفقیت‌ها دست پیدا کرده‌اند و به جز مساله ضامن و ممیزی‌هایی که وجود دارد اصلا شرایط پرداخت اقساط وام را نداشتند. ما سراغ افرادی رفتیم که نگاهی به سیستم بانکی ندارند؛ یعنی اقتصاد منهای سیستم بانکداری کشور.

برخاستن از زمین خاکی

حمایت زنجیروار

وقتی در این روستاها یک فعالیت اقتصادی شکل می‌گیرد، یک چرخه شکل می‌گیرد که وقتی از دور نگاه می‌کنید می‌بینید چندین خانوار به صورت زنجیروار دارند یکدیگر را حمایت می‌کنند که یک محصول تولید شود. حتی ما دیدیم که محصول یک روستا سر از یک کشور دیگر درآورده است. مثلا در یک روستا به علت‌ همجواری با کشور پاکستان توانسته‌اند یک بازار منطقه‌ای به دست بیاورند و با تاجرانی که آن طرف مرزها هستند، ارتباط بگیرند و محصولات‌شان را آن سوی مرز به بازار عرضه می‌کنند، در صورتی که تا چند وقت پیش این اتفاق اصلا نبود، بیکاری بسیار عجیب و غریبی در آن منطقه حاکم بود که حتی وقتی سوال می‌کنیم می‌گویند تمام درآمد ما از همین یارانه بوده اما الان اینطور نیست، الان تاجرها و افرادی که با بازار ارتباط مستقیم دارند، قدم به آن روستا گذاشته‌اند و با اینها وارد مذاکره و معامله می‌شوند.به خیلی از استان‌ها رفتیم و دیدیم افراد از یک ناامیدی به این اتفاق رسیده‌اند. هیچ حمایتی نبوده، هیچ نگاهی از طرف سیستم دولتی به اینها نشده و به اجبار به این سمت رفته‌اند که چطور می‌شود با ابتدایی‌ترین وسایل یا امکاناتی که داریم به یک اقتصاد ابتدایی و خرد برسیم و این اقتصاد خرد و ابتدایی چون در مسیر درستی بوده خودش را پیدا کرده و آرام آرام توسعه پیدا کرده است.من با خیلی از این افراد که صحبت می‌کردم متوجه می‌شدم که شروع کارشان با امید و انگیزه نبوده است. البته این افراد آدم‌های عوامی هم نبوده بلکه افراد زرنگی هستند، یعنی همه آدم‌هایی که ما با آنها صحبت کردیم افراد نخبه‌ای هستند که می‌توانند از آب گل‌آلود برای خودشان ماهی بگیرند. این طور نیست که بگوییم یک آدم بی‌سواد از یاس و ناامیدی به چنین جایگاهی رسیده است، اتفاقا نسبت به آدم‌های اطرافش فرد دانا و زیرکی بوده است.اینها افراد زرنگی بودند که زود فهمیدند منطقه زندگی‌شان چه پتانسیلی دارد و چه کارهای جدید و نویی در آنجا می‌توانند ارائه دهند که قبلا اجدادشان یا افراد قدیمی‌تر دست به آن کارها نزدند و با این اتفاق متفاوت باعث شدند که اقتصاد محل زندگی خودشان متحول شود و حتی دیگران نیز از روی آنها الگوبرداری کرده‌اند.

برخاستن از زمین خاکی
از شهرها تا نقاط دور

سوژه‌های ما در فصل اول عموما در شهرها بودند. خودمان هم فکر نمی‌کردیم چنین چیزی امکان داشته باشد که در مناطقی که بسیار محروم و فوق محروم است، بتوان یکسری کار اقتصادی این‌چنینی انجام داد. عموما از سوژه‌هایی استفاده کردیم که در شهرها یا حاشیه شهرها کار می‌کردند، اما در فصل دوم به این شکل نبود. تجربیات فصل اول به کمک‌مان آمد و توانستیم سوژه‌های قوی‌تری را پیدا کنیم و آن کاری را انجام دهیم که به اسم برنامه شباهت داشت. این سوژه‌ها عموما دوردست‌تر و در مناطق بسیار محروم‌تر هستند، اما بدون حمایت دولت و بانک‌ها کارهای بزرگ‌تری انجام داده‌اند.
ما نگاه ویژه‌ای به منطقه خاصی نداشتیم. نگاه ما به سمت سوژه‌ها بوده و این سوژه هر جای کشور که بوده به سمت آن رفتیم. در فصل اول به حدود هشت استان سفر کردیم‌، البته نه به مرکز استان‌ها بلکه به شهرهای زیرمجموعه استان‌ها از جمله استان‌های مازندران، گیلان، گلستان، خراسان رضوی، لرستان، همدان، مرکزی و سمنان، اما در فصل دوم کاملا در روستاها و حتی روستاهایی که به لحاظ جمعیتی در تقسیمات کشوری بسیار پایین قرار دارند و عموما کسی به آنجا سفر نکرده است، رفتیم. وقتی ما با دوربین به این روستاها می‌رویم، مردم می‌گویند چه شده که صداوسیما یاد ما افتاده و با دوربین به محل زندگی و روستای ما آمده‌اند.

برخاستن از زمین خاکی

سوژه‌هایی از مردم

در ابتدا قرار بود ۱۲ قسمت باشد اما در طول تولید چون کار خوبی شد، تبدیل به ۲۶قسمت شد و جلو رفت تا در نهایت فصل اول به ۵۲ قسمت رسید. این ۵۲ قسمت پخش شد و بازخورد خیلی مناسبی را دریافت کردیم. بسیاری از مخاطبان افرادی را از شهرهای مختلف به ما معرفی می‌کردند و می‌گفتند که این افراد مثل همین کسانی هستند که شما در مورد آنها تحقیق کردید و می‌خواستند آنها را هم پوشش دهیم؛ یعنی ما از قسمت ۳۰ به بعد سوژه‌هایی داشتیم که توسط مردم به ما معرفی شده بودند. حتی زمانی که فصل اول به شکل کامل روی آنتن نرفته بود، شبکه‌های دیگر از شبکه مستند درخواست کردند این برنامه را در شبکه خودشان بازپخش کنند که این اتفاق هم افتاد و این برنامه همزمان از دو شبکه مستند و افق‌ پخش می‌شد.
فصل دوم هم وقتی کار را شروع کردیم ۲۶ قسمت تولید شد ولی در ادامه تا
۵۲ قسمت ادامه پیدا کرد، اما این بار دورتر رفتیم، به مناطق خیلی محروم و حتی روستاهایی که صعب‌العبور و خیلی دور هستند و سوژه‌هایی را پیدا کردیم که خیلی قوی‌تر از سری اول و در شرایط بسیار محروم‌تر از آنها بودند.

برخاستن از زمین خاکی

مقابله با آسیب‌های زیست محیطی

در منطقه‌ای در لرستان افرادی که کارشناس منطقه بودند می‌گفتند از وقتی زنبور با این وسعت وارد این منطقه شده، گیاهان دیمی اینجا زنده شده‌اند. یعنی این گونه نبوده که کاری انجام شود که دقیق و درست نباشد و از لحاظ زیست‌محیطی ضربه زده باشد.
مثلا در یکی از روستاهای استان گلستان، در منطقه ترکمن صحرا که شوره زار محض بوده و هیچ چیزی اینجا رویشی نداشته است. یک نفر رفته تحقیق کرده و در آن زمین پسته کاشته است. یک مسیر آبی را که در کوه هدر می‌شده جمع‌آوری کرده، حوضچه‌های کوچک درست کرده و با لوله‌کشی آن آب را به زیر درخت کشیده و به شکل قطره‌ای درختان را آبیاری می‌کند. در کنار آن در جاهایی که مقداری از آب هدر می‌رود یک نوع هندوانه کاشته که احتیاج به آب زیادی ندارد. این هندوانه‌ها شور بوده و قابل مصرف نیست، اما از آنها تخمه ژاپنی به دست می‌آوردند. الان کل روستا در آن زمین‌ها کار می‌کنند، روستایی که اگر دولت می‌خواست کار کرده و اشتغال‌زایی ایجاد کند، میلیاردها تومان باید خرج می‌کرد تا بتواند کاری انجام دهد، حتی برای آنجا یک جاده بکشد، اما الان کل روستا دارند آنجا کار می‌کنند. یعنی آن خار و خاشاکی که به دست می‌آید، برای گوسفند خوب بود و چند نفر با گوسفند مشغول هستند. شتر اصلا در آن منطقه نبوده، الان رفتند شتر آورده‌اند و در آنجا دارند نگهداری می‌کنند. یعنی از کنار اقتصاد به وجود آمده چند ده اقتصاد دیگر ایجاد شده و توسعه یافته. به گونه‌ای که وضعیت اشتغال در آنجا برعکس شده و با کمبود نیروی کار مواجه هستند. تا ۱۰ سال پیش بخشی از روستا به علت نبود کار و اقتصاد به شهرهای همجوار مهاجرت کردند الان اتفاق معکوس افتاده و نیروی کار کم است.

احمدرضا معراجی - رسانه / روزنامه جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها