به گزارش جام جم آنلاین، برای حجت الاسلام علی هاشمی چمگردانی اما ریش سفید محله بودن معنای ویژهای دارد. با این که روحانی جوانی است اما در محل خدمتش در شهرستان لنجان استان اصفهان کارها انجام میدهد.
او نام کوچک همه شهروندان را میداند و پای درددل اهالی محله مینشیند. شاید به همین دلیل است هر کدام از اعضای محله وقتی به مشکلی برمیخورد سراغ این روحانی میآید و مشکلش را با او درمیان میگذارد. حالا فرقی ندارد مشکل چه باشد، در هر زمینهای آقای هاشمی همیشه دست کمک افرادی را که به طرف او دراز کردند به گرمی و محبت میفشارد. برای ترک اعتیاد به مصرفکنندگان مواد مخدر کمک میکند، برایشان شغل پیدا میکند، دست بیماران نیازمند را میگیرد و در هزینههای درمان به آنها کمک میکند. برای خانوادههای نیازمند، اشتغالزایی میکند و حتی در رفع مشکلات کوچک و دعواهای خانوادگی میانجی بین خانوادهها میشود. او رابطه خوبی با بچهها دارد و همیشه با آنها فوتبال بازی میکند و در خلال همه این کارها به همه اهالی محله، درس اخلاق و خداشناسی میدهد.
حدود شش سالی میشود که حجتالاسلام علی هاشمی چمگردانی در مسجد اعظم سده لنجان فعالیت میکند. این روحانی جوان قبل از طلبگی همیشه فوتبال بازی میکرد و دوست داشت در یک تیم حرفهای بهعنوان بازیکن پذیرفته شود اما مسیر زندگیاش با از دست دادن یکی از اعضای خانواده تغییر کرد و توجه به معنویات، مسالهاش شد. به همین دلیل وارد حوزه علمیه شد و تصمیم گرفت لباس تبلیغ بر تن کند. علاقه به انجام کارهای خیر از همان زمان شروع شد. از همان ابتدا هاشمی، جامعه هدفش را کودکان و نوجوانان انتخاب کرد.
او دوست داشت کودکان و نوجوانان را با دین آشنا کند. به همین دلیل در مدارس را زد و برای حدود 15هزار دانشآموز، کلاس احکام و اخلاق برگزار کرد. اتفاقا ارتباط خوبی هم با بچهها برقرار کرد. ارتباطی که فراتر از یک معلم اخلاق یا روحانی بود. بعد از برگزاری کلاس درس، هاشمی بچهها را دور هم جمع و با آنها فوتبال بازی میکرد. همین، ارتباط خوبی را بین او و بچهها به وجود آورد. هنوز بسیاری از دانشآموزان قیچی برگردانهای او را به یاد دارند. به همین دلیل بسیاری از بچههای شهرستان لنجان او را به نام «حاجآقا کریستین» میشناسند. روحانیای که فوتبالش عالی است و بسیاری از گلهایش را هم به صورت برگردان به تیم حریف زده است. دو سال قبل اما ارتباط هاشمی به یکباره با دانشآموزان قطع شد. کرونا در کشور شایع و مدارس هم تعطیل شد. به همین دلیل سراغ بزرگسالان و اهالی محلهای که در آنجا زندگی میکند رفت و با آنها ارتباط گرفت.
پابهپای مشکلات محله
بیماری کرونا و تعطیلی مدارس باعث شد آقای هاشمی وقت بیشتری برای رسیدگی به امور محله داشته باشد. ابتدای شیوع ویروس کرونا در کشور که بحران تهیه مواد ضدعفونیکننده و ماسک وجود داشت، این روحانی، همراه گروهی از اهالی، محله را ضدعفونی میکرد و یک کارگاه تولید ماسک راه انداخته بود تا اهالی محله و شهرستان نگران استفاده از ماسک نباشند. این کار باعث شد او ارتباط بیشتری با اهالی پیدا کند، به همین دلیل برای رسیدن به امور هم محلیهایش دست به کار شد. او هر روز به کسبه، نانواها، قصابها، خواربارفروشیها و کشاورزان محله سر میزد. شغل اغلب اهالی این محله کشاورزی است و برای ارتباط گرفتن با آنها حتی سر زمین میرفت، بیل به دست میگرفت و دست به کار میشد و به آنها کمک میکرد.
این روحانی دهه شصتی تعریف میکند ابتدا برای تبلیغ دین و کشاندن اهالی به مسجد پای صحبت آنها مینشست. در همین رفت وآمدها و گفتوگوها بود که متوجه شد بسیاری از اهالی محله او مشکلات و دغدغههای زیادی دارند. او پی برد برخی از اهالی در اعضای خانواده، مصرف کننده مواد مخدر دارند، بعضی بیکارند و بنیان خانواده تعدادی از اهالی بهدلیل مشکلات اقتصادی در حال فروپاشی است. همه این مشکلات باعث شد حاجآقا هاشمی به فکر بیفتد و بهعنوان عضوی از خانواده برای بهتر شدن زندگی اهالی دست به کار شود. این طلبه جوان توضیح میدهد از آنجا که صمیمیت خوبی بین او و دیگر اهالی محله به وجود آمده بود آنقدر که بسیاری از اهالی را با نام کوچک صدا میکند، وظیفه خود میدانست برای بهتر شدن شرایط زندگیشان کاری انجام دهد انگار که برای یکی از اعضای خانوادهاش کاری میکند.
حاج آقا علیه مشکلات
خیلی زود هاشمی برای دستگیری از اهالی محله دست به کار شد. اول از همه برای ترک اعتیاد افراد مصرفکننده اقدام کرد. با خانوادهها صحبت کرد و از آنها خواست به عضوی که مواد مخدر مصرف میکند، کمک کنند. به این ترتیب افراد مورد نظر به کمپ ترک اعتیاد فرستاد شدند. بعد از چند ماه که مصرفکنندهها از کمپ بیرون آمدند مشکل دیگری روی میداد.
خانواده با صحبتهای هاشمی پذیرای آنها بود اما با پذیرش جامعه باید چه کار کرد؟ او در همین نقطه نقش ریشسفیدی را ایفا میکند و برای هر مصرفکنندهای که مواد را ترک کرده یک شغل هم دستوپا میکند. در دو سال گذشته که ویروس کرونا در کشور شایع شد، حاجآقا هاشمی کمک کرد و حدود 80 مصرفکننده را ترک داد و به آغوش خانواده و جامعه برگرداند.
تلاشهای آقای هاشمی به اینجا ختم نمیشود. او به فکر آزاد کردن زندانیان هم هست. تا بهحال سه زندانی را از بند اسارت آزاد کرده است و برای آزاد کردن سهزندانی دیگر هم تلاش میکند اما شاید مهمترین کار این طلبه، رضایت گرفتن از خانوادههای مقتول باشد. او تا به حال طناب دار را از گردن دو زندانی محکوم به قصاص برداشته است.
آقای هاشمی به همراه دوستان و خیرین حدود چهار خانه برای نیازمندان در محل ساخته است. کسانی که هیچ سقفی بالای سرشان نداشتند. تعمیر و نوسازی 21 خانه از کارهای دیگر این طلبه جوان در دو سال گذشته است.
تهیه جهیزیه و کمک برای تهیه دارو یا تامین هزینههای درمان افرادی که نیازمندند از دیگر کارهای این روحانی است. او هزینه درمان و عمل جراحی بسیاری از نیازمندان را با کمک خیرین پرداخت کرده است.
بسیاری از اختلافات خانوادگی محله با کمک حاجآقا هاشمی سرانجامی جز دوستی و محبت نداشته است. او بسیاری از خانوادههایی را که در حال فروپاشی بودند به مراکز مشاوره فرستاده است تا بهصورت علمی مشکلشان حل شود.
این روحانی حدود 1600 خانوار را تحت پوشش حمایتی خود دارد و هر ماه به آنها سر میزند. برای بچههای خانواده جشن تولد میگیرد و در مناسبتهای مختلف مانند اعیاد و بازگشایی مدارس، آنها را به بازار میبرد و برایشان لباس یا نوشتافزار خریداری میکند؛ درست مانند پدری که فرزندش را به بازار میبرد و به او محبت میکند.
او دلیل برقراری ارتباط صمیمی بین خود و اهالی محل را خوشرویی و نشستن پای درددلهایشان میداند و معتقد است که مانند برادر یا پدری دلسوز با همه اهالی محل رفتار میکند.
لیلا شوقی / روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد