هنوز هم عدهای راه نجات اقتصاد ایران را بورسنفت میدانند. یکی از «مندرآوردیترین» ایدههای ممکن که با وجود شکستهای چندباره، همچنان طرفداران خود را دارد. این افراد میگویند ایران باید صاحب بورسنفت باشد و نه تنها نفت خود بلکه نفت کشورهای حوزه خلیجفارس هم در این بورس باید تعیین شود. عدهای دیگر هم میگویند باید از این ظرفیت برای فروش نفت در شرایط تحریم بهره برد و بهراحتی میتوان بیش از ۱.۵میلیون بشکه در روز از طریق بورس نفت محموله فروخت. البته هر دو گروه بیش از آنکه از واقعیات بازار بگویند، در رویاپردازی به گذر ایام مشغول هستند و تجارب تاریخی به خوبی نشان میدهد بورسنفت فقط یک سرگرمی و تکرار بازیهایی است که بر اساس آزمون و خطا چیده شده است.
ماجرای بورسنفت به دولت محموداحمدینژاد برمیگردد که به صورت نمایشی راه افتاد و اولین محموله معامله شده در آن را خود شرکت ملی نفت به واسطهگری شرکت نیکو خرید؛ یعنی خود دولت فروشنده بود و خودش هم خریدار. خواستند اینگونه جا بیندازند که بورسنفت موفق بود، ولی اینگونه نشد و همه صحنهسازیها با استقبال نکردن بخشخصوصی ویران شد.
در دولت بعد نیز باز هم این ایده مطرح شد و اینبار گفتند دولت گذشته پیگیر این موضوع نبوده و دولت فعلی عزمی جدیتر دارد. تاریخ باز هم تکرار شد و با عرضه اولین محموله توسط شرکت ملی نفت، این خود دولت بود که همان را معامله کرد تا باز هم بخواهد سر مردم کلاهی گشاد بگذارد. البته چند محوله دیگر هم به همین شکل معامله شد و درنهایت این صحنهآرایی کودکانه هم بر هم ریخت. با وجود چنین تجاربی، باز هم همان گروه فعالیتهای خود را آغاز کرده و باز هم میگویند در طرح جدیدشان باگهای گذشته از بین رفته و باید بورسنفت را فعال کرد. این در حالی است که اصولا این ایده از اساس باطل بوده و جز هزینهسازی برای نظام اقتصادی کشور، چیزی به بار نیاورده است.
میگویند با بورس نفت به راحتی میتوان قیمتگذاری آن را در منطقه به دست گرفت و تبدیل به قدرت نفتی منطقه شد و بازارهای دبی، عمان و... را زیر سلطه خود درآورد. چند عدد و رقم و رویا هم به آن سنجاق میکنند تا شاید ادعاها رنگ کارشناسی به خود بگیرد.
این گروه پس از آنکه طرحهای شکستخورده خود را به دولتهای احمدینژاد و روحانی قالب کرده و مایه تمسخر شدند، حال زیر پای دولت سیزدهم نشستهاند تا با ادعای موفقیتآمیز بودن طرحشان، رنسانسی بزرگ در فروش نفت و بر هم زدن قدرت نفتی در منطقه ایجاد کنند.
امیدواریم دولت سیزدهم بپذیرد که نباید اسیر ایدههای غیرکارشناسی شود و اگر شود، به سرنوشت تلخ دولتهای گذشته دچار خواهد شد. انسان، هیچگاه تجربه را تجربه نمیکند. به شرط عاقل بودنش!