چند دور مذاکره در وین و همچنین ماجرای گفتگوهای دوحه نشان داد آمریکاییها متاسفانه حاضر نیستند امکان استفاده اقتصادی جمهوریاسلامی از طریق برجام را فراهم کنند؛ بنابراین در چنین شرایطی اگر قرارباشد همچنان گفتگوها ادامه پیدا کند و موضوع احیای برجام مطرح باشد، بدون اینکه نیازهای ما برطرف و گشایشی در وضعیت اقتصادی کشور حاصل شود، این سؤال مهم پیش میآید که برگشت آمریکا به مذاکرات چه مشکلی را رفع خواهد کرد.
واقعیت این است که رویکردهای ناسالم و مخرب ایالات متحده همواره مبتنی بر ضربه زدن به منافع جمهوری اسلامی ایران بوده و به نظر میرسد آنها در رویه جدید خود اگرچه باز هم در عرصه بینالمللی و در دستگاههای تبیلغاتی خود وانمود میکنند خواهان رسیدن به تفاهم و توافق با جمهوری اسلامی ایران هستند، اما هدف اصلی آنها ادامه گفتگوهای فرسایشی است.
حتی در پی آن هستند در صورت بازگشت به برجام، به برخی ظرفیتها و ابزارهای خود مثل مکانیسم ماشه مشروعیت ببخشند تا در صورت بازگشت احتمالی به توافق هستهای، هر زمان که بخواهند از این توافق خارج شوند و کشور ما را با بهرهگیری از ابزارهایی مثل همین مکانیسم تحت فشار قرار دهند؛ بنابراین تا زمانی که تضمینهای لازم از سوی ایالاتمتحده در صورت بازگشت به برجام داده نشود، به هیچ عنوان نمیتوان از این توافق به عنوان عاملی برای رسیدن به یک توافق منصفانه و منطقی که براساس آن گرههای اقتصادی کشور گشوده شود، یاد کرد. در عین حال باید توجه داشت بهترین راهکاری که میتوانیم در پیش بگیریم این است که به هیچ وجه منتظر برجام نمانیم و از طریق تقویت دیپلماسی اقتصادی و برقراری تعاملات مالی، تجاری و بازرگانی با کشورهای آفریقایی، آمریکای لاتین، کشورهای همسایه، چین، روسیه، ترکیه، هند که امکان بهرهمندی ما را از مزایای اقتصادی فراهم میکنند، زمینه را برای خنثیسازی تحریمها مهیا کنیم. این مسأله باعث خواهدشد فشار تحریمها روی ملت ایران کم شود و از سویی دیگر عملا باعث شود نقش و تاثیر برجام در زندگی ما هم کاهش پیدا کند.