ظرفیت‌های مغفول‌مانده

کد خبر: ۱۳۷۵۳۷۲
نویسنده علی رستگار - گروه فرهنگ و هنر
یک) پیشرفت صنعت انیمیشن کشور در سال‌های اخیر محسوس است و به‌ویژه فعالان جبهه فرهنگی انقلاب که تسلط مثال‌زدنی در حوزه پویانمایی دارند، در این چند سال اخیر با تشخیص سلیقه و ذائقه مخاطبان کودک و نوجوان، قدم‌های مهم و موثری در زمینه ساخت انیمیشن‌های سینمایی با موضوعات دینی و مذهبی برداشته‌اند و با بالاترین توان فنی و ساختاری و روایت‌هایی جذاب و زبانی کودکانه، در جذب مخاطبان نسل جدید موفق عمل کردند. فیلم‌های انیمیشنی همچون شاهزاده روم، فیلشاه و بنیامین، با موفقیت در گیشه و رضایتمندی مخاطبان کودک و نوجوان نویدبخش آینده‌ای روشن در این‌خصوص است، اما با این روند و توانایی انتظار می‌رود در زمینه فرهنگ عاشورا و قیام امام حسین (ع) هم کار‌های مناسب و شایسته‌ای تولید و اکران و مضامین حسینی به بهترین و ساده‌ترین شکل به مخاطبان کودک و نوجوان ارائه شود. انیمیشن «ناسور» به کارگردانی کیانوش دالوند و تهیه‌کنندگی مشترک محمدحسین قاسمی و داریوش دالوند، از معدود اقدامات مهم در این زمینه است و سعی شده در قالب گونه محبوب و پرطرفدار انیمیشن، قصه عاشورا و قیام امام حسین (ع) روایت شود. البته باوجود نیت خوب و کوشش سازندگان اثر برای تربیت کودکان و نوجوانان عاشورایی، نحوه روایت شاید چندان متناسب این گروه سنی نباشد و ناسور بیشتر مناسب مخاطبان بزرگسال به‌نظر می‌رسد. با این حال ساخت اثری، چون ناسور را باید به فال نیک گرفت و با تقویت نقاط قوت آن در آثار دیگر پویانمایی سینمایی، کوشش‌های بهتری برای جذب مخاطبان کودک و نوجوان با زبان و قصه و تصویرسازی جذا‌ب‌تر و ملموس‌تر انجام داد. مخاطبان نسل جدید در معرض انواع و اقسام تولیدات پرزرق و برق غربی و هالیوودی و در قالب‌های جذاب و قصه‌های مهیج هستند که خیلی از آن‌ها در تعارض با فرهنگ ایرانی و اسلامی ما قرار دارد. اگر متولیان فرهنگی نتوانند باور‌های دینی و فرهنگی همچون موضوع محرم و عاشورا را در قالب‌های محبوب و آشنا مثل انیمیشن به کودکان و نوجوانان عرضه کنند، عرصه ارتباط با نسل جدید را به رقبای خارجی باخته‌اند.
دو) یکی دیگر از ظرفیت‌های مغفول مانده و کم بهاداده شده در سینما و تلویزیون، بهره‌گیری از وجوه دراماتیک تعزیه است. تعزیه به‌عنوان یکی از جلوه‌های برجسته آیینی سنتی ایران، ریشه عمیقی در باور‌ها و اعتقادات مسلمانان دارد و در همه این سال‌ها به‌عنوان نشانه‌ای تصویری و شمایلی از کربلا و عاشورا درآمده است و تماشاگران با تماشای نبرد اولیا و اشقیا و سبزجامگان و سرخ جامگان و بازنمایی مظلومیت شهدای کربلا، ضمن مواجهه با اثری نمایشی و هنری، سوگواری متفاوتی انجام می‌دهند و چشم دل‌تر می‌کنند. باوجود استمرار این هنر آیینی سنتی و اجرا در قالب نمایش به‌ویژه در مناسبت‌های محرم و صفر، نیاز به ثبت و حفظ این ظرفیت روایی جذاب و اثرگذار در مدیوم‌های تصویری همچون تلویزیون و سینما هم وجود دارد.
کاری که حسن فتحی در سریال ماندگار تلویزیون، «شب دهم» انجام و نبرد خیر و شر در کربلا را با مقتضیات زمانه داستان پیوند داد، یکی از بهترین و باشکوه‌ترین جلوه ثبت هنرمندانه هنر تعزیه است. در سینما هم می‌توان به نمونه‌هایی، چون «بال‌های سپید» به کارگردانی مشترک مهدی هاشمی و ناصر هاشمی و «من و زیبا» به کارگردانی فریدون حسن‌پور اشاره کرد که هرکدام از زاویه متفاوتی سراغ تعزیه رفتند و با برخی مفاهیم و مضامین و نشانه‌های محرمی و عاشورایی همراه شدند. اولی با پیوند سینمای تجربی و داستانی، قصه تعزیه‌خوان نوجوان نقش قاسم را به تصویر می‌کشد که موقعیت مشابه مابه ازای واقعی شخصیتش در کربلا را تجربه می‌کند و دومی هم با اشاره به ذوالجناح (اسب سیدالشهدا)، بهره‌برداری دراماتیکی از تعزیه انجام می‌دهد. با این وجود، این اندک به هیچ وجه کافی نیست و هنوز از طریق داستان‌های پرشمار و ناگفته‌ای می‌توان به تعزیه پرداخت و به کربلا و عاشورا رسید.


newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
روز ادای دین

سفیر ایران در لبنان در گفت‌و‌گوی اختصاصی با روزنامه «جام‌جم» از پیام‌های مراسم با شکوه بیروت می‌گوید

روز ادای دین

ابتلای شعر به روزمرگی

دبیر علمی جشنواره شعر فجر در گفت‌و‌گو با «جام‌جم» تأکید کرد آیین‌نامه این رویداد ادبی نیاز به تجدیدنظر دارد

ابتلای شعر به روزمرگی

نیازمندی ها